معماری یونان در دوره هلنی
برای نخستین بار یک تاریخدان آلمانی در سال 1836 میلادی واژه «هلنیسم» را به کار برد، و پس از آن، این نام به دوره ای از تاریخ سیاسی و فرهنگی و هنری یونان که مشخصه آن پدید آمدن دولت ها در مناطق امپراتوری یونان پس از مرگ اسکندر بود، اتلاق گردید. این دوره از سال 330 ق م تا 27 ق م تداوم یافت. محدوده جغرافیایی هنر هلنی از شمال تا جنوب روسیه، از شرق تا هند و از جنوب مصر و شمال آفریقا و از طرف غرب کناره های مدیترانه، فرانسه و اسپانیا بوده است. شهر تاکسیلا در پاکستان جزو آثار دوره هلنی است. پیروزی اسکندر مقدونی موجب گسترش تمدن و هنر یونان به سایر نقاط گردید . تا آنجا که نیمی از جهان آن روز را زیر سلطه خود قرار داده بود. این گسترش ازنظر هنری و فرهنگی تحت نفوذ عناصر فرهنگی و هنری مشرق زمین قرار گرفت و به این ترتیب هنری متبلور گردید که آن را «یونانیمآبی» (هلنیسم) نام نهاده اند. البته برخی از پژوهندگان معتقدند که هنر دوره هلنی یا یونانیمآبی دنباله مستقیم تحولاتی است که نه در زمان اسکندر بلکه پنجاه سال پیش از آن روی داد. فعالیت های ساختمانی از مراکز قدیمی واقع در سرزمین اصلی یونان به شهرهای پررونق پادشاهان هلنی در آسیای صغیر (ترکیه) که مرکزیت بیشتری برای دنیای هلنی داشتند، انتقال یافت. مقیاس بزرگ و گسترش استادانه فضاهای درونی بناها که اینیکی از ویژگیهای معماری هلنی بود، معماری خانگی را گسترش میدهند . از بناهای مهم این دوره میتوان به معبد «آپولون» در «دیدوما» نزدیک شهر «میلتوس» در آسیای صغیر (ترکیه) و تئاتر اپیداوروس اشاره کرد. در همین دوره میتوان از خانه سازی سخن گفت. نمونه خانه ای در شهر «پرینه» که با دیوار محصور میشد و آن را از فضای خیابان و کوچه جدا میکرد، کشف شده است. در عصر هلنی ، تئاترها و ورزشگاه ها از دوران کلاسیک بسیار بزرگ تر بودند . تئاترهای این عصر ده ها هزار تماشاچی را درون خود جای میداد . در بسیاری از شهرها بناهای عمومی تازه ای برپا میگردید. این گسترش مدنیت هلنی با تغییرات کیفی همراه بود و ضمناً میراث فرهنگی شرق را نیز در بر داشت . یونانیان هلنی، بر دامنه تصور خویش از طراحی معمارانه افزودند تا شهرهای بزرگ را نیز مطابق آنها بسازند. نقشه های منظم خیابان های شبکه مانند، که به دوره کهن در تاریخ یونان مربوط میشوند، در سده پنجم پیش از میلاد توسط هیپو داموس معمار میلتوسی، به صورت طبقه بندیشده و انتظام یافته ای درآمدند. نام هیپوداموس با نقشه های صفحه شطرنجی شهرهای یونانی، مانند شهر پرینه جوش خورده است .طرح هیپوداموس، همچنان که از نقشه پرینه بر میآید، از شبکه درهم فشرده خیابان هایی تشکیل میشود که یکدیگر را با زوایای قائمه قطع میکنند، بیآنکه بر محوری خاص به نشانه الگوی مسلط ترافیک در آنها تأکیدی شده باشد. در اینجا، نقشه ساختمانی بر یک منطقه منظم و سراشیب، بدون توجه به نوع زمین، منطبق شده است. فقط دیوارهای دفاعی پیرامون شهر دقیقاً با خط الرأس های جغرافیایی انطباق دارند و نتیجتاً ارتباط و تناسبی میان دیوارها و نقشه خیابان به چشم نمیخورد. در همین نقطه از تاریخ معماری است که میتوانیم از خانه سازی سخن بگوییم و ظاهر یک سکونتگاه عادی انسانی را که شایسته نهادن نام «خانه» است کشف کنیم (حتی در پرینه). ازلحاظ نوع، قطعه زمینی که خانه هلنی بر آن بنا میشد با یک دیوار محصور میشد تا گل و کثافت خیابان باریک مقابلش در آن ریخته نشوند. یک در به اتاق خدمتکاران باز میشد و از آنجا راهروی سرپوشیده ای تا حیاط کشیده شده بود و درهای تمام اتاق های مسقف به این حیاط باز میشدند. سکونتگاه های ثروتمندان، علاوه بر جلوخان (مشابه دهلیز سرگشاده رومی) یک باغ ستون بندی شده یا ایوان ستون دار نیز داشتند. خانه پرینه ای در مقیاسی کوچک تر، بازتابی از علاقه عام هلنی به طراحی فضاهای راحت در درون بناها و توجه روزافزونشان به سودمندی و راحتی در زندگی روزانه فرد عادی است. غنیترین و پرشکوه ترین جلوه های زندگی در پایتخت های متعلق به پادشاهیهای هلنی ، اسکندریه در مصر، پرگاموم در آسیای صغیر و پلا در مقدونیه تجلی مییافت. ازجمله ماندگارترین تجملات هلنی میتوان به موزاییک هایی اشاره کرد که در تزیین کف اقامتگاه های ثروتمندان این شهرهای درباری به کار میرفت.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :