menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

مدیریت شهرهای مدرن

هانی رستگاران* شاید بیاغراق بتوان گفت امروزه شهرها با سرعت باورنکردنی ازهرجهت رو به توسعه و گسترش هستند. این امر در بسیاری از ابعاد قابل نقد و بررسی است، اما آیا گسترش شهر به معنای حقیقی و آنچه امروز شاهد آن هستیم، بدون اشکال بوده و تنها امتیازاتی را برای شهرها و ساکنان آنها ایجاد کرده است و یا در بسیاری از موارد مخرب و تأثیرگذار بر زندگی روزمره ساکنان آنهاست؟! با کمی تأمل و ژرف نگری در نحوه و روش های توسعه شهری و شهرسازی امروز میتوان پی به از میان رفتن تدریجی ظواهر هویتی و شناسنامه شهرها که در طی دوران و ادوار طولانی شکل گرفته و پیشینه هر قوم و ملتی را با خود یدک میکشد، برد. حال آنکه مدیریت گسترش و توسعه شهرها برخلاف آنچه صورت میپذیرد میتواند با در نظر گرفتن بافت های تاریخی و بهره گیری از پتانسیل بالقوه ای که در آن نهفته است، میتواند پایه شهرسازی نوین و فرهنگ گرا را تشکیل داده تا عناصر و شاخص های تاریخ، فرهنگ و هویت اجتماعی در یک شهر مدرن قرار دهد. تلفیق هنرهای سنتی و بافت های تاریخی شهر با نگرش نوین شهرسازی و توسعه نه تنها در تضاد و تقابل نیست، بلکه وابسته بوده و میبایست ارتباط تنگاتنگی بین آنها برقرار باشد. به همان میزان که در شهرها، فارغ از کلان یا خرد بودن آنها، با افزایش جمعیت لزوم گسترش وجود دارد، میتوان با بهره گیری بهینه از بخش های متراکم و نامتراکم بافت های تاریخی شهر، زندگی در محدوده هویت ارزشی و فرهنگی شهر را جایگزین زندگی در شهرک های اقماری و حاشیه نشینی بیهویت شهری نمود که هیچ نمادی از فرهنگ و تاریخ این ملت بزرگ و ارزش های بیبدیل آن ندارد. استفاده از هنر طراحی و زیبایی هنر سنتی که از سبک معماری ایرانی اسلامی دوران ایلخانی و صفوی نشئت گرفته و در سطح اکثر شهرهای کشورمان مشهود است، در نماکاری داخلی و خارجی فضاهای مسکونی و تجاری شهر، در هم آمیختن شیوه ها و روش های معماری مدرن با روش های سنتی، بهره گیری از متدها و سازه های مستحکم نوین در بناها و ساختمان ها با کاربریهای متفاوت، میتواند ساکنان آنها را هر چه بیشتر با فرهنگ و معنویات موجود در کالبد آن، آشنا سازد. ایجاد معابر و پیاده روهایی که فاقد پوسته سخت و بافت نامتجانس با روحیه لطیف انسان به دنبال تعالی و کمال معنوی، همراه با ساختار دل نشین خشت و سنگ که از مواد اولیه ساخت سکنی و سرپناه بشر نخستین بوده است، میتواند با جایگزینی با جنس سخت و خشونت آمیز قیر و آسفالت در پیاده روهای شهر حس آرامش و دوست داشتنی نشاط را در عبور کنندگان از آنها متبلور نماید. یکپارچه سازی و جایگزینی دیوارهای مملو از زائده ها و عناصر نامأنوس بصری با چشم انسان که در اثر یکنواختی به تدریج باعث خستگی چشم و عبور با بیتفاوتی از آنها میشود، به شکلی از شاخصه های معنادار که بیانگر زیباییها و شناخت بهتر بینندگان از میهن عزیزمان و آثار فرهنگی، معنوی و طبیعی آن میگردد، بهیقین تأثیر شگرفی در بینش و نگرش بینندگان به همراه خواهد داشت. این رویکرد به همراه ایجاد فضا و زیرساخت های آن که لازمه به وجود آمدن شرایط پایدار و عاری از هرگونه تنش های اجتماعی است، به طور قطع زمینه های رویش و شکوفایی شهرنشینی با تأکید بر هویت و موجودیت انسان و انسان گرایی را فراهم خواهد آورد. *کارشناس میراث فرهنگی و معماری

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 192

فهرست مطالب شماره 192

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×