menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

تاثیر معماری بر هنجارهای تربیتی کودکان

لیلا موسویانسان در فرایند حیات فردی و اجتماعی خویش متأثر از عوامل و مقوله های مهم و مؤثر پیرامونی خویش است. عواملی که چگونگی نگرش آدمی را نسبت به جامعه و هنجارهای حاکم تبیین مینماید. درواقع گیرنده های حسی موجود میتواند پدیدآورنده های مواضع ذهنی و رفتاری باشد و مهم ترین مجرای تکوین شخصیت در تنظیم اهداف و انتخاب روش های زندگی است.دراین بین، بسیاری از سمبل ها و نشانه ها وجود دارند که خواسته یا ناخواسته تأثیر فراوانی بر سلامت روح و روان افراد دارند؛ نمادهایی که در هنر و معماری جلوه بیشتری دارند و ملموس تر هستند. اهمیت موضوع وقتی بیشتر میشود که بدانیم این نشانه ها هرکدام با نیت و قصد مشخصی ایجادشده است، فارغ از اینکه سمبل، نشانه و پرچمِ یک جریان فکری، فرهنگی، دینی یا هر چیز دیگری هستند که تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم بر افراد دارند و البته نقش تربیتی را در زندگی کودکان بازی میکنند. علاوه بر این سمبل ها، مسائل دیگری ازجمله نوع فضا و طرز معماری منازل و اماکن عمومی، باعث تأثیرگذاری بر نوع روابط، میزان ارتباطات و نحوهی برخوردها شده است. این نوع مناسبات خود مسائل تربیتی خاصی را در پی خواهند داشت و بر همین اساس، در مقاله حاضر به بررسی ابعاد متعدد تأثیرگذاری معماری بر تربیت کودکان خواهیم پرداخت.معماری و تربیت کودک خواسته یا ناخواسته ذهن کودکان، مانند لوح نانوشته ای، آمادگی پذیرش تربیت ها و نوشته های جدید را دارد و بخشی از این آموزه ها هم از طریق رابطه ادراکی بین انسان و محیط به وجود میآید. محیط، معانی و مفاهیمی را به ذهن انسان القا میکند و درنتیجه، ارزش هایی را یادآور میشود. مقایسه ای بین نقش شهرهای تاریخی و معاصر ایرانی در القای ارزش های فرهنگی به وضوح بحث کمک خواهد کرد. آنچه کودکان دیروز در معماری شهرها شاهد آن بودند شهری بود با کالبدی متوازن و متعادل با مقیاس انسانی و از همه مهم تر، معنویتی را به آنها القا میکرد که ریشه در فرهنگ و تمدن دیرینهی ایرانی و اسلامی داشت.کالبد شهر در گذشته ، نجیب، آرام، متوازن و هماهنگ بود که در سایه و جوار عمارت معنوی مساجد، زیارتگاه ها، حسینیه ها و حتی دارالاماره ها که به نحوی خویش را ظل الله مینامید، غنوده بود. برخلاف استفاده از مصالح معدود، تنوع اشکال و تناسب باعث میشد تا بنا عاری از یکنواختی باشد و انسان در برخوردی ناگزیر از سلام و احوال پرسی بوده و احساس یگانگی با جامعه و خانواده و عدم احساس غربت کند . آنچه کودکان دیروز در معماری شهرها شاهد آن بودند شهری بود با کالبدی متوازن و متعادل با مقیاس انسانی و از همه مهم تر، معنویتی را به آنها القا میکرد که ریشه در فرهنگ و تمدن دیرینهی ایرانی و اسلامی داشت. در نقطه مقابل،کودکان امروزی شاهد مجموعه ای از بینظمی و ناهمگونی در معماری و بافت شهری و از همه بدتر سیطره مادیّت و کمیّت بر زندگی انسانی هستند. کودک امروزی به دلیل معماری خاص شهری و در کنار آن تربیت های خاص، کمترین میزان تعامل را با اطرافیان دارد و متأثر از بینظمی معماری شهری، دچار مشکلات عدیده ای است. برداشت های حسی کودکان در سطوح مختلف و قالب های متفاوت قابل بررسی است. بنا و المان های معماری و احساسات مربوط به حضور در یک فضای معماری جزو مهم ترین عناصر بر انگیزش احساسات و برخورد با گیرنده های حسی افراد است.بیتردید کودکان به منزله الواح سفید و مستعدی هستند که دارای گرایش شدیدی در پذیرش نقوش تربیتی محیط میباشند. فضاهای شهری و ساختارهای مرتبط، از خانه و اماکن مسکونی تا محیط های عمومی و آموزشی و حتی معابر موجود ، از نقطه آغازین زندگی، دارای ارتباط مؤثر و مستقیم با افراد میباشند که در حال حاضر چندان موردتوجه و مداقه قرار نمیگیرد.تأثیر معماری نوین بر کودکانبسیاری از نکات تربیتی به صورت ناخواسته از لابه لای وضعیت معماری فعلی در ذهن و روح کودکان نفوذ میکند و باعث شکل گیری ابعاد مختلفی از شخصیت آنان میشود که برخی از این موارد در ذیل آمده است:ترویج منیّتمعماری اصیل ایرانی دارای یک نوع هارمونی و انسجام ساختاری بود که باعث نزدیکی و قرابت ناخودآگاه افراد جامعه میشد؛ به گونه ای که ازنظر فکری، کودکان از همان ابتدا خود را جدا از دیگران نمیدانستند. درواقع روحیه جمعی به جای منیّت در بین کودکان ترویج میشد و احساس دوری و فاصله کمتر بود، درحالیکه معماری کنونی باعث ایجاد نوعی ناهماهنگی شده است. روحیه تنبلی و عدم تحرکمعماری نوین به گونه ای است که علاوه بر کوچک سازی فضای درون خانه، افراد کمترین زحمت را برای رفع حوائج خود متحمل میشوند و دیگر کودکان مجبور نیستند برای غذا خوردن، رفع حاجت یا هر مسئله دیگری مسیر زیادی را بپیمایند. بنابراین روحیه تنبلی کم کم در بقیه امور هم بر آنها حاکم میشود.ترویج روحیه خشونت و پرخاشگری عدم توجه به عناصر معنوی و تشتت در معماری و وجود سمبل هایی از خشونت، باعث ایجاد روحیه پرخاشگری و خشونت در کودکان خواهد شد و دیگر نشانه هایی از معماری اصیل ایرانی که دارای کالبدی نجیب، آرام و متین باشد کمتر مشاهده میشود و فشارهای روانی حاصل از این معماریهای خشن و ناهمگون باعث ترویج روحیهی خشونت گرایی خواهد شد.در این میان معماری اسلامی یک تجلی هنرمندانه از حکمت اسلامی و ایرانی به حساب میآید. تأکید این نوع معماری بر جنبه های متعالی انسان و پرورش روحی او، شکوه قدسی این مکتب را در هنر، مشخص مینماید.اگرچه در اینکه معماری اسلامی را میتوان پدیده ای مقدس به شمار آورد یا نه ، اختلافاتی وجود دارد ، اما در برخوردی که این نوع معماری با پدیده ها نموده و اهداف مقدسی که در پی آن بوده است ، شکی وجود ندارد.مدرنیسم حاضر، معماری را یک فضای کالبدی میداند که تنها ساختار بناست و هرگز قادر به ایجاد ارتباط معنوی نیست، اما در تاریخ اسلام فرم های معمارانه در نقطه مقابل این نظریه واقع گردیده اند.زیگورات های برجایمانده از معماری بین النهرین و جنوب ایران، را میتوان به عنوان مثال ذکر نمود که خود بحث جداگانه ای را میطلبد.معماری اسلامی را میتوان تجلی ابدیت جهان ، به عنوان خلقت صغیر و انسان در جایگاه خلقت کبیر دانست. بناهایی که مصنوع بشر است، جلوه هایی از نگرش او به جهان و مبین ساختار فکری اوست. درنتیجه باید دانست که غالباً معماری بیش از آنکه انتقال دهنده شکل باشد انتقال دهنده معناست و معماریها به شدت متأثر از فرهنگ خاستگاهشان هستند لذا فرهنگ، روابط اجتماعی و انسانی را که بدان تعلق داشته اند به سایر جاهایی که در آن نفوذ کرده اند منتقل میکنند و دراین بین، کودکان بخش عمده ای از تربیت عمومی خود را ناخواسته از لابه لای این سازه ها به دست میآورند. تذکر این نکته لازم است که دل بستگی به فرهنگ و هنریک سرزمین به معنای تکرار اَشکال گذشته نیست و در طراحی و هنر، نگاه پویا و خلاق از ضروریات اولیه به شمار میآید؛ یعنی درواقع معماری دارای دو رکن علم و فرهنگ است که نباید از هیچ کدام غافل ماند. متأسفانه اکنون بخش فرهنگی و تربیتی معماری فدای بهره وری از تکنولوژی روز شده و شیوه زندگی و تربیت نسل جوان و کودک ما به شدت تحت تأثیر معماری و سبک زندگی غربی قرار گرفته است و این نیاز احساس میشود که با زدودن روح مادی و پوزیتیویستی از هنر معماری اصیل ایرانی، به تولید دوبارهی معماری اسلامیایرانی، البته متناسب با جمعیت و بر اساس علوم و فنون پیشرفته روز دنیا، پرداخته شود تا بتوان زمینه امنیت تربیتی کودکان را فراهم کرد و بر اساس فرهنگ و هویت ایرانی، استعدادهای درونیشان به رشد و بالندگی برسد.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 211

فهرست مطالب شماره 211

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×