کوچک سازی از نظر تا عمل
از زمانی که مبحث مسکن مهر و اخیراً مسکن اجتماعی مطرح شد، سه رویکرد سرلوحه برنامه ریزان وزارت راه و شهرسازی قرار گرفت؛ صنعتی سازی، انبوه سازی و کوچک سازی. گذشته از شائبه هایی که در مورد سازگاری این شیوه با شعار معماری اسلامی وجود دارد اما عوارض اجتماعی و فرهنگی بیشتری را در پی خواهد داشت. گرچه هم اکنون نیز دیگر از خانه های حیاط دار با اتاق های فراوان که چندین نسل در آنها زندگی میکردند، نشانی نیست. کلان شهرهایی مانند تهران، تبریز و اصفهان با هجوم جمعیتی مواجه هستند که جز با این چابک سازیها در عرصه ساخت وساز دیگر راه حلی برای آن متصور نیستیم. با این هجوم جمعیت خانه گران میشود، خانوارها به خانه های تنگ و کوچک رضایت میدهند و قشر متوسط اسیر دست بورس بازان زمین توان خرید خود را از دست میدهند. سیاست کوچک سازی بر اساس برآوردها، کشور سالانه به 1.5 میلیون واحد مسکونی نیاز دارد تا میان عرضه و تقاضا در بازار تعادل ایجادشده و قیمت ها مهار شود. در این زمینه مشاور وزیر راه و شهرسازی، طرح مسکن پاک را مناسب عنوان میکند و معتقد است که سیاست کوچک سازی سیاستی درست است زیرا مسکن کوچک تا زمانی که اقتصاد ایران توان تأمین مالی مسکن بزرگ را نداشته باشد، پاسخی به مشکل بیمسکنی و حلبیآباد نشینی و معضلات دیگر است. حسین عبده تبریزی ،مدرس دانشگاه و صاحب نظر اقتصاد مسکن میگوید: در کشور جوان ما، پس از معضل بیکاری اکنون مسکن است که به عنوان مشکل اصلی برای عامه مردم خود را نشان میدهد. به گفته عبده تبریزی این سیاست از سال 72 در وزارت مسکن شروع شده و در طی این سال ها میانگین زیربنای واحد های مسکونی به طور مداوم در حال کاهش است که این نشان میدهد سیاست کوچک سازی دنبال میشود. این گفته را شاخص های تراکم خانوار در واحد مسکونی طی سال های 85-1375 که توسط دفتر برنامه ریزی و اقتصاد مسکن اعلام شده است، نیز تأیید میکند. به گفته نفیسه قدسیان، کارشناس این دفتر روند تولید واحدهای مسکونی در دهه مذکور و ویژگیهای آن حاکی از موفقیت در اجرای سیاست های اتخاذشده است. وی میافزاید: شاخص تراکم خانوار در واحد مسکونی در دوره یادشده به عنوان یکی از مهم ترین موارد سنجش رفاه اجتماعی از 14/1 به 09/1در سطح کشور رسید. بر اساس شاخص مذکور در مقابل هزار واحد مسکونی یک هزار و 14 خانوار قرار داشتند و اکنون یک هزار و 9خانوار قرار دارند . شاخص تراکم خانوار در واحد مسکونی شهری نیز از 15/1 به 08/1در طی دهه یاد شده رسید . وی خاطرنشان میکند: تغییر وضعیت شاخص های مذکور گویای آن است که شکل سکونتی خانوارها دگرگون شده و تمایل به ساخت وساز واحد مسکونی کوچک و آپارتمان نشینی در سطح شهرهای کشور توسعهیافته است . بر اساس شاخص ها و آمارهای استخراج شده از مرکز آمار ایران بعد خانوار در سال 1385 برابر 4.03 و در سال 1390 به 3.55 رسید. این رقم در مناطق روستایی برابر 3.73 و در مناطق شهری برابر 3.48 است. بر اساس همین آمار تعداد واحدهای مسکونی در سال 1390برابر با 19 میلیون و 954 هزار و 708 واحد بوده است. این رقم در سال 1385 بیش از 15 میلیون و در سال 1375 حدود 10 میلیون و 800 هزار واحد مسکونی بوده است. همه این آمار نشان از رشد فزاینده در خانه سازی است و سهم مسکن کوچک در حال افزایش است؛ به گونه ای که مساحت زیربنای مسکونی سال 1390 در کل کشور در مناطق شهری برابر 102.1 مترمربع و در مناطق روستایی برابر 89.5 مترمربع بوده است. این رقم در مناطق شهری استان تهران 85.8 مترمربع و در مناطق روستایی این استان برابر 79.3 مترمربع بوده است. نتیجه کوچک سازی امروز در پایتخت حتی خانه های 25 متری با فضای فشرده نیز ساخته میشود. فضایی که به ناچار به سبک تازه ای از زندگی منتهی خواهد شد. خانه های که کارکرد آنها تنها اتاقی برای خواب است. سعید معیدفر، جامعه شناس در این رابطه میگوید: خانه های 40 متری برای یک زوج جوان که تازه ازدواج کرده اند و فرزندی هم ندارند، شاید مشکلی نداشته باشد خصوصاً در تهران که شهر متراکمی است و با توجه به جمعیت گسترده آن و گرانی مسکن، معمولاً متراژ خانه ها، کم است. اما مشکلات مربوط به خانواده هایی است که بیش از دو نفر جمعیت دارند؛ یعنی زمانی که زوج ها، دارای فرزند شده و تعداد اعضای خانواده زیاد میشود. میدفر ادامه میدهد: در شهرهایی مانند لندن یا نیویورک، خانه 60 متری محیط بزرگی به حساب میآید اما آنجا همزمان با کوچک شدن کارکردها تغییر میکند و تضادی به وجود نمیآید اما در جامعه ما فشارهای اقتصادی و کاهش استطاعت مالی افراد سبب کوچک شدن خانه ها میشود اما همچنان انتظارات از خانه ها بالاست. هنوز سبک زندگی ما و الگوی زیست مان تغییر نکرده است. این شیوه سیاست گذاری به تغییر فرهنگ و سبک زندگی مردم خواهد انجامید.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :