اندازه های انسانی در مهندسی
دکتر سید محمد حسین آیت اللهی*بیشک برخی از مشکلات امروز ما ریشه در انقلاب صنعتی دارند، زمانی که ماشین و فناوریهای دیگر، تولید سریع و انبوه محصولات و کالاها را مقدور کردند و افزایش جمعیت، امکان جابه جایی سریع، مهاجرت مردم از روستاها، گسترش شهرنشینی و ... به وجود آمد و دنیا را در برگرفت. این اتفاقات در عصر انقلاب صنعتی دست به دست هم داد و شکل تدریجی حل مشکلات انسان ها، تبدیل به رسیدن به پاسخ های بسیار سریع شد. آموزش هم از حوزه استاد شاگردی به آموزش آکادمیک تبدیل شد و باز تولید انبوه صورت گرفت، به این شکل که یک معلم به 50 دانش آموز یا دانشجو، همزمان درس میدهد. طبیعتاً فرایند ساخت خانه و محل سکونت هم از این امور مستثنی نبود و تحت تأثیر زندگی صنعتی و مدرن قرار گرفت. کار تا جایی پیش رفت که لوکوربوزیه، معمار معروف فرانسوی، با شعار «خانه، ماشینی است برای زندگی» سبک بین المللی را مطرح و اعلام کرد: در همه جای دنیا میتوانیم معماری یکسان و ماشینی داشته باشیم. سبک بین المللی مذکور در شاندیگار هند و همین طور در ایران اجرا شد و بر اثر آن ما شاهد معماریهایی از ساختمان های بلند و شیشه ای در خیابان طالقانی تهران هستیم که آن زمان ساخته شدند.اما در دهه 60 و 70 میلادی نقدهای بسیاری به مدرنیته وارد شد. منتقدان میگفتند ساختمان ها و شهرهایی که میسازید به نیاز مردم و انسان ها پاسخ نمیدهد. ساخته هایی شتابزده که همه برگرفته از شتابزدگی است ،در حوزه علم اتفاق افتاد و باعث شد دانشمندان و مهندسان، حل مشکلات را بدون پاسخ به نیازهای واقعی انسان، دنبال کنند.اگر انسان مدرن را با انسان سنتی مقایسه کنیم، میبینیم فردی که در عصر سنت ها زندگی میکرد حل تمام مشکلاتش را با اعتقاداتش، نوع زندگی و نوع روابطش با مردم پی میگرفت و انجام میداد و خلاقیت و نوآوری و مهندسیاش هم در همان راستا بود. تکنولوژی دقیقاً متناسب با نیازش شکل میگرفت و آموزش وی هم بر همان اساس بود. ولی زمانی که مدرنیته مطرح شد «حل سریع مشکل»، همه امور زندگی انسان ها را تحت تأثیر قرار داد. این موضوع در حوزه صنعت ساختمان هم رخ داده و بر اساس پاسخ سریع به نیاز انبوه مسکن، طرح های مسکنی ارائه شدند. حقیقت این است که امروزه ساختمان هایی ساخته میشود که مخاطب و استفاده کننده آنها معلوم نیست و برای همین، بلای جان انسان هایی میشوند که در آنها سکونت میکنند. مثلاً ساختمان هایی که در دهه 60 و 70 میلادی در فرانسه به سبک بین المللی ساخته شدند به علت اینکه متناسب با نیاز استفاده کنندگان شکل نگرفته بودند با گذشت تنها 10 سال آنها را با دینامیت منفجر کرده و به جای آنها ساختمان های جدید ساختند. جالب اینکه همان ساختمان ها ده سال قبل در مسابقه ای در خصوص ساخت وساز برنده شده بودند! مهندسی علم اندازه هاست و ازاین رو ما باید اندازه های واقعی خود و انسان را پیدا کنیم. هر چیزی اندازه ای دارد و باید آن را یافت؛ مثلاً اینکه اندازه جمعیت متناسب برای هرجایی چه قدر است. وقتی افزایش جمعیت مدیریت و مهندسی نشود مشکلات بسیاری پدید میآید که ما امروزه در شهر تهران شاهد آن هستیم و معلوم نیست با این وضعیت و تعداد ساکنان و خودروها و ساختمان ها و خیابان ها، چه طور میتوان شهر تهران را مدیریت کرد. به عبارت دیگر اگر بحث «اندازه»، «قدر» و «قدرشناسی» را فراموش کرده و متناسب با اندازه های انسان، از همه چیز تعریف درستی نکنیم عملاً مشکلاتی پدید میآید که ما الآن با برخی از آنها مواجه هستیم.مهندسان باید به واقعیت زندگی و اندازه های انسانی برگردند. تا این نگاه به وجود نیاید ما داریم خودمان را با دست خودمان از بین میبریم. نباید مهندسی همچون حال حاضر صرفا با توجه به نیازهایی کاذب مثل مصرف گرایی و منفعت طلبی شکل گیرد. نباید فراموش کنیم که تا این نگاه منفعت طلبی اصلاح نشود، مهندسی و معماری ما هم درست وحسابی نخواهد بود.*نایب رییس گروه تخصصی معماری شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی ساختمان
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :