چهارعامل نجات مسکن ازگرداب شایعه
شایعه بخشی از زندگی روزمره است و با خصلت انسان ها ارتباط دارد. میتوان ادعا کرد؛ از زمانی که بشر زندگی اجتماعی خود را آغاز کرد این رفتار نیز بخشی از جامعه بوده و احتمالاً خواهد بود. در بیشتر موارد شایعه، گرچه پیوندی با واقعیت دارد اما عقل سلیم میتواند به نادرستی آن پی برد .در برخی موارد شایعه چنان با اطلاعات و انتظارات عمومی سازگار است که رد آن کار ساده ای نیست. شایعه حتی میتواند باورهای عمومی را شکل و به آنها جهت دهد و در نتیجه نتایج غافلگیرانه ای برای ساختارهای سیاسی و اجتماعی داشته باشد. نمونه ای از آن را شورش میانه قرن 18 در پاریس میتوان نام برد که پلیس افراد بیخانمان، تهیدستان و متکدیان را دستگیر کرد که در بین آنها تعداد زیادی کودک نیز حضور داشتند. بلافاصله شایعات و داستان های زیادی شهر را درنوردید از جمله اینکه این کودکان به مستعمرات شمال آمریکا فرستاده خواهند شد و یا اینکه آنها برای آزمایشات پزشکی دستگیر شده اند و حتی شایع شده بود که لویی چهاردهم با خون این کودکان حمام کرده است. نتیجه این شد که پلیس نتوانست به وظیفه خود مبنی بر دستگیری متکدیان و بیخانمان ها ادامه دهد. شایعه و اقتصاد به جز عرصه سیاسی، شایعه در عرصه اقتصاد نیز بسیار اثرگذار است. بازرگانان و تجار بسیار تحت تأثیر اخبار و هرگونه داده اقتصادی، آمار بیکاری، نرخ های سود و رشد اقتصادی و دیگر داده های رسمی و غیررسمی اقتصادی هستند. درنتیجه هرگونه اطلاعاتی از هر شرکت و هر صنعتی موجب تحلیل مقایسه ای در بین دست اندرکاران بازار میشود. نمونه ای از آن شایعاتی است که در مورد آلودگی در محصولات 10 برند معتبر صنایع غذایی مطرح شد و و به مصرف کنندگان توصیه شد که به خاطر اثرات مخدر و اعتیادآور از مصرف محصولات این شرکت ها حذر کنند. جالب اینکه یکی از افزودنیهای ادعایی اعتیادآور و «خطرناک» چیزی جز اسیدسیتریک ساده نبود که با کد E 330 در این محصولات به آن اشاره میشد. گرچه شایعه در زندگی اقتصادی نقش مهمی بازی میکند اما هیچ جایی در تئوریهای اقتصادی ندارد و تنها در سال های اخیر است که برخی از نویسندگان به جنبه های تئوری و تجربی شایعه بر اقتصاد اشاره کرده اند که نمونه ای از این نویسندگان «زک هاوزر» و «زینوی» هستند که بر روی تأثیر شایعه بر قیمت سهام به تئوری پردازی دست زدند. دلیل آن نیز این پیش فرض است که تصمیمات اقتصادی کاملاً به صورت عقلانی صورت میگیرد و شایعه به نظر چندان عقلانی نمینماید. مضاف بر آن بررسی نتیجه شایعه بر روی پدیده های اقتصادی سخت به دست میآید. به نظر حیطه بررسی شایعه بیش از آنکه به اقتصاددانان و تئوریهای اقتصادی ربط داشته باشد به جامعه شناسان مربوط است، همچنان که آغاز این بحث نیز با تحلیل های اجتماعی در سال های بعد از جنگ جهانی دوم شروع شد. پس ازآن اقتصاددانان اغلب داده های ناشی از شایعه را غلط و درنتیجه غیرقابل اعتنا و چیزی که باید با آن مبارزه کرد، پنداشتند . اما چرا میبایست مردم هر شایعه ای که به نظر درست میآید را غلط فرض کنند؟ بنیان های شایعه گفته میشود هر شایعه نشانی از واقعیت در خود نهفته دارد. شایعه داده هایی است که از شخص به شخص دیگر منتقل میشود و توسط رسانه ارتباط متقابل پخش میشود بدون اینکه شرکت کنندگان بدانند که این اطلاعات درست است یا خیر. هر شایعه ای از پویش متفاوتی برخوردار است اما مکانیزم و بنیان های آن اغلب یکسان است یعنی کسی که برای نخستین مرتبه اخبار غیررسمی را دریافت کرد، به این دلیل که نمیتواند صحت داده را رد یا قبول کند ممکن است همزمان آن اطلاعات را هم قبول و هم رد کند و شاید قسمتی از آن را بپذیرد. یعنی در حالت شک و تردید داده را منتقل میکند و این شخص دوم است که با اطمینان بیشتری داده را پخش خواهد کرد. در ادامه این چرخش هر بار با اطمینان بیشتری منتقل خواهد شد؛ بعد از مدتی رفته رفته شایعه همچون حقیقتی مسلم به نظر میرسد چراکه به گفته هزاران نفر نمیتوان شک کرد. نهادهای ضد شایعه به جز اطلاعات و داده های اقتصادی که در اختیار دستگاه مالیاتی قرار میگیرد بسیاری از شرکت های خصوصی و نهادهای اقتصادی دولتی ریز اطلاعات اقتصادی را در اختیار رسانه ها قرار میدهند. این بخشی از پروسه ساختاریافته ای است که در کشورهای پیشرفته برای جلوگیری از فساد و پرداخت مالیات و پیش بینی پذیر شدن اقتصاد صورت میگیرد. به گونه ای که میتوان آن را یکی از زیرساخت های توسعه نامید. نهادهای مالی، بانک های مرکزی و بانک جهانی این اطلاعات را در اختیار افکار عمومی قرار میدهند و بر اساس این اطلاعات است که ارزش شرکت های مختلف مشخص میشود و درنتیجه ارزش سهام آنها بالا یا پایین میرود. حتی اتومبیل ها و خانه های رؤسا، هنرپیشگان و افراد ثروتمند در رسانه ها بازتاب مییابد به این ترتیب چیزی برای پرداختن و یا اطلاعات ناقصی نمیماند که بخواهد تبدیل به شایعه شود. این اخبار بخشی از برنامه روزانه تلویزیون ها و نشریات همه پسند است. در مقام مقایسه در کشور ما اطلاعات و آمار اقتصادی با محافظه کاری پخش میشود و هیچ کس از آمار درآمد نهادهای بزرگ اقتصادی اطلاع درستی ندارد ، درنتیجه از فرار مالیاتی هم نمیتوان برداشت درستی داشت. شاید عدم شفافیت اقتصادی بزرگ ترین دلیل برای رونق شایعه است. شایعه و قیمت مسکن در میان بخش های مختلف اقتصادی، بخش مسکن بیشترین سرمایه ها را جذب میکند. اقتصاد غیرمولد ایران و بهره بالای بخش ساخت وساز در کنار بیاعتنایی به استانداردها و تخصص های علمی برای شرکت ها و افراد دخیل در این عرصه نحوه ورود به آن را ساده کرده است. در نبود شفافیت و نهادهایی برای سامان دادن به بحث خرید، فروش و اجاره در یکی از بخش های اقتصاد که بهترین زمینه برای رونق شایعه دارد ، این شایعات در بیشتر موارد به حقیقت تبدیل میشود. نمونه ای از آن را میتوان در خبر « افزایش قیمت مسکن در 86 »مثال زد که خود موجی از تقاضای افزایش قیمت را به همراه داشت. ادعا این است که بازار مسکن در ایران کاملاً منطبق بر انتظار فروشندگان اداره میشود که آنها نیز کاملاً بر اساس داده ها و یا خواسته های غیررسمی از زبان مشاوران املاک تعیین میشود. به این ترتیب اگر شایعه در دیگر بازارها روندی غیررسمی است که بر بازار رسمی تأثیر میگذارد اما در بازار مسکن این شایعه است که روند رسمی تعیین قیمت را مشخص میکند. نهادهای کنترل کننده چهار عمل است که میتواند قیمت مسکن را از معضل شایعه نجات دهد. نخست مرجعی که بر اساس مشخصات ساختمان و بر اساس اصول کارشناسی به قیمت گذاری دست بزند، دیگر استانداردسازی و تدوین برچسب های فنی و انرژی ساختمان که تنها ساختمان های استاندارد بتواند پایان کار بگیرند و در بازار عرضه شوند. مورد سوم در ادامه مورد دوم خواهد بود به این صورت که تنها شرکت های معتبر بتوانند اقدام به مسکن سازی بکنند که هم بتوانند نظارت خوبی داشته باشند و هم در قبال قیمت گذاری و دوام و کیفیت مسکن پاسخگو باشند و مبحث چهارم که از دیگر بخش ها مهم تر است اینکه با شفاف سازی شرکت ها و سازمان های ذیربط در بخش مسکن بحث مالیات این شرکت ها را وارد عرصه عمومی و در نهایت عملی کنند. به نظر میرسد این بخش از اقتصاد نیز مانند تمام بخش های اقتصاد در یک جامعه مدرن تنها با رونق نهادهای مسئول و کنترلی میتواند هم به رونق خود بیفزاید و هم از مشکلات و موج های غیرواقعی مصون بماند.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :