ما با توایم و با تو نه ایم، ای مهندسم
قلم را برکاغذ می گذارم و با دستی لرزان و قلبی گر گرفته، با خطوطی کج و معجوج، خطاب به شما می نویسم: سلام! البته که خالی بستم! هیچ کدام از این کارها را انجام نمی دهم چون من اصلا قلم را بر کاغذ نمی نهم، تایپ می کنم! الان هم دارم خودم را جمع و جور می کنم تا شروع کنم به نوشتن تا از این طریق به شما روحیه بدهم، چرا که متاسفانه طی دو هفته گذشته در صنعت ساختمان اوضاع هیچ فرقی نکرده و به همتن اندازه قبل، همه چیز خوب و رو به راه است! روز ملی میلگرد! حالا که ظاهرا مدیران، فعالان و دست اندرکاران صنعت ساختمان کشور فکر نمی کنند که در تاسیس روز ملی فلان و روز ملی بهمان، حلوا خیرات می کنند و روز ملی به ثبت می رسانند و برایش همایش و نمایش برگزار می کنند، ما هم به نظرمان رسید« روز ملی میلگرد» را به ثبت برسانیم که جایش در این صنعت به شدت خالی است. البته هنوز خودمان هم دقیق نمی دانیم قرار است روز ملی میلگرد چه دردی را از صنعت ساختمان ما دوا بکند ولی اینها نیست بگذارید فعلا سندش را به نام خودمان ثبت کنیم، بعدا که اسپانسر های همایش را جذب کردیم برای این موضوعات بی اهمیت هم فکری می کنیم. ایجاد علاقه کردن! روباه گفت: سلام. شازده کوچولو مودبانه جواب داد. روباه گفت: هنوز مرا اهلی نکرده اند، لطفا مرا اهلی کن. شازده کوچولو گفت:اهلی کردن یعنی چه؟ روباه گفت: اهلی کردن چیز بسیار فراموش شده ای است، یعنی ایجاد علاقه کردن . تو اگر مرا اهلی کنی هر دو به هم نیازمند خواهیم شد، تو برای من در عالم همتا نخواهی داشت و من برای تو در دنیا یگانه خواهم بود، اگر مرا اهلی کنی انگار که زندگی ام را چراغان کرده باشی. شازده کوچولو گفت: کم کم دارم می فهمم، چیزی در دنیا هست که گمان می کنم مرا اهلی کرده است روباه گفت: لابد آن چیز گلی است که تو در سیاره ات داری؟ شازده کوچولو گفت نه یک مجتمع باغ ویلا است که دارم در شمال می سازم. البته اسمش را گذاشته ام «مجتمع گل ها»! آن مجتمع زندگی ام را چراغان کرده است. وقتی تمام شود وبفروشمش با پولش هر کسی را می توانم اهلی کنم. روباه پرسید: متراژش چه قدیه؟ پیش فروش هم می کنین؟ شازده کوچولو می خواست چیزی بگوید که از خواب پرید! مردم بی جناه، سازندگان جناه کار! در هفته گذشته یک دختر نوجوان، ناخواسته عده ای از سازندگان مسکن مهر را به کام مرگ کشاند. به گزارش خبرگزاری زردک نا، دفتر مذکور در اقدامی خیر خواهانه، در پیچ سازندگان مسکن مهر یکی از شهرهای جدید به این شکل کامنت گذاشت: « چلا این ملدوم بی جناه لو ازیت می تونین؟ تندی مسجن مهلوشون لو تمو تونین!گلونش نتونین ! جناه دالن آخه تفلتیا! افلین پسلای خوجل موجل!». گفته می شود یک از سازندگان مسکن مهر پس از خواندن این کامنت با سه ضربه کلنگ خودکشی کرده است، دیگری آن قدر خودش را با دسته بیل کتک زده تا مرده، یکی دیگربا پیچیدن خاموت به دور گردن خود، اقدام به خود خفته سازی کرده و تعدادی دیگر از آنان نیز با شیرجه در بونکر سیمان و دستگاه بتن ساز اقدام به امحای خود کرده اند. بنا به گزارش مذکور چند تن از سازندگان مسکن مهر نیز بر اثر فشار احساس جناه، در لابلای تونل های قالبی کز کرده اند و با هر تماس دست و یا برخورد نور، جیغ می کشند! حلقه بازان چنین مستحق هجرانند! در صنعت ساختمان کشور ما گروهی (و به تعبیر درست تر حلقه ای) وجود دارند که قبلا احساس می کرده اند خیلی به آنها ظلم شده است، چرا که گویا برخی از فعالان و دست اندرکاران صنعت ساختمان کشور، حلقه مزبور را نه در حد حلقه، که واشر هم محسوب نمی کردند! به خاطر همین، رئیس آن حلقه، ماهی یک بار مصاحبه می کرد و از حق خوری و حق کشی در بین حلقه های مجزا و مختلف این صنعت (که با هم زنجیره ساخت و ساز را تشکیل می دهند )گلایه می کرد. در یک سال اخیر رئیس مذبور، به نشانه اعتراض به سایر حلقه ها، روزه سکوت گرفته و هیچ حرفی نمی زند، فقط هفته ای دوبار مصاحبه می کند تا دلایل سکوتش را توضیح بدهد! آخرین اخبار واصله هم حاکی است وی از سایر حلقه های زنجیره ساخت و ساز نا امید شده و الان بیشتر به دنبال این است تا مشکلاتش را از طریق ارباب حلقه های حل کند! وی در آخرین سروده اش خطاب به ارباب حلقه ها گفته: « ما با توایم و با تو نه ایم ای مهندسم، در حلقه ایم با تو و چون حلقه بر دریم!»
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :