بی پولی بلای جان ساخت و ساز گزارش پیام ساختمان از پروژه های ساختمانی سطح شهر
گروه ساخت وساز : این روز ها صدای کلنگ کارگران کمتر به گوش می رسد و موتور محرکه اقتصاد خاموش است چراکه اصطلاحا ساخت وساز دچار «رکود» شده است؛ رکودی که باعث شده چرخ تولید و در ادامه صنعت اشتغال زای کشور از حرکت بماند و در ادبیات بیشتر مسئولان صنعت ساختمان این اصطلاح به چشم می خورد . علل مختلفی برای به وجود آمدن رکود بیان می کنند که از جمله آنها می توان به فقدان تسهیلات بانکی، قوانین دست وپا گیر و کاهش قدرت خرید مردم اشاره کرد . در ادامه تهیه سلسله گزارش های پیام ساختمان از پروژه های ساختمانی سطح شهر ، سراغ چند ساختمان نیمه کاره و تعطیل رفتیم تا از دلایل تعطیلی آنها بپرسیم .خانه بدون وام مشتری نداردساختمانی که اسکلت و سقف آن به اتمام رسیده توجهمان را جلب می کند . داخل ساختمان می شوم . دو نفر روی ماسه ها در سایه سقف دراز کشیده اند . یکی از آنها که به نظر مالک پروژه باشد ، کلاه حصیرش را از روی صورت برمی دارد و بعد از رعایت جانب احتیاط می گوید : پولی برای ادامه کار ندارم . زمانی که کار را شروع کردم برآورد هزینه ها خیلی کمتر از آن چیزی بود که الآن می بینم . خدا از سازنده راضی نباشد . با وجود اینکه از آشناهایمان بود برای اشتغال خودش مرا فریب داد . محاسبه ای که او برای هزینه ها انجام داد اصلا با واقعیت همخوانی ندارد . من هم که تاکنون ساختمانم ر ا تخریب نکرده بودم ، خام وعده های او شدم .وی ادامه می دهد : خبری از وام مسکن هم نیست . بخواهند امروز وام بدهند 6 ماه طول می کشد . هیچ چیزی به ذهنم نمی رسد . سراغ مشاور املاک محل رفتم و گفتم اگر توانستید سه واحد را برایم پیش فروش کنید . متأسفانه کسی هم خریدار نیست چون مردم دیگر اعتماد نمی کنند و از طرفی دنبال خانه ای می گردند که وام داشته باشد .وام کالا به جای مسکندلم به حال مالک بی پول می سوزد اما به هرحال صنعت ساختمان زبان اقتصاد است و بی رحم . چند کوچه آن طرف تر به دومین ساختمان نیمه کاره بر می خورم . سازنده به امید وام ساخت و سازش را شروع کرده اما حالا که خبری از وام نیست ، سرش بی کلاه مانده است . وی به پیام ساختمان اینگونه توضیح می دهد : می گفتند امروز و فردا وام های مسکن پرداخت می شود اما دو سال است که خبری از وام نیست و مجبور شدم سراغ وام خرید کالا بروم و دو فقره وام کالای 10 میلیون تومانی گرفتم که در مجموع شد 20 میلیون تومان . البته باید 28 میلیون تومان به بانک پس بدهم .وی می افزاید : قربان شهرداری هم بروم . در این وضعیت بی پولی تاکنون دو بار پروانه ساختم را تمدید و هر بار مبلغ قابل توجهی پرداخت کرده ام . از شانس ما مهندس ناظری هم داریم که نمی گذارد دست از پا خطا کنیم . مثلا بعضی جا ها که نیازمند مقاومت بالا نیست از او می خواهم که صرف نظر کند اما او تصور می کند اگر کمی از هزینه های من بکاهد ، آسمان به زمین می آید . چون تجربه ندارد . بعد هم می گوید این کار کوچک به نسبت قابل توجهی هزینه های شما را پوشش نمی دهد . درحالی که آیتم های زیادی مانند این وجود دارد . نمی دانم چرا هیچ نهادی برای سازنده دل نمی سوزاند ؟.مشارکت های بی سرانجامیکی از باتجربه های صنعت ساختمان می گفت : «مالکان در صورت امکان مشارکت نکنند» این جمله را یادتان باشد تا گزارشمان را ادامه دهیم . بعد از بررسی دو ساختمان که هرکدام تقریبا به درد بی پولی مبتلا هستند ، به انتظار ساختمان دیگری راه می افتم . انتظارم زیاد طول نمی کشد چون وضعیت ساخت وساز تا دلتان بخواهد آشفته است . طبقات ساختمان 4 طبقه ای را بالا و پایین می کنم . کسی نیست . ناگهان صدایی می آید که چه می خواهی؟ صورتم را که برمی گردانم ، پیرمردی را با یک چوب در دست می بینم . بی درنگ می گویم : خبرنگارم . وقتتان را نمی گیرم . غرولندکنان چوب را به گوشه ای پرت می کند و می گوید : امرتان ؟ !بعدازاینکه داستان را از سیر تا پیاز تشریح می کنم ، سری می جنباند و سبیل های قجری اش را تاب می دهد . انگار میخواهد مطلب مهمی بگوید . او توضیح می دهد : من یکی از سه مالک ساختمان هستم یعنی شاید هم قبلا بودم اما حالا نیستم . ما تصمیم گرفتیم ساختمان را به یک سازنده بدهیم . این کار اشتباه را مرتکب شدیم اما بدتر از آن قراردادمان خیلی سطحی و ابتدایی نوشته شد .وی اضافه می کند : متأسفانه سازنده خیلی به کارش وارد است . البته منظورم کار دغل بازی است نه ساخت وساز و می خواهد با بدترین کیفیت و ارزان ترین شکل ممکن ساخت وساز کند . ما هم چون قرارداد محکمی در دست نداریم کارمان به زدوخورد و تعطیلی پروژه کشید . الآن او پولش خوابیده و ما ساختمانمان . او می خواهد از ما به دادگستری شکایت کند و از طرفی ما هم می خواهیم راجع به کیفیت ساختمان شکایت سازنده را به شهرداری و سازمان نظام مهندسی ببریم .ساختمان دیر به فروش می رسدآخرین ساختمانی که سراغش می روم ، ساختمانی نیمه کاره است که او هم به بی پولی مبتلا است . برادر سازنده که داخل ساختمان است از بی پولی می گوید : «پولمان ته کشیده و قادر به ادامه کار نیستیم هرچند حتی در صورت تکمیل هم نمی توان به فروش دل خوش کرد . دنبال یک شریک می گردیم تا از این به بعد هزینه ها را متقبل شود و در آخر سهمش را بردارد اما کسی تاکنون حاضر نشده است چون می گویند ساختمان بدون وام در این وضعیت اقتصادی خیلی دیر به فروش می رسد.»
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :