آسایش بصری در معماری شهر
سیامک سرمدی* شهرهای بزرگ ما چشم نواز نیستند. این قولی است که جملگی بر آنند. روزبه روز انبوهی از سازه های سیمان و فولاد و بتن در گوشه و کنار شهرهای بزرگ ما قد علم میکنند چراکه ضرورت زندگی امروز بشر چنین است. چاره ای نیست ؛ این روند را نیویورک ، پاریس ، لندن و توکیو هم طی کرده اند. اما کمتر کسی این شهرها را «نازیبا» مینامد هرچند جنگلی از غول های فولادی و سیمان و بتن و آسمانخراش های سر به فلک کشیده را در خود جای داده اند. اما کسی این شهرها را زشت نمیبیند( هرچند ممکن است این سلیقه ، مخالفینی هم داشته باشد.)آنچه شهری را زیبا یا زشت میکند صرفاً ساختمان ها ، معماری و سازه های مختلف آن نیست. وجود هماهنگی یا عدم هماهنگی بین دو مقوله زیباییشناسی معماری و زیباییشناسی برنامه ریزی شهری میتواند شهری را زیبا یا زشت جلوه دهد. برنامه ریزی شهری که خود در دل مدیریت شهری قرار دارد به طور عمده به فضاهای حرکت مردم در شهر و وسایل نقلیه که بین مجموعه های بزرگ ساختمانی قرار گرفته اند ، نظر دارد. این نگاه، یک پیوست بصری مهم دارد . از این دیدگاه ، طراحی شهری در درجه اول طراحی فضاهای شهری به حساب میآید. زیباییشناسی معماری نیز همین حرف را بیان میکند. در زیباییشناسی معماری ، تکیه عمده بر روابط شکل ها ، تعریف فضا و عناصر همراه و مرتبط با آنهاست به صورتی که حاصل کار خوشایند و لذت بخش و زیبا باشد. رنگ ، سایه روشن و ریتم در معماری حرف مهمی میزند و پیام آن این است که معماری در نگاه اول، یک «هنر» است تا صرفاً ساخت وساز . تناسب و تقارن ، حرف مهم هنر است که معماری را متناسب و متقارن یا نامتقارن و زشت میسازد. زیرا این امر تا حد زیادی به دلیل آن است که در آنها مجموعه بناهای مختلف با یکدیگر هماهنگی دارند و ساختمان های بلندمرتبه نتوانسته اند این تقارن و تناسب را از بین ببرند.شهر را خانه بزرگ همه شهروندان برمی شمرند . بنابراین ، آسایش محیط شهر درست مانند آسایشی که انسان در خانه دارد ، حائز اهمیت است. شهر و مناظری که از شهر به چشم میآیند باید کیفیات و ویژگیهایی برای تأمین آسایش و راحتی را به بیننده منتقل کنند وگرنه شهرنشینی پدیده ای سخت و دشوار میشود. همچنان که امروزه شهرنشینی در ابَر شهری چون تهران جدای از مسائل اقتصادی آن ؛ امری سخت و زمخت و دشوار شده است. پیشینیان ما قطعاً هنگامیکه شهری را به عنوان محل سکونت انتخاب کردند ویژگی یا مجموعه عواملی را به عنوان دلیل انتخاب خود در نظر داشتند . به طور حتم در این گزینش و انتخاب محل زیست، زشتی و نازیبایی موردنظر نبوده است. آنچه شهر را به موقعیتی دچار میکند که ازنظر شهروندانش زشت و غیرقابل تحمل میشود، آلودگیهای مختلف شهر است. آلودگیهای فیزیکی مانند تجمع زباله ، هوای نامناسب و مواد زائد ، آلودگیهای دیداری و بصری که سبب اغتشاش بصری میشوند . در بحث مجسمه سازی در شهر بیان کردیم که حجم سازی و مجسمه های شهری تا چه اندازه میتوانند در کاهش این نوع آلودگی مؤثر واقع شوند؛ آلودگیهایی که اطلاعات محیطی در شهر را ناخوانا و غیرکاربردی نموده و شهروند به ویژه تازه واردهای به شهر را به خوبی هدایت نمیکنند.واقعیت این است ؛ شهری زیباست که پاک و تمیز باشد . منظور از پاک ، لزوماً حذف محیط شهری از زباله ها نیست که البته این امر مهمی است؛ اما شهر پاک از همه آلودگیها در خاک ، آب، آسمان و همه فضاها و مکان های شهری ، به انسان ساکن شهر حس دلپذیری میدهد. در این محیط، ساختمان ها درختان ، طبیعت، آّب، ترافیک ، علائم تبلیغاتی و مانند آنها باید به گونه ای با هم در ارتباط باشند که نمایش هنری از تناسبات و تقارن به ذهن بیننده برسد. این تصویر، خود موجب ایجاد تصور ذهنی از شهر در مردم میشود که به بالا بردن راندمان و کارایی در شهر ، ایجاد حس امنیت ، ایمنی و شادی ، منجر میشود. مفهوم آلودگی بصری به زعم بسیاری از کارشناسان شهری ، وجود هر نوع اغتشاش و کیفیت بصری نامطلوب در شکل شهر شامل نماهای بدقواره و دفرمه ، فرم های نامتقارن ، حجم های بدشکل کالبدی در ساختمان ها ، تابلوها ، پنجره ها و.... است.آلودگیهای بصری ، مشخصه هایی دارد که تأثیرات قابل توجه بر انسان میگذارد. وجود عناصر ناهمگون با محیط یا حتی انباشت زیاد نمادهای بصری مانند تجمع زیاده از حد انواع لامپ های نئون و تبلیغاتی و حتی چینش نامناسب درختان و فضای سبز شهری در میدان ها و بلوارها ، همگی از مصادیق آلودگیهای بصری هستند که مستقیم یا غیرمستقیم ، آسایش شهروندان را مورد هجوم قرار میدهند.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :