بازخوانی شهر در آیینه ادبیات
کد مطلب : 2344 یکصد و پنجاه و پنجمین جلسه گفتمان از سری گفتمان های نقد معماری و شهرسازی با عنوان «شهر در آیینه ادبیات» توسط انجمن صنفی مهندسان مشاور معمار و شهرساز با حضور معماران و دانشجویانی که مشتاقانه برای شنیدن نظرات اساتید به خانه هنرمندان آمده بودند، برگزار شد. در این نشست سید محسن حبیبی معمار بنام به سخنرانی پرداخت و اعضای پنل حسین پیرزاده، بهروز مرباغی و سید محسن میردامادی نیز در باره موضوع به بحث و گفتگو پرداختند . شهر مدرن خطی است محسن حبیبی معمار صاحب نام و استاد دانشگاه در ابتدای نشست گفت : ادبیات معاصر را بین سال های 1300-1320 و 1320-1332 و1332-1348 و 1348 تا 1357 تقسیم بندی کرده و انعکاس شهر در ادبیات این سال ها را بررسی کرده ام .وی افزود: تهران شهر جوانی است که حدود 200 سال سن دارد و خمیرمایه های مدرنیته را نیز در همین تهران عصر قاجار و در ادبیات همین دوران میتوان یافت .حبیبی به جمله معروف دکارت اشاره کرد و گفت :«میاندیشم پس هستم» نشان دهنده این است که ذهن مقدم بر وجود است و جدایی ذهنیت و عینیت امر مدرنی است.حتی خود پیدایش شهر در ادبیات جهان نیز مدرن است. در دوران گذشته شهر در زمان حال وجود داشت اما در دوران مدرن شهرخطی میشود. گذشته، حال و آینده پیدا میکند.این نوع نگاه به شهر در مکان و فضا اثر میگذارد .در شهر ماقبل مدرن آدمی با تمام حواسش درگیر شهر بود و شهر فضای تماس. بعد از مدرن شدن شهر موضوعی که اهمیت پیدا میکند بینایی و زیباسازی شهری است. جدایی ذهن از عین باعث میشود که شهرهای آرمانی طراحی شود . این استاد دانشگاه با بیان اینکه دو موضوع حافظه و خاطره جمعی شهر دستمایه ای برای ادبای آن روزگاران میشود، اظهار داشت: شهر در این دوران با یک رئالیسم قدرتمند تعریف میشود . طرفه آنکه لندنی که دیکنز تعریف میکند و با پاریسی که هوگو به تصویر میکشد متفاوت است اما در بسیاری از موارد موضوعی که پررنگ میشود علاوه بر خاطره کهن که غمناک است علیالاصول بر پلیدیها و پلشتیهای شهر تکیه میکند. جالب اینکه تصویر هرکدام نیز متفاوت است.پاریسی که امیل زولا به تصویر میکشد با پاریس انوره دو بالزاک، زمین تا آسمان متفاوت است. حبیبی افزود : در ایران نیز هم همین اتفاق میافتد. با اولین پژواک مدرنیته عناصر و مکان های جدیدی در شهر پیدا میشود که امروز نیز در خاطره شهر نشسته اند . میدان بهارستان، میدان توپخانه و یا خیابان ها که همه خاطره انگیزمی شوند. چراغ گاز، لاله زار و امیریه همه مکان هایی است که دیگر شی نیستند. واژه هستند و در متن شهر خوانده میشوند و در نوشته های آن روزگاران منعکس میشوند. یکی از سیاحان خارجی که به ایران سفر کرده، میدان توپخانه را توصیف میکند :«در این میدان، تمدن شرق و غرب باهم آمیخته اند ولی هنوز تمدن شرق دست بالا را دارد یعنی میدان را توصیف میکند.»وی ادامه داد: کتاب خاطرات ممتحن الدوله میرزا مهدی خان مهندس باشی توصیفات بینظیری هم از محلات شهری و هم زندگی شهری دارد که با هم عجین میشود.در این متون از مکان های نوظهور گفتگو میشود.مکان هایی که رفتارها و هنجارهای نوشهری را در خودشان انباشت میکنند.عضو هیئت مدیره انجمن صنفی مهندسان مشاور معمار و شهر ساز در بخش دیگری از سخنانش به اولین رمان نوشته شده درباره شهر اشاره کرد و گفت: در «تهران مخوف» نوشته « مشفق کاظمی» تا چه اندازه موشکافانه و رئالیستیک وارد توصیف شهر شده و از محلات جدید و قدیم صحبت میکند و آنها را در تعارض با هم قرار میدهد و به طور حیرت انگیزی بر پلیدی و پلشتی شهر تأکید میکند . حبیبی با اشاره به داستان های کوتاه صادق هدایت از جمله سه قطره خون،سگ ولگرد و اولین رمان مدرن ایران بوف کور، بیان کرد: شهر را در این داستان ها مشاهده میکنید .یا بزرگ علوی به طور حیرت انگیزی جایجای تهران را در کتاب هایش تعریف میکند .حتی معماری خانه پدریاش را که توصیف میکند ، ما را حیرت زده میکند . همچنین کریم کشاورز در سال 1312 آدم ها و ماجراهای کوچه نو را مینویسد .توصیفش بینظیر است و تجسم وی در ذهن من به عنوان معمار مینشیند.شهر در ادبیات سال های 1320 تا 1330 به گفته حبیبی در این دوران پاورقی های حیرت انگیزی در مورد شهر نوشته میشود که انسان را تا عمق پستوهای شهر میبرد . «تحصیلکرده های» مشفق همدانی که داستان تلخی است همین گونه است و فضاهای شهر را توصیف میکند .در پایان سال های 30 رمان های اجتماعی و سیاسی نیز فضای شهر را توصیف میکند .منطقه گرایی و قوم گرایی در این داستان ها بسیار مشهود است .شهر در سال های 1330 -1350 وی با اشاره به اینکه سال های دهه 40 و 50 سال های بیم و امید است ،اظهار داشت: مدرنیزاسیون یک سویه عامرانه ازیک طرف و تمناهای مدنی از سوی دیگر، طیف عجیبی از زندگی شهری را میسازد که در سینما و در شعر مشاهده میشود و در متون ادبی نیز هست .به عنوان مثال بزرگ علوی در قسمتی از کتاب چشم هایش مینویسد:«خیابان ها بنیان محله ها را بر میانداختند.» هدایت نیز مینویسد:« خانه های پست و بلند به شکل هندسی با پنجره هایی باریک و کج.»حبیبی ادامه داد: در این دوران ادب و شعر پارسی با تمنای نوخواهی وتجدد همراه است و شهر و شهروند دو بازیگر جدید هستند که به تصور همدیگر کمک میکنند. شهر در تخیل شهروند مینشیند و شهروند در حافظه شهر. در این متون شهر به مثابه گردشگاه تعبیر میشود و مردم پیرامون تهران برای گردش به تهران میآیند. محمد مسعود در کتاب «تلاش معاش» مینویسد:هرچقدر به شهر نزدیک تر میشویم جمعیت مردمانی که در زیر تابش مهتاب در پناه درختانی که روی نهرها شاخ و برگ گسترانیده بودند و عشرت و خوشی میکردند بیشتر میشد .چراغ های الکتریک از دور مانند جرقه های الوان شب های آتش بازی در شب های جشن جلوه گری میکردند. این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد:شهر در این متون مانند نمایشگاه عناصر جدید است .این عناصر جدید کافه، بلوار و خیابان است که همه آنها در این متون نقش دارند و مکان قرار و پاتوق هستند .جمع بندی این استاد دانشگاه در پایان سخنان خود به جمع بندی پرداخت و گفت : شهر در آیینه ادبیات، مکان رفتارهای تازه و هنجارهای نو میشود. مکانی برای پرسه زدن و خیابان گردی،گردشگاه، نمایشگاهی برای آخرین دستاوردهای جهان و دست آخر مکانی میشود برای مطالبات و تظاهرات شهری .در حقیقت شهر مکان دگرگونی دائم و دگردیسی میشود. در پایان سخنرانی دکتر حبیبی معماران و اعضای پنل حسین پیرزاده، بهروزمرباغی، سید محسن میردامادی به بحث و گفتگو پرداختند و به سؤالات حاضران در جلسه پاسخ گفتند .دکتر حبیبی در پاسخ به سؤال خبرنگار پیام ساختمان مبنی بر اینکه آیا شهر نیز میتواند ادبیات را روایت کند گفت :روزی در یکی از خیابان های خاطره انگیز تهران حرکت میکردم که گفتم اینجا مملو از خاطره است، اما بزرگراه برای من خاطره ندارد درصورتیکه جوان های امروزی در بزرگراه بزرگ میشوند. خیابان جایی است که زندگی روزمره شهر در آن جریان دارد و آدم ها در آن قدم و پرسه میزنند .وی افزود : زمانی که خیابان سی و دوم سینا دادخواه را میخوانم میبینم شهر پیداشده و تازه میفهمم پاساژ گردی چیست و چه معنایی دارد. به نظر میرسد نسل جوان در حال بازخوانی شهر در فضاهایی است که آن را از آن ِخودش کرده است.همین دور زدن جوان ها نشان دهنده این است که آنها شهر را از آن خودشان کرده اند. در ادبیات جدید به نظر میآید شهر دارد رنگ پیدا میکند. در حال حاضر شهر دارد بازخوانی میشود و ما با معماری پروتز سروکار داریم با معماری دندان طلا که معمار بدون توجه به بستر شهر دندانی طلا در شهر میخواهد بکارد و این نوع معماری در بستر شهر در حال بازخوانی است.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :