انتقال آب میان حوضه ای چاره کار نیست
چالش خشکسالی و بحران آب پدیده ای است که بیشتر کشور های جهان به نوعی با آن مواجه هستند ، هرچند برخی از کشور ها مانند ایران تهدید آن را بیشتر از دیگران احساس میکنند و به نوعی مباحث خشکسالی وارد حوزه عمومی و گفتگوی روزانه شهروندان شده است . این هشدار ها کشور های جهان را به یافتن راهکاری برای مقابله با این تهدید روزافزون واداشته و در این بین واردات آب و انتقال آب بین حوضه ای از اقبال بیشتری برخوردار است . گرچه در نگاه نخست این راهکار امید هایی را ایجاد کرده است اما با دیدی کارشناسانه مشخص میشود این نظریه نیز داروی شفابخشی نیست که بتواند این درد را درمان کند . در کشور ما سالیان سال است که رویای انتقال آب خزر و خلیج فارس به کویر مرکزی ایران فکر و ذهن افراد زیادی را به خود مشغول کرده است اما پس از هر بار پیگیری با موانع مالی، زیست محیطی و جغرافیایی برخورد میکند . به گونه ای که پرویز کردوانی استاد دانشگاه تهران هشدار میدهد که فکر تغییر آب وهوا از طریق انتقال آب را باید به فراموشی سپرد . بااین حال اکنون تنها رویای تغییر آب وهوا نیست که مسئولان را به فکر انتقال آب میاندازد بلکه چالش اصلی کمبود آب شیرین است که مناطقی از کشور را تهدید میکند . اما این راهکار چه موانعی دارد و در چه صورتی این شیوه مؤثر واقع خواهد شد . معیار های جهانی انتقال آب بین حوضه ای حمید چیت چیان وزیر نیرو در مورد انتقال آب کوهرنگ به زاینده رود میگوید : در انتقال آب بین حوضه ای مقررات و اصول سختگیرانه ای توسط سازمان یونسکو مصوب شده و باید در چارچوب آن عمل کرد . وی میافزاید : طرح ها باید در شورای عالی آب مطرح شده و تمام جوانب زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و… آن سنجیده شود و پس از آن به تصویب برسد . معیار هایی که آقای وزیر به آن اشاره میکند شامل 5 معیار اصلی است که عبارتند از : • ناحیه مقصد بایستی، در صورت استفاده از منابع جایگزین تأمین آب و تمامی اقدامات منطقی برای کاهش تقاضای آب ، باز هم در تأمین نیاز های فعلی و پیش بینی شده ، کمبود جدی داشته باشد . • توسعه آتی حوضه مبدأ نبایستی به سبب کمبود آب ، با محدودیت چشمگیر روبه رو شود ، اگر حوضه مقصد ، زیان های وارده به حوضه مبدأ را جبران کند ، طرح انتقال ممکن است توجیه پذیر باشد . • ارزیابی جامع پیامد های زیست محیطی بایستی نشان دهد که سطح معقولی از قطعیت وجود دارد که طرح انتقال ، به شکل اساسی کیفیت زیست محیطی را در حوضه مبدأ یا مقصد تخریب نمیکند . چنانچه هزینه های جبران خسارت زیست محیطی فراهم شود ، طرح انتقال ممکن است توجیه پذیر باشد . • ارزیابی جامع پیامد های اجتماعی- فرهنگی بایستی نشان دهد که سطح معقولی از قطعیت وجود دارد که طرح انتقال ، سبب بروز اختلال اساسی اجتماعی- فرهنگی در حوضه مبدأ یا مقصد نخواهد شد . بااین حال طرح انتقال ، چنانچه پرداخت غرامت برای جبران زیان های اجتماعی- فرهنگی فراهم شود ، ممکن است توجیه پذیر باشد . • منافع خالص ناشی از اجرای طرح بایستی عادلانه میا ن حوضه های مبدأ و مقصد تقسیم شود . تجربه ایران در انتقال آب میان حوزه ای نخستین تونل کوهرنگ برای انحراف آب سرچشمه دو رود بزرگ کارون و زاینده رود به زاینده رود در سال 1333 صورت گرفت که این تونل به طور متوسط سالیانه حدود 300 میلیون مترمکعب آب را انتقال میداد . در ادامه آن تونل دوم و سوم نیز در سال های 1366 و در سال های اخیر زده شد که با احداث تونل بهشت آباد این پروسه ادامه پیدا کرد . بیشتر حجم آب انتقالی برای صنایع فولاد و ذوب آهن اصفهان صرف میشود . طرح دیگری نیز برای انتقال آب از سرشاخه های دز در استان لرستان به حوضه مرکزی دیده شده که با هدف تأمین آب شرب درازمدت شهر های قم ، گلپایگان ، خمین ، محلات ، خوانسار و سلفچگان و نیاز های صنعتی منطقه اجرا شد . در برآورد خشکسالی و مشکلات ناشی از تنش آبی تمام این شهر های ذکرشده در صدر لیست قرار داشتند . طرح دیگری نیز برای انتقال آب رودخانه سیروان در استان کردستان اجرا شد . با احداث تأسیساتی از قبیل سد های ذخیره ای، انحرافی، تونل ها و کانال های انتقال آب ، امکان بهره برداری بهینه از پتانسیل این رودخانه مرزی فراهم شده است . انتقاد از انتقال آب میان حوضه ای در کشور کارشناسان پروژه های انتقال آب را همانند پروژه های سدسازی در مشکلات آبی حوزه های آبی مؤثر میدانند . اسماعیل کهرم کارشناس محیط زیست در این زمینه میگوید : کارنامه دولت ها در زمینه انتقال آب میان حوضه ای نشان از آن دارد که برنامه ریزیها بر اساس معیار های جهانی و توسعه پایدار صورت نگرفته است . این استاد دانشگاه با انتقاد از عملکرد دولت در ارتباط با سیاست های سدسازی و نیز وضعیت دریاچه ارومیه گفت : در ایران هم اگر ضعف مطالعات ادامه پیدا کند ، وضع منابع آبی کشور بدتر میشود . باید بگویم دستکاری کردن رودخانه مثل احداث سد ها نیاز به مطالعات جامع و عمیق دارد . الآن 35 سد روی رودخانه های منتهی به دریاچه ارومیه زده ایم و آن را خشک کرده ایم و بعد یک لایحه دو فوریتی به مجلس میفرستیم تا موافقت کنند که آب را از رود ارس به دریاچه ارومیه منتقل کنیم . محمد درویش ، عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور نیز با اشاره به اینکه انتقال آب بین حوضه ای چاره کار نیست ، میگوید : پس از احداث صنایع فراوان در اصفهان ، هرچند سال یکبار آورد رودخانه زاینده رود را با احداث تونل های کوهرنگ 1 و 2و 3 و اخیرا تونل بهشت آباد افزایش داده ایم ولی باز پاسخگو نیست و مشاهده میکنیم که اول گاوخونی و بعد زاینده رود را از دست می دهیم.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :