تخریب باغ های تاریخی به چه قیمتی؟
هانی رستگاران* شهرسازی و معماری در شهرهای ایران به لحاظ فرهنگی و تاریخی از دیر باز بر اساس ارکانی که با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی هر شهر همراه بوده، صورت گرفته است که شامل مرکز محله ها، بازارها، مساجد و باغ ها میشود. هر یک از این ارکان، بیانگر سمبل و نشانه ایی از پیشینه مدنیت و اصالت فرهنگ اجتماعی ایرانیان از گذشته تا کنون است که نوعی از برتری آداب فرهنگی اجتماعی را در مقایسه با مردم سایر نقاط جهان به همراه داشته است. یکی از ارکان شهرهای ایرانی که به شکل منحصر به فردی، از گذشته در اصول طراحی شهری کشورمان وجود داشته و در حال حاضر پرونده آن به عنوان یک پدیده اعجاب انگیز در یونسکو به منظور ثبت جهانی مطرح گردیده است، مجموعه باغ های ایرانی یا Persian Gardens است که به دلیل شاخصه های ویژه ای که در مبانی نظری تشکیل آنها به لحاظ توجه به ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی وجود داشته است، در زمره جاذبه هایی قرار دارد که میتواند هر گردشگر خارجی را برای بازدید از آن مجذوب نماید. باغ های مشهوری همچون باغ ارم شیراز، باغ فین کاشان، باغ چهلستون اصفهان و ... که اساس شکل گیری آنها، طبع لطیف ایرانی و اثر تداعی بخش باغ به عنوان بهشت در فرهنگ کهن ایرانی بوده است. اما متاسفانه چه سود که در ادوار اخیر شاهد از میان رفتن بخش عظیمی از فرهنگ و تاریخ غنی موجود در شهرهای مختلف ایران هستیم که به طور روزانه اخبار تأسف باری از آن چه روی میدهد، منتشر میگردد. اگر چه هر یک از باغ هایی که در مجموعه محلات یک شهر احداث گردیده، دارای پیشینه و مبانی اعتقادی خاص بوده و به یقین حسب نیاز و طبق تعاملات اجتماعی میان مردم آن منطقه بنا شده است، لیکن بی تدبیری و فقدان نگاه مدیریتی صحیح در تشخیص دلایل بر جا ماندن این قبیل باغات در شهرهای سطح کشور، علیالخصوص کلان شهرهایی همچون شهر تهران که همه روزه با معضلات و مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکند و همواره به این معضلات افزوده میشود، اتفاق فاجعه باری است که بدون توجه مسئولین و مدیران شهری به چنین مقوله حایز اهمیتی در حال انجام است و به مراتب مضرات آن در آینده از توفان های اخیر تهران سهمگین تر خواهد بود. اقداماتی از این دست نه تنها به مرور زمان آسیب های جدی و جبران ناپذیری را به بدنه شهر وارد میآورد بلکه به روند فرسایشی اکوسیستم و شرایط زیست محیطی شهر، سرعت بخشیده و شهر را در قبال مخاطرات و عارضه های طبیعی و مصنوعی متعددی که با آنها مواجه است، بیدفاع خواهد کرد. بدیهی است که این رویداد جز آنکه به ساختار شهر ضربه میزند و عدم پایداری شهر را پدید میآورد، برای ساکنان آن معضلات فراوانی به همراه خواهد داشت که نهایتاً به عدم مطلوبیت فضای زندگی فرد منجر خواهد شد. از این جهت با توجه به روند تخریب باغ ها در سطح شهرهای کشور، بر اساس آمار موجود که بارها توسط مراجع رسمی اعلام گردیده است، به جرأت میتوان گفت طی 5 سال آینده زندگی برای بخش عمده ای از ساکنان تهران با مخاطرات جدی و بعضاً به علت پایین آمدن معیارهای مطلوبیت زندگی، غیر ممکن خواهد شد. این چیزی نیست جز یکی از عواقب مستقیم از رفتن باغ ها در شهر تهران. اما چرایی این موضوع را باید در تصمیم گیری چشم بسته، کور کورانه و در نظر گرفتن منافع امروز و تهی از آینده نگری در مدیریت شهری جستجو کرد. ارجحیت کسب منافع فردی و گروهی کوتاه مدت بر منافع و عواید عمومی در این نوع تصمیم گیری به وضوح قابل تشخیص است. در غیر این صورت امکان پذیر نیست که باغ زیبای تجریش که در حریم کاخ سعد آباد و در مجاورت مسجد تاریخی گیاهی با 500 سال قدمت قرار گرفته است را بدون استعلام از سازمان میراث فرهنگی و ضرب الاجلی حکم به قطع درختان و تخریب آن داد و یک مرکز تجاری را جایگزین خاطرات و گذشته مردم آن محله نمود. عواید وجود چنین بنایی برای ساکنان آن محل جز پرداخت حق مرغوبیت بیشتر چه چیز خواهد بود؟ هر آنچه که قرار باشد در زمین این باغ احداث گردد، چه با مجوز و چه بدون آن، بی شک از منظر دیدگاه فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و زیست محیطی محکوم است و نمیتوان نام آن را چیزی جز تجارت و معامله معنویت روح انسانی با مادیت سودجویانه گذاشت. میتوان از هم اکنون پیش بینی کرد، با ادامه روند تخریب باغ ها و احداث ساختمان های بلند مرتبه به جای آنها، دیری نخواهد پایید که سودجویان با هدف قرار دادن هویت فرهنگی به فکر دست اندازی به مواریث این کشور نموده و با استفاده از ترفندهای گوناگون دست به تخریب بناها و آثار تاریخی نمایند. در دوره ای که مدیریت شهری در جهان به دنبال بهره گیری از راهکارهای توسعه پایدار شهری از طریق استفاده از منابع طبیعی و محیط زیست پایدار است، انجام چنین اقدامات غیر کارشناسانه، عقب گرد بزرگی در مدیریت شهری ایران محسوب گردیده و به طور شگرفی این نسل را مورد قضاوت نسل های آینده قرار خواهد داد. نمونه های مشابه از آنچه مطرح شد در جای جای کشور در حال انجام است و زمان به سرعت در حال از دست رفتن است. نهادهای نظارتی و قانون گذار نظیر شوراهای اسلامی شهرها و مجلس شورای اسلامی میتوانند با تصویب قوانین محکم و با ضمانت اجرایی، اقدامات موثری را در راستای جلوگیری از ادامه روند تخریب باغات و صدور مجوز ساخت بناهای بلند مرتبه در این محدوده ها صورت داده و مسئولین را در قبال اتخاذ چنین تصمیماتی، ملزم به پاسخگویی نمایند، در غیر این صورت میبایست به طور روزانه شاهد قطع درختان بیشتر، انتفاع برخی افراد از این شرایط و از میان رفتن باغاتی خواهیم بود که طی سال ها و قرن های متمادی، برای حفاظت از انسان ها شکل گرفته اند و امروز با بی مهری مواجه شده اند. *کارشناس ارشد مدیریت شهری
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :