حاشیه ای بر 18 میلیون نفر حاشیه نشین
کد مطلب : 2646وزیر محترم راه و شهرسازی باز در یکی از سلسله نشست های کارشناسانه وزارتخانه با عنوان ستاد ملی بازآفرینی پایدار محدوده ها و محله های هدف احیاء ، بهسازی و نوسازی شهری که با موضوع بررسی مشکلات سکونتگاه های غیررسمی یکی از استان های کشور در وزارت راه و شهرسازی برگزار شد به طرح موضوعات و مباحثی پرداختند که شاید حاشیه های آن بیش از متن و اصل موضوع مورد توجه رسانه ها البته از بعد صرفا خبری نه تحلیلی قرار گرفت اما آنچه در نگاه کلان به چنین مباحثی لازم می نماید مورد توجه قرار گیرد از چند منظر قابل تأمل و تذکر است که ابتدا به چند مورد از حاشیه هایی که وزیر محترم به آنها پرداخته ، اشاره می نماییم و سپس نسبت به هرکدام تذکراتی را یادآوری خواهیم کرد .یکی از حاشیه های نشست ستاد ملی بازآفرینی پایدار شهری، حاشیه پردازی وزیر محترم نسبت به حاشیه نشینی در درون شهر هاست که در این مورد فرموده اند : منظور از حاشیه نشینی دوری فیزیکی از مرکز شهر نیست بلکه منظور هر نوع رانده شدن از جامعه را شامل می شود که می تواند شامل مناطق مرکزی شهر ها هم باشد . بگذریم از اینکه در جهت اثبات مدعای خویش وزیر محترم از منطقه 12 تهران ، بافت های اطراف حرم رضوی ( ع ) مشهد و بافت سعدیه شیراز شاهد مثال آورده اند که با این فرض ها ، مثال های بی شماری از مناطق مختلف کلانشهر ها و شهرستان ها را می توان مثال آورد اما آیا با صرف مثال زدن و برگزاری نشست ، مشکلات حاشیه نشینان مدنظر وزیر برطرف خواهد شد ؟ به طور قطع و یقین اطلاعات آماری ایشان از مناطق محروم و بافت های مسکونی به حاشیه رانده شده در متن شهر ها و نیز حاشیه شهر ها می تواند بیشتر از هر فرد رسانه ای باشد اما آیا ارائه آمارهایی ازاین دست در حیطه وظایف رسانه است یا ایشان که باید فراتر از اکتفا به آمار و ارقام درصدد رفع مشکلات در مسند اجرایی باشند ؟.در این مورد وزیر محترم راه و شهرسازی در قامت رئیس ستاد ملی بازآفرینی شهری آماری 55 میلیون نفری از جمعیت شهری گزارش داده اند که 18 میلیون نفر از 55 میلیون نفر در حاشیه شهر ها زندگی می کنند ، جمعیتی که به تعبیر وزیر محترم نزدیک به یک سوم شهرنشینان کشور را شکل میدهند . در این بخش هرچند نمی توان وزیر را مسئول ایجاد چنین وضعیتی قلمداد کرد چه وزیر فعلی و چه وزرای سابق را که البته بی تقصیر هم نیستند زیرا هم این ها بودند که در طرح و برنامه ریزی های چه تنظیم جمعیتی، چه ساماندهی سکونتگاه های رسمی و غیررسمی و چه… تصمیم ساز و تصمیم گیر بودند اما در مقطع فعلی نیز به نظر نمیرسد اکتفا به ارقام توسط وزیر دردی از دردهای حاشیه نشینان را دوا کند . آنچه در این برهه برای جلوگیری از افزایش روزانه خیل حاشیه نشینان میتواند مثمر ثمر باشد نه سخنرانی و ارائه آمار بلکه چاره اندیشی برای نه کاهش که در گام اول توقف افزایش سیل حاشیه نشینان و در گام های بعدی ارائه راهکارهای اجرایی در برطرف کردن مشکلات انباشته در حاشیه شهر هاست . البته وزیر محترم ، مرکزنشینان را نیز به علت احساس رانده شدن از جامعه در جمع حاشیه نشینان قرار داده اند که خود جای تأمل و البته تشکر دارد یکی از اعضای هیئت دولت علیرغم زندگی در حاشیه شهر ها و بدون تجربه حاشیه نشینی چنین همذات پنداری و احساس حاشیه نشینی حتی مرکزنشینان کلانشهر ها را احساس می نمایند و خود جای امیدواری دارد که شاید اینگونه احساس ها امکان درک شرایط و موقعیت نه فقط حاشیه نشینان سکونتگاه های غیررسمی و رسمی که همه شهروندان را توسط نه یک وزیر که کلیه اعضای کابینه فراهم آورد .وزیر محترم راه و شهرسازی در این نشست به موارد متعدد دیگری نیز اشاره کرده اند که تمام آنها خارج از قالب و چارچوب باید ها و نبایدها نبوده و نیست و البته اینگونه اشارات و ایرادات فقط در قالب ایراد سخنرانی وزیر محترم راه و شهرسازی قابل مشاهده نیست بلکه ایراد اپیدمی شده ای است که غالب متن سخنرانی های همایش ها و سلسله نشست ها جز با آنها قالب نمی یابند اما آیا با این گونه ایرادات وضعیت نابسامان سازمان ها ، نهاد ها ، وزارتخانه ها و در سخنان اخیر وزیر محترم راه و شهرسازی اشکالات حاشیه نشینیها بسامان خواهد شد ؟ چگونه می توان هم از این نوع گفتار و رفتار ، ابتدا خود خلاص شد و سپس جامعه را خلاص کرد ؟ چه کسانی در خط مقدم تئوری پردازی نه در مسند اجرایی باید این وظیفه مهم را بر عهده بگیرند ؟.البته سخنان وزیر محترم راه و شهرسازی در رابطه با شهر ، شهروند و احساس شهروندان در به حاشیه رانده شدن در مقام نظر و تئوری پردازی قابل درک و حتی لمس است ولی باید این کرسی را به جامعه شناسان ، جمعیت شناسان ، روانشناسان و اساتید دانشگاهی در دانشگاه سپرد تا با انجام تحقیقات و پژوهش های نظری و البته راهبردی آنها را تا دم در نهادهای اجرایی برای تقدیم به مسئولان اجرایی مشایعت نمایند اما به نظر می رسد وظایف مسئولان اجرایی از این مرحله به بعد در عرصه عمل و میدان اجرا به منصه ظهور خواهد رسید . به نظر می رسد حوزه اجرا و عمل مخصوصا در عرصه فیزیکی، همچون صنعت ساختمان ، شهر ، راه و حمل ونقل را نباید به مکانی برای برگزاری سلسله نشست های نظری و تئوری پردازی تبدیل کرد و در آنجا به ارائه مباحث کلاسیک و نظری پرداخت که اشاره شد جای اینگونه مباحث مکانی دیگر و ارائه آنها توسط اشخاص دیگر صورت میگیرد . آنچه بر مسئولان اجرایی که بر مصدر امور از آن جمله صدارت قرارگرفته اند بایسته است ، عملیاتی نمودن آموخته های پیشین و نظری خود در هموار نمودن راه و حمل ونقل است تا سایر شهروندان و ولی نعمتان آنها نه به سختی و دشواری زندگی در سکونت گاه های غیررسمی به حجم جمعیت یک سومی ( 18میلیون نفر ) از کل جمعیت شهرنشین ( 55 میلیون نفر ) کشور بلکه با قوت قلب یک شهروند بااحساس و با امید به کارآمدی، درایت و تدبیر متولیان و دولتمردان مسئول به زندگی با نشاط در متن جامعه و شهر نائل آیند ، هرچند که به ظاهر خود در شهر نباشند و یا تجربه زندگی حاشیه نشینی را داشته باشند . قادر نصیری ترزنق
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :