تندیس عمر خیام مهجور است
سیامک سرمدی* افزایش راحتی و رفاه ، بدون تردید اولین هدف انسان در ترک زندگی روستانشینی و راه اندازی بساط شهر و زندگی شهرنشینی بوده است . تقسیم کار و گسترش شبکه خدمات شهری ( هرچند به صورت ناقص و ابتدایی) زندگی در شهر را راحت تر از روستا میکرده است . قطعا دلایل دیگری برای اقبال و گرایش آدمی به زندگی شهرنشینی وجود دارد که موضوع این مطلب نیست ، اما شاید کمتر شهرنشین اولیه ای میتوانستیم بیابیم که در ذهن خود از مقوله شهر و شهرنشینی، این همه مشکلات ریزودرشت امروز شهر را تصور کند و در سرش چیزی جز رفاه و راحتی شهرنشینی بگذرد . به فکر کسی نمیرسید که با افزایش روزافزون جمعیت و گسترش خارق العاده شهر ها که همچون اقیانوسی بیحدومرز از ساختمان های کوچک و بزرگ ، خیابان های پهن و باریک با مجموعه های شهری گسترده ، از صبح تا شام ، آرام یا شتابان ، در کنار او به حیات خود ادامه میدهند ، خستگی، عصبانیت و تنش های زندگی شهری هم به وجود بیاید؛ پدیده ای که امروزه موسیقی متن ثابت همه شهر های بزرگ جهان است . خستگی و عصبیت زندگی شهری هرچند زاییده زندگی ماشینی امروز است اما اگر با دقت به محیط شهر نگاه کنیم وجود انواع آلودگیها و آشفتگیهای بصری در لابه لای انبوه ساختمان ها و سازه های کوچک و بزرگ نیز مزید بر علت است . اغتشاش بصری سال هاست که در شهر های بزرگ بیداد میکند و به همین دلیل به شهر های بزرگ «جنگل بیدر و پیکر سیمان و آسفالت» هم میگویند . شهر ها برخی «چشم نواز» و برخی نیستند . از این منظر ، گروه زیادی از روانشناسان بسیاری از رفتار های عصبی شهروندان و عدم رعایت انضباط اجتماعی در بعضی افراد را مرتبط با «چشم نواز» نبودن فضا های شهری میدانند . محل زیست شهری اگر از جنبه ظاهری مناسب سلیقه شهروند نباشد ، میتواند در افزایش اغتشاشات بصری که خود نوعی آلودگی محصول زندگی مدرن است ، تأثیر بگذارد . موضوع مهمی که روانشناسی به نام «کورت کافکا» هم بر آن صحه میگذارد . کافکا روانشناس آلمانی، از یک محیط شهری 4 نوع نگرش و تحلیل ارائه میدهد . یکی از این نگاه ها ، نگرش روان شناختی به محیط شهر است . نگرش به شهر و محیط آن از دیدگاه تصاویر ذهنی حاصل از آن محیط . برای رفع این معضل ، سال هاست که طراحی تجسمی شهری که خود شامل رشته های هنری متنوعی است ، به خدمت گرفته شده است . ساخت انواع «مونومان» های شهری یکی از این راه هاست که میتواند در کنار گسترش فضای سبز ، به کم کردن آلودگی بصری شهر کمک کند . مونومان ها ساختمان هایی منفرد هستند که به ساختمان های مجاور نچسبیده و در محیطی باز قرار دارند . تمام عناصر هنری شهری و مجسمه ها که تزیین کننده فضا های شهری هستند در تعریف مونومان قرار میگیرند . علاوه بر این ، طراحی مناسب مبلمان شهری، ایستگاه های اتوبوس ، تاکسی و قطار های شهری، کیوسک های فروش نشریات ، تلفن های عمومی، صندوق پست ، پله و پل های عابر پیاده ، چراغ های روشنایی، گلدان های شهری و سکو های مخصوص راهنمای شهر و حتی نرده های پارک ها اگر با نگاهی بخردانه ، هنری و زیباپسند انتخاب و اجرا شوند ، در لطیف کردن چهره آشفته شهر که ناگزیر به واسطه فعالیت عظیم و میلیونی شهروندان ایجاد میشود ، مؤثر است . مجسمه های شهری به عنوان یک مونومان مهم ، هنر عمومی شهر را با خود حمل میکنند . هنر عمومی واژه ای سخیف و بیارزش نیست ( در برابرهنر تخصصی) ، بلکه این آثار باید علاوه بر دارا بودن ویژگیهای زیبایی شناسانه و هنری، بتوانند با توده مردم نیز ارتباط برقرار کنند ، زیرا محل قرارگیری آنها در مکان هایی است که صرفا مخاطب خاص آنها را نمیبیند . مجسمه شهری، حس زیبایی شناسانه را به شهروند انتقال میدهد و در همان حال سواد بصری او را هم بالا میبرد . در واقع مجسمه شهری در یک نمایشگاه دائمی با مخاطبین بیشمار قرار دارد و نه تنها به غنای بصری شهر کمک میکند بلکه به عنوان نماد ها و نشانه هایی از هویت و فرهنگ جمعی هم به حساب میآید . درمجموع میتوان ادعا کرد که مجسمه های شهری محمل بسیار مهم و درعین حال حساسی در زیبا سازی و هویت بخشی به فضا های عمومی شهر هستند . البته نباید ساده انگارانه تصور کرد که مجسمه شهری تنها جنبه زینتی در شهر و فضای آن را بر عهده دارد ، بلکه در کشور هایی با تمدن پر بار همچون کشور ما ، ارتقای کیفیت بصری و فرهنگی محیط شهری و القای یک مفهوم یا معنی خاص از دیگر کارکرد های مجسمه های شهری است . مجسمه های شهری هنگامی پایدار و ماندنی هستند که این الزامات را رعایت کرده باشند : داشتن توانایی برقراری ارتباط با روحیات جمعی فرهنگ مردم و واقعیات اجتماعی آنان مجسمه شهری باید بتواند به سرعت اثر زیبایی شناختی خود را بر مخاطب بگذارد مواد و مصالح به کاررفته در ساخت مجسمه باید مقاوم و پایدار باشد مکان گزینی درست در شهر . معمولا میدان ها و پارک ها به عنوان محل تقاطع و آمدوشد شهروندان ، مکانی مناسب برای نصب مجسمه های شهری هستند . مدیریت شهری وظیفه رعایت این موارد را بر عهده دارد. *کارشناس و پژوهشگر فرهنگی
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :