سقوط یک امپراتوری
گروه تأسیسات : در میان آگاهان و کارشناسان اقتصادی کم نیستند کسانی که آرزو کنند کاش ایران هیچگاه نفت نداشت . کسانی که مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را هم به ثروت ملی گره میزنند که از ابتدای قرن بیستم استعمار ، استثمار و استبداد را برای ایرانیان به ارمغان آورده است . بدون مجادله در این ادعا گویا آرزوی این کارشناسان دارد رنگ واقعیت به خود میگیرد . کاهش اخیر قیمت نفت در بازار های جهانی و کاهش سهم اوپک از تولید نفت و درعین حال کاهش تقاضای جهانی آن هم با وجود ظهور قدرت های اقتصادی مانند چین ، هند و برزیل این گمانه را قوت بخشیده که کشور های تولیدکننده نفت که بیشتر آنها تنها همین کالا را برای عرضه در بازار های جهانی دارند باید چاره ای دیگر برای رونق اقتصادی خود کنند که جوابگوی سطح زندگی بالا و پرمصرف شهروندان شان باشد . انرژیهای نو جایگزین میشوند چالش سقوط 50 درصدی قیمت نفت بسیاری از کشور های تولیدکننده مانند روسیه را به این فکر انداخته که میباید فکر دیگری برای کسری بودجه کرده و خود را از وابستگی به گاز و نفت ر ها کنند . بسیاری شرایط روی داده را تغییر پارادایمی در رویکرد ها به انرژی جهان ارزیابی میکنند و میگویند که شاید برای سال ها و شاید دهه های آینده دیگر جهان رنگ نفت بشکه ای 100 دلار را به خود نخواهد دید زیرا نه تنها منابع جدیدی در کف اقیانوس های و دریای شمال کشف شده است بلکه دیگر با شرایط تکنولوژیک و اقتصادی دهه 70 فاصله گرفته ایم . دهه ای که رشد قیمت نفت چالش های اقتصادی و سیاسی برای جهان به همراه آورد . این موضوع هنگامی پررنگ تر میشود که نگاهی به آمار های بهره وری و صرفه جویی و همچنین رشد انرژی پاک در کشور های صنعتی همچون آمریکا ، ژاپن و آلمان بیندازیم . مصرف ایالات متحده و اروپا به دلیل آنچه بهره وری چشمگیر وسایل نقلیه خوانده میشود در حالت متعادلی قرار گرفته است و نسل جدید شهروندان این کشور ها میزان کمتری اتومبیل خریداری میکنند و از آن مهم تر اینکه کمتر از اتومبیل های شخصی استفاده میکنند . طبق گزارش HIS Automative ، تولید جهانی خودرو های برقی ( هیبریدی) از 13 هزار و 866 خودرو در سال 2010 به 242 هزار و 75 خودرو در سال 2013 افزایش یافته است . این موسسه پیش بینی میکند این رقم در سال 2014 به بیش از 403 هزار خودرو برسد که در مقایسه با سال گذشته میلادی 67 درصد افزایش نشان میدهد . تعداد کل خودرو های هیبریدی در جهان از 100 هزار دستگاه در ابتدای 2012 به 405 هزار خودرو در ابتدای 2014 رسید . بیشتر این خودرو ها در امریکا ( 174 هزار ) ، ژاپن ( 68 هزار ) و چین ( 45 هزار ) تردد میکنند . خودروسازان بزرگی مانند جنرال موتورز برنامه تولید یک میلیون خودروی پیل سوختی هیدروژن پایه را دارند که چنانچه محقق شود رقم قابل توجهی در مصرف بنزین صرفه جویی میشود . البته رشد طبقه متوسط دوستدار اتومبیل شخصی کشور هایی مانند چین و هند به نوعی جایگزین نسل دوستدار اتومبیل آمریکا و کانادا شده است ( در حال حاضر چین مقام نخست را در مصرف نفت از آمریکا ربوده است ) اما رشد اقتصادی آسیا در سال های اخیر با کاهش روبه رو بوده و در بین کارشناسان در مورد خیز دوباره این کشور ها اختلاف نظر وجود دارد . بهره وری و صرفه جویی سوخت از ساختمان ها و آشپزخانه های منازل گرفته تا کارخانه ها و نیروگاه ها درخواست مصرف سوخت را بسیار کاهش داده است . نگاهی به کارنامه کشور هایی مانند آلمان و ژاپن در ده سال گذشته بسیار آشکارساز است . این بهره وری را در شهرسازی و آسفالت کشی راه ها و تولید چرخ ماشین ها نیز میتوان مشاهده کرد . به نظر میرسد نزول قیمت نفت در این دوره اولین نشانه از سیاست ها و برنامه های کشور های جهان برای اقتصاد سبز و استفاده از منابع تجدید پذیر باشد . کشور هایی که زمانی تمـام نفت جهان را میبلعیدند امروز اشتهای کمتری پیدا کرده اند . آخرین گزارش آژانس بین المللی انرژی نیز مؤید همین موضوع است . آینده نفت بر اساس فرضیاتی با در نظر گرفتن اکتشافات تازه در دریای شمال که اکنون با استفاده از تکنولوژی شکافت هیدرولیکی امکان پذیر شده است و همچنین منابع دست نخورده قطب شمال دورنمای انرژی تا چند دهه بعد ادامه خواهد یافت . گرچه سهم مصرف نفت خام در میان دیگر سوخت ها در بازار کاهش خواهد یافت . بر اساس برآورد ها نفت جهان تا پایان 2012 میلادی حدود 9/1668 میلیارد بشکه بوده که با توجه به مصرف روزانه حدود 90 میلیون بشکه نفت در جهان ( سالانه 33 میلیارد بشکه ) این ذخایر تا حدود 50 سال دیگر پاسخگوی نیاز ها خواهد بود . به این ترتیب جهان میباید در فاصله سال های 2030 تا 2050 در آستانه قرار گرفتن در شرایط پسانفتی باشد . از نظر ارزش گرمایی، ذخایر بیشتری از زغال سنگ نسبت به مجموع ذخایر نفت خام و گاز طبیعی وجود دارد . در پایان سال 2010 ، بزرگ ترین ذخایر زغال سنگ تاکنون متعلق به آمریکا بوده است که به همراه ذخایر کشور های روسیه ، چین ، هند و استرالیا ، سه چهارم کل ذخایر زغال سنگ جهان را تشکیل میدهند . در 10 سال گذشته ، زغال سریع ترین رشد را در بین سوخت های فسیلی داشته است . همچنین علاوه بر صرفه اقتصادی اش ، دورنمای آینده آن به رقابت دیگر منابع تولید برق مانند گاز ( به عنوان اولین رقیب ) و انرژی هسته ای و محدودیت ناشی از سیاست های کاهش آلودگی کربنی و هزینه ای که این سیاست ها اعمال میکند و امنیت انرژی بستگی دارد . بازی در زمین غرب محسن رنانی، اقتصاددان و استاد دانشگاه اصفهان در مورد نفت ایران میگوید : تنها 8 سال دیگر فرصت استفاده از نفت داریم . وی با بیان اینکه همزمان با پیشرفت فناوریهای اکتشافات نفت فناوریهای انرژیهای دیگر هم به شدت رشد کرده است گفت : نفت هم مثل زغال سنگ فعلا باید زیرزمین بماند . البته مقادیر کوچکی استخراج خواهد شد . در آینده نه چندان دور بر اساس پیش بینی من حجم مصرف نفت به شدت کاهش خواهد یافت و نفت کاربرد خودش را از دست میدهد . رنانی ادامه داد : تا 2050 نفت اهمیتش را در حوزه انرژی از دست میدهد ، البته از سال2025 کم کم جهان از پیک مصرف عبور میکند ، ولی همچنان تولید نفت ادامه پیدا خواهد کرد . اما این پیش بینی اولیه خوش بینانه بود و با توجه به سرعت تحولات به این نتیجه رسیدم که این اتفاق تا 2025 به طورکلی رخ خواهد داد . وی با بیان اینکه افزایش قیمت های انرژی طرح غرب برای توجیه پذیر کردن انرژیهای نو و هسته ای بوده است ، گفت : اوباما سه ماه بعد از انتخاب شدن مجدد ، اعلام کرد آمریکا سال2020 یعنی هفت سال دیگر واردکننده نفت نیست و نفت هم صادر خواهد کرد . یعنی واردات نفت آمریکا در روز به صفر میرسد . این داستان در آلمان هم تکرار میشود؛ آلمان بالاترین سرمایه گذاری را در زمینه تولید برق خورشیدی کرده و پیش بینی میشود آلمان هم در سال2020 بتواند همه برق موردنیازش را از انرژی خورشیدی تأمین کند . بنابراین در سال2020 بسیاری از کشور های عمده مصرف کننده نفت دیگر مثل امروز مصرف کننده نفت نخواهند بود . رنانی گفت : کافی است 10میلیون بشکه نفت وارداتی آمریکا و 12میلیون بشکه واردات اروپا قطع شود ، بنابراین عرضه نفت بالاتر از تقاضا خواهد بود و قیمت آن در حد همان هزینه تمام شده برای استخراج و تولید باقی خواهد ماند . بنابراین از سال2017 نفت آرام آرام سقوط میکند . ما باید برنامه ریزی گسترده برای صادرات در این مدت داشته باشیم . در حال حاضر توان صادراتیمان ضعیف است چون با تحریم هم روبه رو هستیم . وی در مورد بودجه کشور و کاهش قیمت نفت گفت : اکنون هدف اصلی آمریکا از افزایش قیمت نفت که هجوم سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در انرژیهای نو بود ، تقریبا محقق شده و آمریکا در سال 2020 از بزرگ ترین واردکننده نفت به یک صادرکننده نفت تبدیل میشود . بنابراین به نظر میرسد آنچه در کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران» پیش بینی کرده بودم تقریبا حتی زودتر از موعد پیش بینی شده ، محقق میشود . بر این اساس ، از این به بعد ما شاهد ثبات یا کاهش تقاضای نفت و افزایش عرضه آن خواهیم بود . پس باید منتظر کاهش تدریجی قیمت نفت باشیم.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :