menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

جای خالی مردم

کد مطلب: 3360تعارض بین منافع گروه های مختلف اجتماعی یکی از معمولیترین جلوه های حیات اجتماعی است. مروری بر تاریخ بشر به ویژه منطقه جغرافیایی که کشور ما در آن قرار دارد به خوبی بیانگر تعارض های تاریخی بوده که در بیشتر موارد نیز به خشونت گراییده است. تعارض در نظام اجتماعی زمانی آغاز میشود که افراد و گروه ها، منابع و منافع، ارزش ها یا رسوماتی با دیگر سازمان ها منافع طرف های دیگر و حتی با منافع بلندمدت جمعی در تضاد قرار گیرد. این تضاد در محیط هایی دموکرات تر از طریق گفتگو، مشارکت و تعامل حل میشود. یکی از وظایف مدیریت نیز این است که با تمرکز بر فنون ارتباطی و علم و آگاهی مدیریتی اعتماد را بین گروه های مختلف تقویت کرده و به رشد آگاهی جمعی یاری برساند.ساختار پیچیده و حجیم دولت اما در بسیاری از موارد اجازه به کار بردن فنون ارتباطی را نمیدهد به همین دلیل در سیستم های با مدیریت مرکزی احتمال بروز تعارض بیشتر میشود، راهکاری که در این شرایط تدبیر میشود بهره از ظرفیت های مردمی است و استفاده از توانمندیهای نهادهای مردمی، انجمن های محلی، اتحادیه ها و سندیکاها و همچنین رسانه هاست. به همین ترتیب مدیریت تعارض های محلی معمولاً به نهادهای محلی، معتمدان محله و مناطق، نهادهای کوچک و انجمن ها که به صورت مستقیم با مردم در ارتباط هستند سپرده میشود. این روال در مقیاس جهانی نیز وجود دارد که به رشد مفهوم مسئولیت شخصی میانجامد. اما گاه این مشارکت به ویژه در بخش برنامه ریزی در حد نظرسنجی باقی میماند و در موارد مهمی همچون مدیریت منابع آبی، مدیریت انرژی در کشور، مصرف انرژی در کشور و استفاده از کالاهای داخلی حد مشارکت مدیریت مرکزی با نهادها و گروه های محلی و به عبارتی مردم در حد هشدار و تنذیر باقی میماند. به همین دلیل است که بسیاری از برنامه ها و طرح ها یا به ثمر نمینشیند و حتی ممکن است نارضایتی مردم را هم در بر داشته باشد.بحران هایی همچون آب، مصرف انرژی، شهرسازی نادرست و مشکلات اجتماعی عرصه هایی است که ناکارآمدی تمرکزگرایی و خروج مردم از عرصه تأثیرگذاری را به بهترین شکل عیان میسازد. در دوره ای که مدیریت مصرف به ستون فقرات شعارهای دولت برای مقابله با بحران ها تبدیل شده است جای خالی مردم به روشنی احساس میشود. این در حالی است که نخستین نهادهای مردمی کشور بعد از سال 72 آن هم زیر نظر وزارت کشور تأسیس شدند.شاید وقت آن رسیده باشد که با اعتمادسازی مشارکت نهادهای مردمی، اصناف؛ انجمن ها و معتمدان محلی به سمت دولت جذب شود که این کار به چابک سازی برنامه های دولت و کارآمدی طرح ها و افزایش اعتماد عمومی منجر خواهد شد. هم اکنون سال ها است که وزارت نیرو بر طبل مدیریت مصرف انرژی میکوبد و از طریق رسانه ها به هشدار به مردم در مورد برق و بحران آن میپردازد، شاید اگر به همین اندازه به تعامل با مردمان اطراف دریاچه ارومیه و زمین های کشاورزی اطراف زاینده رود میپرداختند امروز به چیزی با نام هزاران چاه غیرمجاز روبه رو نبودیم. شاید وزارت نیرو کمی صادقانه تر در مورد برق اطلاع رسانی میکرد و مردم نیز در جریان هدر رفت این سرمایه ملی بودند در مقابل 20 درصد هدررفت برق که قسمت اعظمی از آن مربوط به برق دزدی است بیشتر واکنش نشان میدادند. به نظر میرسد در بسیاری از طرح های ملی که مردم را هدف قرارداده است جای نهادهای معتمد مردم مانند انجمن ها و گروه های مردمی در تصمیم گیری، برنامه ریزی و اجرای طرح ها خالی است، این اقدامی است که در بسیاری از کشورهای دنیا تجربه شده است و دلیلی ندارد در ایران تحقق پیدا نکند.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 225

فهرست مطالب شماره 225

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×