حال و روز صنعت بی سرو سامان
گروه ساخت وساز: نمیدانم از کجا شروع کنم و کدام بخش صنعت بیسروسامان ساختمان را نقد کنم اما میدانم که در تمام بخش های این صنعت گسترده بیقانونی و بیمسئولیتی موج میزند؛ صنعتی که سهم عمده ای در اقتصاد کشور دارد و رونق آن ارتباط مستقیم با معیشت مردم دارد. متأسفانه مدت هاست که صنعت ساختمان دچار آشفتگی گردیده و عرصه جولان سودجویان فرصت طلب شده است. در این شماره میخواهم کلکسیونی از معضلات صنعت ساختمان را در بخش ساخت وسازهای شهری و تولید مسکن بازگو کنم تا شاید با خواندن این همه معضل، مسئولی دلش بسوزد و دستی بجنباند. دعوا سر لحاف ملا از کیفیت ساختمان شروع میکنم. سال هاست که نقل و قول های شهرداری و نظام مهندسی ساختمان تیتر یک روزنامه ها و نشریات تخصصی است اما در عمل همانیم که بودیم. روزگاری شهرداری تن به اجرای قانون میدهد و نظام مهندسی تخلف میکند و روزگاری دیگر نظام مهندسی عاجزانه درخواست اجرای قانون را دارد و شهرداری تن نمیدهد و این وسط برج های بلندمرتبه از میان کوچه های تنگ و تاریک در خلأ عدم نظارت و کشمکش مسئولان بدون رعایت حداقل ضوابط سر برمیآورند. حتی در برخی موارد که این دو نهاد با هم هماهنگ میشوند و تصمیم به انجام کار های اصولی ازجمله صدور شناسنامه برای ساختمان میگیرند، باز هم قدم ها لرزان است و هزاران مبادا پیش میآید تا جایی که صدور شناسنامه از3000 متر شروع میشود. راستی در این اوضاع و احوال گرانی کدام یک از شما مخاطبان در ساختمان های با زیربنای 3000 مترمربع در تهران سکونت دارید و اصلاً چقدر ساختمان های با متراژ بالای 3000 متر در تهران ساخته میشود؟ شاهد مثال اینکه با گذشت چندین ماه از اجرای این طرح هنوز اولین شناسنامه هم صادر نشده است. عده ای که زندگی را کسب سود میدانند، از هرج ومرج ایجادشده میان این دو نهاد مسئول ساخت وساز استفاده میکنند و هر جوری که صلاح میدانند، میسازند و تحویل مردم بیگناهی میدهند که در تمام عمرشان یک بار میتوانند صاحب خانه شوند و حالا آرزو هایشان را بربادرفته میبینند. تا الآن کجا بوده اید؟ نظام مهندسی استان ها به کرات از شهرداریها در رابطه با عدم اجرای قانون گله مند بوده و خواستار ورود نهادهای مسئول ازجمله وزارت راه و شهرسازی به موضوع شده اند، اما باید از آنها پرسید که راستی تابه حال چه عملکردی داشته اید؟ آیا در راستای وظیفه تان عمل کرده اید؟ با آمدن آقای مهندس ترکان نظام مهندسی استان تهران اعلام کرد که 70 درصد ساخت وساز تهران در دست 20 شرکت حقوقی است و به دنبال این خبر برخی از اعضای هیئت مدیره عنوان کردند که جلوی این کار را میگیریم و متخلفان را تارومار میکنیم. سؤال این است که دوستان تا الآن کجا بوده اید؟آغاز کار این 23 شرکت دیروز و امروز نبوده است قطعاً شرکتی با این عظمت سال هاست که فعالیت میکند. آیا اعلام نکردن این فاجعه تا به امروز خیانت به صنعت ساختمان نیست؟ نمیخواهم حق را به شهرداری بدهم چرا که بسیاری از کارهای شهرداری به منزله تیر خلاص نابودی صنعت ساختمان است اما با این وضعیت به برخی شهرداریها حق بدهید که شرایط را مهیا ببینند و به توصیه دلسوزانه شما برای صنعت ساختمان بیتوجه باشند. مقصر گود برداری تقدیر است راستی مسئولان محترم شهرداری و نظام مهندسی خبر دارید که گودبرداریهای به عمق 60 سانتیمتر در کشور ما جان میگیرد؟ و چه شرم آور است که با وقوع یک توفان در تهران نمای ساختمان ها ریزش میکند و عبور و مرور مردم به خطر میافتد. چندین سال است که پس از وقوع این حوادث به سراغ نظام مهندسی و شهرداری میرویم اما هرکدام به گونه ای از خودشان دفاع میکنند که گویی تنها عامل وقوع این حوادث تقدیر و مشیت الهی است. باید به زیرکی شما آفرین گفت که اینچنین حق و باطل را به گونه ای ماهرانه در هم میتنید. تشکل ها سایه هم را با تیر میزنند معضل دیگری که خودنمایی میکند اختلاف تشکل ها و سهم خواهی آنها در صنعت ساختمان است. تا دلتان بخواهد در صنعت ساختمان انجمن و تشکل داریم که هرکدام هم نام صنفی بر خود نهاده اند اما در عمل در درون این تشکل ها باندهای مخوفی شکل گرفته است که برخی درصدد کسب قدرت سیاسی و برخی در آرزوی ریاست بر تشکل های دیگر هستند. در عین حال برخی دیگر از تشکل ها از جمله انجمن کارگران ساختمانی صدایشان به هیچ جا نمیرسد و حتی از برآورده کردن ابتداییترین نیاز کارگان یعنی بیمه بر نمیآیند. جا دارد از تشکل های زیاده خواهی که از مسیرشان منحرف شده اند بپرسیم که چقدر به مرام نامه خودشان نزدیک هستند. امروز آنقدر اختلافات زیاد شده که برخی تشکل ها سایه همدیگر را با تیر میزنند. دست بجنبانید؛ تئوری بیفایده است تکلیف بافت های فرسوده چه باید بشود؟ آمارهایی که اخیراً در رابطه با میزان این بافت ها از سوی مسئولان ارائه میشود، عدد 76 هزار هکتار را نشان میدهد و ظاهراً در نوسازی این بافت ها پیشرفت که نکرده ایم هیچ، پسرفت هم داشته ایم. اغلب شهرداریها در چند سال اخیر اقدام خاصی جز فربه تر کردن سرمایه داران و سازندگان در بافت فرسوده نداشتند. این سازندگان هر جا که سودآور بود ساختند و هر جا که سود هنگفتی نصیبشان نمیکرد را به امان خدا گذاشتند. دولت قبل هم که حتی در دادن وام نوسازی این بافت ها عاجز بود و تقریباً هیچ کاری برای ساکنان بافت فرسوده نکرد. دولت جدید هم در رابطه با این بافت ها فقط تئوری پردازی میکند و جلسات کارشناسی با حضور چهره های آکادمیک برگزار میکند. این وسط مردم حتی نمیتوانند وامشان را دریافت کنند و خودشان بسازند. دوستان وزارت راه و شهرسازی «مردم محوری» در بافت فرسوده با رها کردن بافت فرسوده به امان خدا متفاوت است. زلزله شوخی ندارد دست بجنبانید. معماری فراموش شده یکی از مهم ترین موضوعاتی که پس از انقلاب اسلامی از سوی مسئولان مطرح بوده و مقام معظم رهبری هم بر اجرای آن تاکید داشتند، معماری ایرانی – اسلامی است. علیرغم اینکه این اصطلاح در ادبیات دولتمردان و مسئولان صنعت ساختمان وجود دارد اما امروز هیچ اثری از این معماری در شهر ها نیست و در واقع فراتر از یک نام حرکت نکرده است، چرا که جزییات آن هنوز تدوین نشده است. جا دارد مسئولان عزیز قبل از اینکه به فکر احیای معماری ایرانی- اسلامی باشند، فکری به حال تدوین الگو ها کنند. مشاوران املاک نرخ تعیین میکنند موضوع دیگر افزایش سرسام آور قیمت مسکن و عدم به کارگیری سیاست های درست و اصولی از طرف دولت است. منکر تأثیرات ناخواسته برخی متغیرها در این بیسروسامانی نیستیم اما یادمان باشد که این تمام ماجرا نیست. بیشک اگر دولت به طور اصولی بررسی کند، به سادگی به این موضوع میرسد که بخش عمده ای از تشنج بازار ناشی از سوداگری مشاوران املاک است و هر کس که یک بار گذرش به مشاوران املاک افتاده باشد، متوجه عمق فاجعه خواهد شد. در هیچ کدام از دولت ها عزمی برای مقابله با این معضل وجود نداشته است و مشاوران املاک کماکان نرخ تعیین میکنند. مسئولان وزارت راه و شهرسازی باور کنید در صورت کنترل مشاوران املاک بخش عمده قیمت مسکن کنترل خواهد شد و نیازی نیست که چشم بازار مسکن به مذاکرات سیاسی باشد.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :