سودهای میلیونی، حساب های میلیاردی

راویان اخبار و ناقلان آثار و طوطیان شکرشکن شیرین گفتار چنین روایت کرده اند که در حد و حدود 11 سال پیش در یکی از روزهای واپسین ماه فصل تابستان، اولین شماره از نشریه پیام ساختمان دکه های روزنامه فروشی کشور را به وجود و حضور خود منور کرد. البته انتشار اولین شماره پیام ساختمان خود حکایتی دارد جداگانه و پر طول و تفصیل که اگر علاقه مند به دانستن آن هستید باید شرح مشروح آن را در شماره 200 پیام ساختمان مطالعه و ملاحظه کنید؛ علی الحساب مستحضر باشید که شمارش معکوس برای انتشار شماره 200 به حرکت در آمده و عنقریب است که شیپورها به صدا درآمده و خنیاگران بنوازند و ... حیف که بربری گران شده و ما نان نخورده ایم و قوت نداریم که این مطلب را ادامه دهیم والا همین طور یک بند از برنامه های ویژه شماره 200 برایتان می گفتیم. راستی سلام! دست پیش گرفته اند تا پس نیافتند! لاقربتا! آمده اند قرارداد پیش خریدی برای مسکن مهر تنظیم کرده اند که همه مبالغی که گرفته اند و می گیرند و قرار است بگیرند علیالحساب است و همیشه امکان و احتمال افزایش مبالغ وجود دارد، موعد تحویل قطعی مشخص نیست، مرجعی برای رسیدگی و شکایت وجود ندارد و خودشان ناظر کار خودشان هستند! تا همین امروز هم دو سال تاخیر دارند در تکمیل و تحویل واحدها، بعد به جای اینکه بخاطر دیر آماده شدن خانه ها به متقاضیان جریمه بپردازند، آمده اند و 12 میلیون تومان هم اضافه کرده اند! احتمالا دست پیش را گرفته اند تا پس نیافتند! حالا استنادشان به چیست؟ به یکی از مصوبه های دولت قبل! خُب پدرآمرزیده، شما که کلی از بخشنامه ها و مصوبه های دولت قبل را یک شبه لغو کردی، این یکی را چرا لغو نکردی؟ که بگویی افزایش قیمت مسکن مهر تقصیر دولت قبل است و شما نه تنها بی تقصیر که مظلومی؟ اینجاست که می گویند لاقربتا! پول زور وَده! بر خلاف واحد پول که در کشورهای دنیا متفاوت است، خوشبختانه «پول زور» فقط یک نوع است و از قرار، در همه جای دنیا هم به خوبی رواج دارد. پس اگر شما از کسانی هستید که فکر می کنید در کشور ما چنین نقدی رواج ندارد باید خدمتتان گفت: زهی خیال باطل! چون اینجا هم هستند کسانی که پول زور می گیرند، منتها نکته مهم این است که شناخت پول زور از پول غیر زور چیزی است که فراست و تیزهوشی خاصی می طلبد و کار هر کسی نیست. مثلا شما به این فرموده مهندس اکبر ترکان دقت کنید: «هم اکنون آنچه که تامین اجتماعی تحت عنوان بیمه از ساخت و سازها می گیرد، بیشتر شبیه پول زور است تا حق بیمه برای این کارگران». می بینید؟ این مثال خیلی خوبی است که نشان می دهد پولی که کارفرما در جریان ساخت و ساز برای بیمه کارگران می پردازد به نوعی پول زور است؛ ولی این طوری نیست که هر پولی در فرایند ساخت و ساز پرداخت شود از این نوع باشد. مثلا عوارض شهرداری برای ساخت و ساز و از آن مهمتر هزینه «نظارت صوری» مهندسان به هیچ وجه «پول زوری» محسوب نمی شود؛ هر چند اولی در سال 93 حدود 25 درصد و دومی حدود 30 درصد افزایش یافته باشند! حالا این که صحبت های آقای ترکان با وعد ه های رئیس جمهور مبنی بر بیمه تمامی ایرانیان چه ارتباطی دارد مبحثی جداگانه می طلبد که نه این جا مجالش هست و نه بعضی ها ! فرصتش را دارد بررسی کنند یا پاسخگو باشند. پیچش سرگردان سرخود! آقایان محترم، ما خودمان همین طور «سرگردان سرخود» هستیم و راه به راه گیج می زنیم، پس مشکلتان چیست که هی ما را می پیچانید؟ الان کسی هست که دقیق به ما بگوید طرح ارجاع کار، بعد از نزدیک به دو سال اجرا، خوب است یا بد؟ اگر خوب است چرا در همه استان ها اجرا نمی شود؟ اگر بد است چرا در تهران و برخی استان ها اجرا می شود و این همه مخالف و منتقد و معترض دارد؟ اگر کاری قانونی است به استناد کدام ماده و بند و تبصره قانون؟ اگر نظام مهندسی هزینه خدمات نظارت را از مالک می گیرد تا رابطه مالی بین ناظر و مالک را قطع کند چرا پول ناظران را این قدر دیر می دهد؟ چرا میزان پول انباشته شده در حساب های سازمان های نظام مهندسی به شکل شفاف اعلام نمی شود؟ تکلیف سودهای میلیونی که به این حساب های میلیاردی تعلق می گیرد چیست و قرار است در کجا و به چه منظوری هزینه شوند؟