تندیس عمر خیام مهجور است
هنری مور ، تندیس گر و هنرمند انگلیسی جمله جالبی دارد . او میگوید : « . . . مجسمه سازی بیش از نقاشی ( که به طور عمده محدود به بیان درونی است ) ، هنری متعلق به توده مردم است .» مردمی بودن هنر مجسمه سازی، خاصه آنکه پسوند « شهری» را هم با خود همراه داشته باشد؛ به خوبی از این حقیقت پرده بر میدارد که هنر مجسمه سازی شهری سنخیت و همسازی نزدیکی با موقعیت و فرهنگ مردمی که از برابر مجسمه های شهری میگذرند ، دارد . این مجسمه ها باید بتوانند به سرعت ، تأثیر زیبایی شـناسی خود را بر مخاطب بگذارند . مخاطب ، توده مردمی هستند که برای دیدن این آثار پا از خانه بیرون نگذاشته اند و در نهایت این مجسمه ها هستند که در برابر آنها قرار دارند و باید بتوانند پیام و مفهوم هنری خود را سریع و بدون واسطه به مخاطبان انتقال دهند . ساخت و نصب تندیس از مشاهیر و نام آوران فرهنگ و هنر ایران ، به تقویت حس هویت جمعی توده مردم کمک مهمی میکند . تجسم چهره های مفاخر فرهنگی گذشته و حال کشور یکی از عناصر مهم در تقویت حس هویت است ، اما مدیریت شهری باید اهتمام خاصی به جانمایی سنجیده و به جا به منظور استقرار مجسمه های شهری از مفاخر فرهنگی و هنری داشته باشد؛ کاری که در مورد مجسمه حکیم عمر خیام انجام نشده است . تندیس خیام در نقطه ای از پارک لاله تهران محل مناسبی ندارد یا حداقل به عنوان یک «منظر فرهنگی شهری» به خوبی ایفای نقش نمیکند . آنچه امروزه به طور غالب در سطح پایتخت و شهر های بزرگ کشور شاهد هستیم گرایش روزافزون به ساخت و نصب آثار تجسمی مدرن است . مجسمه سازی مدرن هرچند با اقبال روزافزونی از سوی مخاطبان روبه روست و شاید یکی از ضروریات گذر جامعه از سنت به مدرنیته نیز تلقی شود اما نباید در نهایت به انزوا رفتن آثار تجسمی رئال و واقع گرایانه که برای توده مردم «زود فهم» هستند را در پی داشته باشد . مجسمه سازی مدرن که در آینده از آن بیشتر خواهیم نوشت؛نیاز به پس زمینه ای مناسب از سواد بصری و هنری دارد که شاید توده مردم از آن بهره اندکی داشته باشند . این است که در بسیاری از تقاطع ها و میدان های شهر آثار حجمی پست مدرنی قرارگرفته اند که درک مفهوم هنری از آنها ، از معدل سواد هنری توده مردم بالاتر است . در چنین شرایطی شهروند تهرانی، تندیس حکیم عمر خیام را در نقطه ای دور از دسترس در پارک لاله تهران به دشواری پیدا میکند . تندیس عمر خیام از آن دست مجسمه های شهری است که جانمایی مهجوری در شهر دارد ، درحالی که تندیس این چهره برجسته ایرانی در رومانی، تونس و چند شهر خارجی دیگر به نحو شایسته ای نصب شده است ، مضافا اینکه یکی از حفر های کره ماه و همچنین سیارکی در فضا به نام وی نام گذاری شده است . پایان سخن یک رباعی از خیام : یک چند به کودکی باستاد شدیم یک چند به استادی خود شاد شدیم پایان سخن شنو که ما را چه رسید ازخاک درآمدیم و بر باد شدیم
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :