داغ کردی؟بزن به برف

اَظهَر مِن الآفتابِ وسط ظهر تابستان است که پاییز را پشت سر گذاشته و تقریبا به نیمه زمستان رسیده ایم و هنوز چشممان به یک بارش درست و حسابی برف و باران خیس نشده است! با این وضع آب پشت سدها هم، خدا به دادمان برسد با گرمای تابستان سال آینده، اگر بهار 94 پر بارش نباشد. فلذا من فدای آن قد و بالایتان بروم، لطفا از همین الان بحث صرفه جویی در مصرف آب را جدی بگیرید که این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست، همه مان خشک می شویم میرویم پی کارمان ها! تو داغی، نمی فهمی! بر راقم این سطور به طور دقیق مشخص نیست که آیا بین ابلاغ نظریه وزیر راه و شهرسازی در خصوص غیرقانونی بودن طرح ارجاع کار و چند نوع ممنوعیت اشتغالی و چند اصلاح دیگر در سازمان های نظام مهندسی با برگزاری تور یک روزه برف بازی در دهم بهمن ماه توسط سازمان نظام مهندسی استان تهران رابطه معنا داری هست یا صرفا یک رابطه بی معنی است! و آیا گرمای بدن برخی پایین نمی آید که حتما باید بروند برف بازی؟ این موضوع ما را یاد این نوشته پشت کامیونی انداخت که می گوید: هوا بی من سرد است. تو داغی، نمی فهمی! اسب ابلق سم طلا! این که وزیر راه و شهرسازی در نخستین همایش سیستم های حمل و نقل هوشمند جاده ای گفته سرعت حرکت در بعضی از جاده های کشور به کمتر از 7 کیلومتر رسیده که این یعنی به دوران سفر با چهار پایان برگشته ایم، صد البته حرف درست و دقیقی است که جای هیچ ان قلتی باقی نمی گذارد. فقط کاش آقای آخوندی مشخص می کردند ما با این وضعیت ساخت و ساز و کیفیت ساخته هایمان دقیقا به کدام دوره برگشته ایم! البته سوالات دیگری هم مطرح است نظیر اینکه آیا می توان گفت ما با حدود 20 هزار کشته جاده ای در سال، به عصر حمله مغول باز گشته ایم یا نه و آیا با رکود و سکونی که بر صنعت ساختمان کشور حاکم شده است آیا بی راه است اگر بگوییم به عصر یخبندان بازگشته ایم؟ ماستِ خبرنگاری! حقیقتا ما اولش می خواستیم از اینکه محمدباقر عبادی، نماینده مردم بیرجند در مجلس شورای اسلامی خواستار رسیدگی به وضعیت معیشتی خبرنگاران شده و در نشست علنی مجلس شورای اسلامی خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفته: خبرنگاران از حداقل های معیشتی مثل مسکن و حقوق مناسب و امکانات رفاهی برخوردار نیستند و بیاعتنایی به وضعیت خبرنگاران خدوم به نفع کشور نیست، مسرور و از ایشان مشکور شویم؛ ولی وقتی دیدیم ایشان در ادامه صحبتهایشان خطاب به وزیر نیرو هشدار داده که چرا باید باروری ابرها در استان خشکی مانند خراسان جنوبی فراموش شود و استان های پرآب در لیست وزارت نیرو قرار گیرند و از وی خواسته سریعاً به درگاه خداوند عادل توبه نماید و با اصلاح عملکرد خود از مردم استان خراسان جنوبی عذرخواهی کند وگرنه خود را برای روزهای سخت در مجلس و حسابرسی سخت در قیامت آماده کند؛ ماست ها را کیسه کرده و از ایشان می خواهیم به همین حد از حمایت از خبرنگاران و ارباب رسانه و جراید بسنده کرده و بیشتر از این خود را خسته نفرمایند. چون می ترسیم فردا روزی گناه روزنامه نگاران اجنبی را هم از چشم ما ببیند و ما را به عذرخواهی از جامعه تایپیست های مقیم مرکز مجبور کنند. وِژدانن! آقا این چه کاری است وژدانن؟ خوب است به شما گیر بدهند و هی ازتان بخواهند از توی کلاهتان خرگوش سفید در بیاورید؟ یعنی چه که بیا فالم را بگیر و کف دستم را نگاه کن؟! این کارها درست است وژدانن؟ همین کارها را کردید که آخرش وزیر نفت در حاشیه برگزاری پنجاهمین سالگرد تاسیس شرکت ملی صنایع پتروشیمی در جمع خبرنگاران اعلام کرد پیشگو نیست و قیمت آینده نفت را نمی داند! روابط عمومی وزارت نفت هم با ارسال نامه ای به خبرگزاری ها و روزنامه های اقتصادی اعلام کرد: وزیر نفت در خصوص آینده بازار جهانی نفت قیمتی را پیش بینی نکرده است. یعنی فقط کم مانده یک «وژدانن» هم آخر حرفهایشان اضافه کنند تا بلکه وژدان! خفته شماها بیدار شود. کدام 50 درصد؟ شواهد و اسناد نشان از آن دارند که در طول تاریخ همواره اختلاف بر سر این که «آیا 50 درصد هر چیزی فقط مبین همان 50 درصد آن چیز است یا کل آن» موجب شده تا طرفداران جریان «خیرالامور اوسطها الا وسط الخیابان» با سمپات های نظریه «بیان نصف حقیقت، خود دروغ بزرگی است» دست به یقه شده و مدت های مدید توی سر و مغز هم بزنند. حالا در این میانه دعوا، اگر یک مثال بی ربط 50 درصدی بخواهید می توان به سخنان رئیس اتحادیه املاک تهران اشاره کرد که گفته: موسسات مالی و اعتباری و بانک ها عامل افزایش 50 درصدی قیمت مسکن در کشور هستند. وی با ابراز تاسف از رویکرد سوداگرانه بانک ها در بازار مسکن خاطر نشان کرده: بانک ها به جای اینکه وارد بازار مسکن شده و باعث افزایش قیمت شوند بهتر است به حوزه تولید کمک کنند یا به اجرای مسکن اجتماعی یا اتمام مسکن مهر توجه کنند. اما اگر بر فرض شما از آن دسته آدم های ناگیری هستید که به راحتی لب مطلب را نمی گیرید، می توانیم با یک سوال فرضی از ایشان بیشتر به کنه موضوع 50 درصدی علت گرانی مسکن وارد شویم: فرض کنید کالایی برای فروش، یک فروشنده، یک خریدار و یک واسطه یا دلال وجود دارد. حال اگر سود و درآمد دلال مذکور درصدی از قیمت فروش آن کالا باشد آیا دور از ذهن است که او خواهان بالا بودن یا بالا رفتن قیمت کالای مذکور شود؟ الان شما مطلب را به خوبی گرفتید یا فقط 50 درصد آن را متوجه شدید؟. اشراف بدون حضور ذهن رئیس سازمان نظام مهندسی استان تهران ابلاغ شش نظریه از سوی وزیر راه و شهرسازی در خصوص سکوت یا ابهام های قانون نظام مهندسی را به موقع و بسیار مفید ارزیابی کرد و گفت: چون قانون مزبور توسط آخوندی وزیر راه و شهرسازی در سال 75 تدوین و به مجلس رفته است نسبت به آن اشراف بیشتری دارند. جالب آنکه همین رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران چندی پیش در گفتگو با پیام ساختمان در پاسخ به سؤالی در مورد طرح ارجاع کار نظارت تأکید داشت که این طرح در قانون آمده و حتی وقتی از ایشان پرسیدیم علت اینکه وزیر راه و شهرسازی میگوید این طرح در قانون نیامده چیست، گفت: تردید نکنید که طرح ارجاع کار در قانون آمده و ما نمیتوانیم خلاف قانون عمل کنیم. در قانون هم آمده است که از نظر مالی باید رابطه مالک و ناظر قطع شود. به نظرم همین که حدود 20 سال از تصویب قانون گذشته است، باعث شده آقای آخوندی حضور ذهن نداشته باشند. البته به نظر ما که هیچ تناقضی در سخنان ایشان دیده نمی شود و خودمان هم آدم های زیادی را دیده ایم که در عین اینکه از موضوعی حضور ذهن ندارند بر آن اشراف دارند! مثلا همین آقای دکتر غفرانی در همان مصاحبه در مورد عملکرد هیئت مدیره نظام مهندسی ساختمان استان تهران اعتقاد داشت که این هیئت مدیره سازمان مرده را زنده کرده است؛ ولی چند ماه قبل از آن از وقوع تخلفات گسترده در طرح ارجاع کار سازمان استان خبر داده و گفته بود 70 درصد نظارت توسط چند شرکت معدود انجام شده است. یک ماه بعد از اعلام زنده کردن مرده هم، از وقوع تخلفات مالی گسترده در نظام مالی سازمان نظام مهندسی سازمان استان توسط یکی از اعضای هیئت مدیره آن رونمایی شد. این است که می گوییم داشتن اشراف بدون حضور ذهن و بالعکس چیز چندان غریبی نیست و هر کس هم به حرف های ما شک دارد و یا توضیح بیشتری می خواهد به خودمان مراجعه کند تا چنان روشنش کنیم که عین سازمان نظام مهندسی، زنده شود!