تغییر سازمان نظام مهندسی؛ چرا؟ مهندسی کشور نیاز به پیشوا دارد؟
گروه گزارش: خبر کوتاه و جالب است: اولین نشست «راهبر مهندسان ساختمان» با موضوع «ساختار سازمان های نظام مهندسی ساختمان» در جهت استفاده از تمامی ظرفیت ها برای مشاوره و تبادل آراء با نخبگان جامعه مهندسان ساختمان و اهتمام برای ارتقای کیفیت ساخت و اعتلای جایگاه مهندسان ساختمان با حضور و سخنرانی تعدادی از اعضای هیئت مدیره سازمان نظام مهندسی استان تهران و تعدادی از مهندسان عضو سازمان نظام مهندسی استان تهران و استان گلستان تشکیل شد. این خبر کوتاه، به خوبی گویای تشکیل یک سازمان مردم نهاد جدید (ان جیاو) در صنعت ساختمان کشور است که البته فینفسه خبر خوبی است؛ اما این سازمان تازه تأسیس نام خودش را «راهبر مهندسان ساختمان» گذشته و در گام اول، برای «تغییر ساختار نظام مهندسی» خیز برداشته که هر دوی اینها اما و اگر و چرا و چگونه های متعددی را در پی دارد. برای بسط بیشتر موضوع بگذارید ببینیم اصلاً سازمان های مردم نهاد برای چه تشکیل میشوند و بین تشکل جدید و سازمان های مردم نهاد چه تشابهاتی وجود دارد. نهادی مردمی جایگزین دولت بنا به تعریف متداول، سازمان های مردم نهاد، گروه های کوچکی متشکل از افراد علاقه مند به رفع یک معضل در جامعه هستند که برای تحقق هدف خود به صورت داوطلبانه در یک ساختار قانونی و منسجم به صورت غیردولتی، غیرسیاسی، غیرانتفاعی و غیر تجاری به فعالیت های عام المنفعه میپردازند. این سازمان ها به عنوان جوامعی که از همسویی اهداف و نگاه بخشی از افراد جامعه و همچنین مشارکت مردم با یکدیگر برای تحقق یک هدف مشترک تشکیل میشوند، میتوانند نقش مهمی در توسعه ایفا کنند. ازاین رو نقش اساسی سازمان های مردم نهاد در جریان کمک به توسعه، ایجاد ظرفیت اجتماعی در مراحل برنامه ریزی و سازماندهی فعالیت های توسعه است. از جمله کارکردهای مؤثر و مشخص سازمان های مردم نهاد در توسعه فرهنگی و اجتماعی میتوان از این موارد نام برد: حد واسط بودن بین دولت و جامعه و ایجاد تعامل دوسویه (کسب اطلاعات از دولت و انتقال آن به شاخه های خود یا گرد آوری اطلاعات در حوزه فعالیت و ارائه آن به دولت)، کمک به افزایش و ارتقای سطح آگاهی اجتماعی و فرهنگ پذیری افراد از طریق مشارکت در فعالیت ها، تمرین کار گروهی و زندگی جمعی توأم با آزادی و دمکراسی، آموزش گروه هایی از جامعه در مقیاس هایی کوچک تر از نهادهای رسمی، جایگزینی دولت در ارائه برخی خدمات، تقویت نهادهای جامعه مدنی، تسریع تغییرات اجتماعی، فراهم کردن زمینه بروز خلاقیت، نو آوری و آزمودن رویکردهای نوین در قبال مسائل، دریافت و انعکاس باز خوردها درباره رویکرد ها، سیاست ها و برنامه ریزیها و ... در ابتدای نشست «راهبر مهندسان ساختمان» نیز اهداف و برنامه های این تشکل برای حضار و مدعوین معرفی شد اند که عبارتند از: فراهم آوردن فرصت و بستر مناسب برای ارائه آخرین نظرات و دستاوردهای محققان، اندیشمندان و مهندسان کشور در ارتباط با موضوع نشست ها، کمک به ایجاد گفتمان علمی و کاربردی و تصمیم سازی نسبت به موضوع نشست، ایجاد محیط تبادل نظر و استماع و بررسی آرای تخصصی و راهبردی، شناسایی نخبگان و صاحب اندیشه ها در جامعه مهندسی ساختمان کشور، تدوین نقشه راه و چشم انداز پیشنهادی برای سازمان با استفاده از نتایج حاصله برگزاری نشست ها. با توجه به همه اینها، میتوان گفت خوشبختانه از جهت اهداف و چشم انداز بین «راهبر مهندسان ساختمان» و یک سازمان مردم نهاد واقعی انطباق بسیار زیادی وجود دارد؛ چرا که عده ای مهندس و متخصص دور هم جمع شده اند تا برخی نواقص و کاستیهایی دولت را در حوزه اجتماع جبران کنند. اما و هزار اما! بحران نام گذاری! شاید چیزی که بیش از همه درباره این تشکل جدید توی ذوق میزند نام آن است. راهبر مهندسان ساختمان؟ آیا راهبر به معنای «رهبر و پیشوا» است؟ و این یعنی قرار است عده ای در صنعت ساختمان رهبر دیگران باشند؟ اگر نه، نمیشد نام بامسمی تری یافت؟ شاید برای پرهیز از روبه رو شدن با این گونه سؤالات و بازخوردهای منفی احتمالی، بهتر بود نامی که بیشتر تداعیکننده همراهی و همفکری باشد انتخاب میشد تا نامی که بیشتر تداعیکننده رهبری و هدایت دیگرانی است که لابد به بیراهه میروند! ماندن در کلیات در اولین نشست «راهبر مهندسان ساختمان» چندین سخنرانی و مقاله ارائه شد. موضوعات طرح شده در این مقالات و سخنرانیها شامل ضرورت هماهنگی و تناسب استراتژی و ساختار در سازمان های نظام مهندسی ساختمان، تحلیل ساختار و کارآمدی سازمان نظام مهندسی ساختمان در ارتباط با اهداف اقتصادی و فرهنگی، بررسی تحول و تعالی سازمان نظام مهندسی ساختمان، ضرورت بازنگری ساختار سازمانی بر اساس مدیریت فرایندها، چالش های پیش روی نظام مهندسی ساختمان، بررسی جایگاه ساختمان سازی سبز در نظام های فنی و ساختمانی دنیا، بررسی امکان سنجی ادغام ضوابط ساخت وساز شهری با نظام های فنی و اجرایی کشور، لزوم تجمیع نظامات فنی و اجرایی، مجری ذیصلاح و ... بود. علیرغم جذابیت، اهمیت و ضرورت طرح این گونه مباحث در مجامع و محافل حرفه ای مهندسی، توجه به محتوای ارائه شده در این نشست، بیانگر این امر است که سخنان و مقالات کمتر از حیطه مشکلاتی که «همه میدانند» خارج و به حوزه ارائه راهکار و پیشنهاد وارد شده است. پروانه اشتغال به کار عطیه الهی است! هرچند میتوان کاربردی نبودن مطالب طرح شده در اولین همایش راهبر مهندسان ساختمان را مهم ترین اشکال آن دانست بااین حال در این نشست بعضاً سخنان جالبی مطرح شد که مروری بر آنها خالی از لطف نیست: تغییر ساختار سازمان نظام مهندسی ضروری است. نظام مهندسی استان ها یک ساختار اداری واحد میخواهد. اصلاح ساختار نظام مهندسی ساختمان مهم ترین رکن تحقق اهداف اقتصادی و فرهنگی است. اگر سازمان نظام مهندسی به سراغ تغییر ساختار نرود حتماً به سمت رکود پیش خواهیم رفت و ما نمیتوانیم کاری از پیش ببریم. هنوز اهداف و وظایف سازمان تدوین نشده است. تغییر در گرو مدیریت فرایندها است. اگر ما به دنبال تغییر نرویم هیئت مدیره جدید هم به چالش کشیده میشود؛ تا ساختار سازمانی تغییر نکند، نمیتوانیم سازمان را نقد و انتظاراتی از آن داشته باشیم. سازمان گرچه بیست ساله است ولی ازنظر عمر درک و فهم هنوز کودک بالغ نشده است و حس عدم بلوغش از عقلانیتش قویتر است و ما شاهد این موضوع در مجامع هستیم و اعتراض ها و فریادهایشان نشان از این دارد. درست است که در جاهایی مهندسین حق دارند ولی آنها باید بدانند این حق را در کجا و چه زمان مطرح کنند. در اینجا باید به این پرسش پاسخ داد که آیا اکنون سازمان نظام مهندسی استان تهران سخنگو دارد؟.هر کاری نقشه راه مختص به خود را دارد، ولی ما در سازمان چنین چیزی را نداریم و وقتی وارد سازمان میشویم این را میتوان از ازدحام و شلوغی آنجا فهمید همان جا ناهنجاری سازمان بر ما هم تأثیر میگذارد و خود زمینه ای برای ناهنجاری میشود. ما باید نظام مهندسی را به گونه ای تبیین کنیم که یک مدیریت شیشه ای و یا ویترینی داشته باشیم که البته در حال حاضر نداریم. در بیشتر کشورهای دنیا تربیت متخصص بر اساس نیازهای کشور است؛ در کشور ما لااقل جزو ده اولویت اول نبوده و صرفاً چون تقاضایی بوده برای برطرف کردن آن افرادی را مدرک بدهیم و متخصص تربیت کردیم و حالا یکی از چالش های نظام مهندسی کشور ورود همین مهندسان است. در آزمون اسفندماه سال گذشته 7 هزار نفر قبول شده اند و برای پروانه ساخت تنها در سال گذشته به مهندسان پروانه دار نظام مهندسی 50 درصد اضافه شده است. ساختارهای استانی تعریف درستی ندارند و نظام مهندسی قدرت نفوذ را در استان نداشته و در بیشتر استان ها به این ساختار اجازه نداده قانون نظام مهندسی در بسیاری از بخش های کشور عملیاتی بشود برای اینکه عوامل اجرایی نداشتیم و دفاتر نتوانسته اند به وظیفه شان عمل کنند. یکی از اتفاقاتی که در نظام مهندسی افتاده این است که مهندسان فکر میکند پروانه اشتغال به کار عطیه الهی است و از طرف خداوند برای ما نازل شده است و تا بدون هیچ مسئولیتی پول دریافت کنیم. وقتی ما مهندسین مسئولیتی را قبول نکنیم چطور میتوانیم توقع منافع مادی کنیم؟ این بیماری است که در نظام مهندسی اتفاق افتاده است. گفتن یا انجام دادن؟ مطابق اطلاع رسانیهای انجام شده، ظاهراً «راهبر مهندسان ساختمان» قصد دارد این رهبری را ادامه دهد و از همین الان در حال برنامه ریزی برای برگزاری دومین نشست خود در اواخر آبان ماه سال جاری با عنوان «نوسازی بافت های فرسوده» است. با این حال معلوم نیست خروجی دقیق و درست نشست اول چه بوده و قرار است سازمان نظام مهندسی کشور و به تبع آن مهندسان عضو این سازمان، از نشست اول به چه نحو منتفع شوند. آیا صرف برگزاری نشست و ایراد سخنرانی برای حل مشکلات کفایت میکند؟ آیا مقالات ارائه شده قرار است در جایی گردآوری و یا چاپ شوند؟ آیا بعداً گروهی کارشناس از دل این مقالات و سخنرانیهای کلیگونه، راهکارهایی را استخراج و در اختیار مدیران و مسئولان اجرایی قرار میدهند؟ به نظر میرسد بهتر باشد برگزارکنندگان سلسله نشست های «راهبر مهندسان ساختمان» پیش از اینکه به فکر تداوم برگزاری آن باشند به دنبال یافتن یا ایجاد راهکار برای حل مشکلات موجود باشند و نه صرفاً بیان دوباره و چندباره مسائل و مشکلات سابق. برای این دوستان آرزوی موفقیت داریم.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :