معماری زیبای سواحل خلیج فارس
سکونت و معماری در ساحل شمالی خلیج فارس، از چند وجه قابل تأمل است. نخست از وجه تاریخی و حتی باستانی آن، دوم از وجه معماری و زیباییشناسی و سوم از وجه اجتماعی و فرهنگی. واقعیت آن است که ازنظر مطالعات تاریخی و باستانی ظلم بزرگی به این منطقه شده است. در تاریخ معماری معاصر هم، متأسفانه، اغلب قریب به اتفاق ادبیات معماری ما از معماری بوشهر و بندرعباس و دیگر معماریهای شمال خلیج فارس غافل هستند. انگار فارس پایین ترین استان کشور است و پایین تر از آن نرفته اند. این در حالی است که معماری مسکونی باشکوه بندر بوشهر و معماری قرن های سوم تا پنجم هجری سیراف از افتخار ایرانیان هستند. همان گونه که معماری خانه های بریم و بوارده در آبادان، اولین خانه های پیش ساخته در خارک (1335)، خانه های تاریخی بندرلنگه و بندر کنگ و ده ها نمونه دیگر نشانگر عظمت و تفاخر مدنی در این منطقه است. به مناسبت 10 اردیبهشت ماه، روز ملی خلیج فارس با بهروز مرباغی، معمار و مدرس دانشگاه، عضو انجمن مفاخر معماری ایران گفتگویی کرده ایم که در ادامه میخوانید: در حال حاضر وضعیت معماری در سواحل خلیج فارس چگونه است؟ حالِ حاضر معماری سواحل شمالی خلیج فارس، حالِ معماری تمام ایران است. در آنجا هم، همان اغتشاش و سردرگمی حاکم است که در تهران و ساوه و الیگودرز. مقررات خشک و غیرمعمارانه شهرداریها و سازمان های ملی ساختمان از یک سو، انتشار و حاکمیت سلیقه و فرهنگ نوکیسه گی از سوی دیگر، بر سر معماری سواحل خلیج فارس همان بلایی را آورده که بر سر معماری تبریز و مشهد آمده است. بااین حال، در این استان ها عوامل و عناصر دیگری هم عمل میکنند و مؤثر هستند. مثلاً در این استان ها دانشکده های معماری قدمت زیادی ندارند و به همین خاطر نیروهای بومی کارشناس معماری که در ادارات و سازمان ها حضور پیدا کنند و امور را به دست بگیرند، زیاد نیست. چگونه میتوان آثار تاریخی و باستانی این منطقه را حفظ کرد؟ آیا میتوان تکنولوژی و تمهیدات مدرن را وارد این محدوده تاریخی کرد؟ نخستین گام در حفاظت، شناخت است. یعنی مردم ما بدانند در طول ساحل شمالی خلیج فارس چه دارند و اینها چه ارزش هایی در خود دارند. وقتی این شناخت حاصل شد، گام به گام میتوان طرح هایی برای حفاظت از آنها پیش بینی و اجرا کرد. اما در حفاظت از آثار باستانی و تاریخی باید به مقدمات اولیه اندیشید. مثلاً باید آثار را به دو دسته اصلی «نفیس» و «تاریخی» تقسیم کرد. ذخایر و آثار تاریخی نفیس آنهایی هستند که حکم «سند» را دارند و هرگونه مداخله در آنها سبب مخدوش شدن سند میشود، مثل تخت سلیمان و چغازنبیل. ولی آثار تاریخی غیر نفیس را میتوان در حکم «موجود زنده» تلقی کرد که هنوز کارکرد و قابلیت پذیرش برخی مداخله های کارشناسی را دارند، مثل خانه های تاریخی و کاروانسراها. منطقی است اگر فکر کنیم دسته دوم آثار تاریخی را میتوان به چرخه حیات و بهره وری وارد کرد. چرا ادارات ما در عبارت های تاریخی مستقر نشوند؟ چرا کاروانسراهای متعدد و سرپا در طول جاده های کشور عاطل و باطل مانده اند و در فاصله اندکی از آنها دکان و بازارهای بین راهی تأسیس شده اند و . . . چه ویژگیهای منحصربه فردی در این سواحل و جزایر وجود دارد؟ سواحل شمالی خلیج فارس و جزایر ایرانی آن، دریایی از شگفتیها دارند. معماری فاخر و بینظیر بافت تاریخی بوشهر، گوردخمه ها (یا سامانه استحصال آب) باستانی سیراف، جزیره زیبای لافت و بادگیرهایش، جزیره سرخ هرمز و خاک ارزشمندش، جزیره خارک و عمق بینظیر آب در اسکله آن، دهانه کارون و اروندرود در خلیج فارس، . . . نمونه هایی اندک از زیباییهای بیشمار زیستگاه انسانی سواحل و جزایر ایرانی خلیج فارس است. ساحل هندورابی به پرشکوه ترین آکواریوم عالم معروف است، جنگل های حرا در بندر خمیر و بندر پل از زیباترین مناظر طبیعی جهان است و معماریهای تک و کم نظیر در جایجای این بنادر و شهرها بر ابهت و زیبایی خلیج فارس میافزایند. از مسجد هندیها در آبادان، تا قلعه پرتغالیها در بندر کنگ، از «خانه های اعیانی» سیراف تا پل فلزی کارون. همه و همه جاذبه های پر از نکته و آموزش در معماری و شهرسازی منطقه هستند. آیا میتوان بندر یا شهری را در این سواحل به عنوان کانون توسعه یادکرد؟ به سختی! هریک از آبادیها و شهرهای این دیار ویژگیهای خود را دارد. ضمن اینکه نمیتوان به راحتی مرز بین «توسعه» و «رشد» را تعریف کرد اما، اگر مقوله رشد را عمده تر تعریف کنیم، شاید صنایع عظیم نفت و گاز منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس بتواند نقطه عزیمت رشد اقتصادی در منطقه باشد. از سوی دیگر، بندرعباس با امکانات وسیعِ بندری و نقشی که در اقتصاد حمل ونقل دارد، پایگاه مهمی در منطقه به شمار میآید ولی ازآنجاکه این منطقه ریشه های عمیق تاریخی و باستانی دارد، به خودیخود، بستر لازم برای توسعه را دارد. همچنین رسوبات مدنی این تاریخ، زمینه خوبی برای رشد و توسعه است. برای معرفی معماری سواحل شمالی خلیج فارس چه راه کارهایی وجود دارد؟ متأسفانه باید بگویم این بخش از میهن ما، برای بسیاری از معماران و شهرسازان ما ناشناخته است و کسانی که بافت تاریخی بوشهر را دیده و مطالعه کرده باشند، بسیار اندک هستند این در حالی است که همین بافت مستعدترین بافت تاریخی برای تطبیق با نیازهای مدرن است. بسیار اندک اند کسانی که سایت تاریخی سیراف را دیده و مطالعه کرده باشند و این غفلت در حالی است که محوطه «خانه های اعیانی» مستندترین شاهد تاریخی ما در حوزه شهرسازی است. این محوطه نشان میدهد ما، هزار سال پیش، علم و عمل شهرسازی داشتیم و زمین تفکیکی و برنامه ریزیشده برای ساخت خانه و دکان در اختیار مردم قرار میگرفت. با دیدن و مطالعه این محوطه، این تلنگر به ما میخورد که چرا با چنین سابقه ای، امروز، چنین شهرهای بیقواره ای داریم و چه بر سر ما آمده است. و کلامِ آخر؟ مدتی در دانشکده معماری دانشگاه خلیج فارس (بوشهر) تدریس میکردم. حاصل کار بچه ها فوق العاده بود. یادم هست وقتی طراحیهای این بچه ها را به همکاران حرفه ای دفتر معماریام نشان میدادم، عموماً اذعان میکردند قابل پذیرش نیست که بچه های سال های اول معماری چنین طرح هایی بزنند. ولی این بچه ها واقعاً شاهکار بودند، میدانید چرا؟ چون آزمایشگاه معتبر و مهمی چون بافت تاریخی بندر بوشهر در کنارشان بود.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :