معماری ایرانی در آینه سفرنامه ها
ژان باتیست تاورنیهدر ادامه بررسی معماری ایران از نگاه سیاحان و سفرنامه نویسان، به بررسی سفرنامه «ژان باتیست تاورنیه»، یکی از بزرگ ترین جهانگردان قرن هفدهم میلادی میپردازیم.«تاورنیه»، یکی از بزرگ ترین جهانگردان قرن هفدهم میلادی بوده و سفرنامه او یکی از جامع ترین سفرنامه ها راجع به ایران است.«تاورنیه»، در سفرنامه خود به بیان ابنیه زمان صفویه پرداخته و در این رابطه آورده است:«... چون در ایران سنگ و چوب خیلی کم است، تمام شهرها به استثنای چند خانه از خاک بنا شده اند، اما چسب و قوتی دارد که وقتی رطوبت دیده و نضج گرفت حالت سنگی پیدا میکند. دیوارها را از چینه و مهره میسازند و عرض مهره ها را به تناسب ارتفاعی که میخواهند به دیوار بدهند کم وزیاد میکنند و روی هر طبقه که 3 پا(هر پا یا فوت مساوی است با 30 ونیم سانتیمتر) ارتفاع دارد چند رگ خشت به کار میبرند.این خشت ها را در قالب مربعی که 3 انگشت قطر و حدود هشت «اصبع» یا انگشت، طول و عرض دارد میمالند و برای اینکه بعد از خشک شدن زود خرد نشود، قدری کاه خرد کرده با آن ممزوج مینمایند.تا طبقه اول چینه خشک نشود، مهره دیگر به رویش نمیگذارند و هرچه بالا میروند عرض مهره ها را کم میکنند.بناهایی که با این سبک ساخته میشوند(خشتی) خیلی پاکیزه و تمیز میشوند. وی در ادامه آورده است: پس ازآنکه دیوار را از خشت بالا بردند، روی آن کاهگل میمالند، معایب و ناهمواری آن را صاف میکنند و روی کاهگل آهک آمیخته با رنگ سبز و کتیرا کشیده، آن قدر ماله میزنند که مثل مرمر براق میشود.»شوالیه ژان شاردنسیاح دیگری که در سفرنامه خود به بیان ویژگیهای معماری ایرانی پرداخته «شوالیه ژان شاردن»، سیاح مشهور فرانسوی(متولد پاریس 1643 میلادی) است.«شاردن» نویسنده بزرگ ترین سفرنامه درباره ایران است که ترجمه آن بالغ بر 10 جلد شده است. این جهانگرد که پدرش جواهرفروش بوده، نخست به عزم خرید جواهر در سال 1665 میلادی عازم هندوستان شد بنابراین از اروپا به ایران آمد و سپس از راه جزیره هرمز عازم هند شد.وی پس از مدتی مجدد به ایران سفر کرد و جاذبه های ایران موجب شد تا زبان فارسی را بیاموزد . «شاردن» 6 سال تحت حمایت خاص شاه عباس دوم صفوی در اصفهان(پایتخت) به سر برد و در این مدت اوضاع تاریخی، سیاسی، اجتماعی و نظامی ایران را مطالعه کرد . او همچنین با کمک یک نقاش که از قسطنطنیه(استانبول) با خود آورده بود تصاویری از مردم ایران را ترسیم کرده است.یکی از شهرهایی که «شاردن» در سفرنامه خود به بیان معماری آن پرداخته، قزوین است . وی در این رابطه آورده است:«... در قزوین مسجد کم است و مسجد جامع شهر نیز کوچک است. این معبد به دست هارون الرشید ، خلیفه بغداد در سال 170 هجری بناشده است. مسجد شاه قزوین یکی از ابنیه عالی و عمارات با شکوه و معظم ایران به شمار میرود. این معبد بسیار بزرگ و در منتهیالیه خیابان وسیع «بابا همایون» که درختان بزرگ اطراف آن را احاطه کرده اند واقع شده است.»وی در ادامه به توصیف کاروانسراهای آن زمان پرداخته و از آنها با عنوان «مهمان خانه های عمومی شهر» یادکرده و میافزاید: «... کاروانسراها یعنی مهمانخانه های عمومی شهر نیز شایان توجه است و عمارات عالی و باشکوهی در آن میان دیده میشود. کاروانسرای شاهی دارای دویست و پنجاه حجره و یک حوض بزرگ آب، درختان عظیم و آسمان خراش در حیاط است. (این کاروانسرا) دو درب دارد که با دو راسته از دکاکین که اجناس بسیار گران بهایی در آنها به فروش میرسد، واردین را به محوطه کاروانسرا هدایت میکند.اما باید متذکر شویم که عمارات عالیه و ابنیه شامه ای که شهر قزوین را زینت و جلال بخشیده، نه بازارها و کاروانسراهای آن است و نه گرمابه ها و قهوه خانه ها بلکه شکوه و عظمت این بلده ، نتیجه وجود کاخ ها و قصرهای بیشمار بزرگان و رجال ایران است که از اسلاف به اخلاف میرسد...»
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :