اگر معماران در احیای حقوق شهروندی پیشگام نباشند؛ معمار و غیرمعمار با هم می سوزند
گروه معماری دکوراسیون: یک آمارگیری از شهروندان تهرانی نشان میدهد درصد بسیار کمی از مردم شهر را متعلق به خود میدانند . بیشتر آنها شهر را متعلق به دولت و شهرداری و حتی تعدادی از آنها شهر را ملک خدا میدانند! حتی شهروندان شهرهای بزرگ که با برپایی ساختمان های به ظاهر مدرن و غربی داعیه تجدد و پیشروی دارند، با حقوق شهروندی بیگانه اند. در عوض مـالکیت خـصوصی نه تنها ریشه دار است که هرروز قوت بیشتری میگیرد . به اعتقاد منتقدان، شهرداری کم کم خود را به عنوان یک دولت جایگزین در شهرها مینماید و نه تنها اطلاع رسانی مناسبی برای آشنایی مردم با حقوق خود نمی کند که با تشویق هرچه بیشتر آنها به انواع مالیات ها و پرداخت های بجا و نابجا خود را محق برای تصمیم گیریهای خرد و کلان میداند . تقریبا معماران، شهر سازان و مردم هیچیک حاضر به پذیرش این حقیقت نیستند که خاک ، هوا، آسمان ، جداره شهری ، میراث فرهنگی ، منابع انرژی و فضای سبز متعلق به همه شهروندان است و اشخاص منفرد یا مسئولین ذینفع حق دست اندازی در این امور را ندارند .برای بررسی حق وحقوق شهروندی به سراغ ساناز افتخارزاده کارشناس ارشد معماری رفتیم: حق شهروندی برای یک شهروند در یک شهر چگونه ایجاد می شود؟ مهـم ترین حق شهـروندی را باید محلیت ، حفظ تعلق خاطر و هویت شهر دانست . اگر ما ندانیم به کجا تعلق داریم هویت خود را از دست میدهیم . این حس به مکانی تعلق میگیرد که دارای ثبات و شاخصه های کالبدی و فرهنگی متعلق به قدیم باشد . انسان برای شناخت خود و سکنی گزیدن در جهان نیاز به شناخت محیط ، اعتماد به آن ، تعیین موقعیت خود در جهان و کسب هویت بدین ترتیب دارد. مکان ثابت یک نیاز بنیادین انسانی است. رشد و توسعه این همانی فردی و اجتماعی باید فرآیندی آهسته باشد و در محیطی که تغییرات مداوم دارد، رخ نمیدهد. از زمانی که بلندمرتبه سازی و هم نشینی افراد غریبه در واحدهای مسکونی آن معمول شد محله ها و محلیت از بین رفت و مفهوم همسایگی که در فرهنگ ایرانی دارای ارزشی فوق العاده بود متلاشی شد .کوچه ها و خیابان ها به طور مستمر در حال تغییر جهت و راستاست ، دائم نشان های شهری و خط آسمان مخدوش میشود ، امروز هیچ کوچه ای از شهر را نمیتوان یافت که از تخریب و ساخت وساز و آلودگی صوتی مصون مانده باشد و مهم تر از همه شاخصه های کالبدی هویت شهر یعنی جداره ها ، بافت ها و ابنیه قدیمی را با نماهای تصنعی و پاساژهای بیهویت جایگزین میکنند و برخلاف تمام شهرهای دیگر دنیا که برای نمودن اصالت تاریخی و هویتی خود را با قدیم ترین نشانه ها معرفی میکنند نماد مألوف برج آزادی را با یک برج مخابراتی عوض میکنند . بدین ترتیب مهم ترین حق مسلم انسانی و شهروندی به کلی ضایع میگردد . بیشتر چه کسانی حقوق شهروندی را نادیده می گیرند؟ هرکس که توان مالی بیشتری دارد و از اربابان به شمار میرود کاملاً فرای قانون و تا هراندازه که مایل باشد با پرداخت به شهرداری میتواند خط آسمان را بشکند ، همسایه و کوچه را از نور محروم سازد و با انبوه خودروهای واحدهای زیاده از ظرفیت محل روان مردم را فرسوده سازد و هیچ کس هم شاکی نیست زیرا در ذهن همگان این باور خورانده شده که هرکس حق دارد هرچه میخواهد در محدوده ملک خود انجام دهد و اگر ما هم بودیم چنین میکردیم. به نظر شما چگونه باید با این معضل مبارزه کرد ؟ پاسخ این است که مردم زمانی طلب حق خود را خواهند کرد که شهر را از آن خود بدانند و این مالکیت نه تنها حق بلکه مسئولیت پذیری برای حفظ و احترام به آن را به دنبال خواهد داشت که متاسفانه اکثریت ما از آن سر باز میزنیم. معماران چگونه میتوانند در احقاق حق مردم سهیم باشند؟ ما معماران به جای آنکه از انهدام بافت ها و ابنیه تاریخی که ذخیره هویتی شهرند و تراکم فروشی و تبدیل باغات به برج و به دنبال آن اشتغال زایی برای خودمان شادمان شویم، خود را در جایگاه اصلیمان که همان شهروندی است، ببینیم و پیشگام احیای حقوق شهروندی و مسئولیت پذیری شویم . گسست فرهنگی ،آب وهوای آلوده ، منظر و جداره های غیرانسانی بلایایی است که همه شهروندان اعم از معمار و غیرمعمار ، عوام و خواص را با هم میسوزاند. باید کاری کرد و نخستین اقدام، مطالعه ، آگاهیرسانی و فرهنگ سازی است . کافی است مردم با حقوق خود آشنا شوند تا دیگر کسی نتواند آن را بگیرد و خودمان مسئولیت شهرمان را بر عهده گیریم .
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :