menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

نهضت زیباسازی شهر

شهر ازنظر برنامه ریزان، به منزله یک سیستم است و یکی از راه های توسعه آن این است که اعضای شورای شهر تفکر سیستمی و جامع داشته باشند. این نکته را اولین بار یک زیست شناس مطرح کرد که شهر به اندازه بدن انسان پیچیده است و بعدها همین فرد پایه گذار شهرسازی شد. پاریس قرن نوزدهم شهرداری به نام هاسمن داشت که تحولات زیادی ایجاد کرد و برنامه های او در زمان های بعد در اروپا الگو شد. هاسمن چهره پاریس را از یک شهر قرون وسطایی با کوچه های باریک به شهری مدرن با بلوارهای پهن و پردرخت تبدیل کرد، به طوری که با سرمشق گیری از کارهای او نهضتی به نام نهضت زیباسازی شهر به وجود آمد و . اما اشکال کار هاسمن این بود که در تصمیم گیری و برنامه هایش جامعیت وجود نداشت و اقداماتی که انجام می داد، به صورت موضعی بود. به عنوان مثال، پیش بینی جمعیت، گردشگری، توسعه پایدار و در برنامه های او جایگاهی نداشت. کانون توجه او صرفاً به کالبد شهر بود. درنتیجه با این نگاه تک بعدی مشکلات زیادی به وجود آورد، درحالی که مدیریت شهری موضوعی پیچیده و مقوله ای چندوجهی است و ماهیتی بین رشته ای دارد که باید از منظرهای مختلف به آن نگریسته شود. در میان اجتماع های انسانی، شهر را می توان با توجه به تراکم جمعیت، سرعت و پویایی فعالیت ها، تخصص گرایی و تقسیم کار اجتماعی متمایز دانست. ساختار ارگانیکی شهر به گونه ای است که سطح مراودات اجتماعی بسیار پرحجم و درعین حال سطحی، گذرا، ناپایدار و نسبتاً رسمی است. چنین فضایی موجب می شود روابط بین مردم ساکن در شهر (در مقایسه با جوامع کوچک روستایی) از عمق و کیفیت کافی برخوردار نباشد. درنتیجه، خلأهای عاطفی و ضعف در هویت جویی افزایش می یابد و نیاز به تعلق اجتماعی کمتر تأمین می شود. در چنین شرایطی، انسان شهرنشین در تکاپوی رفع نیاز به هویت یابی، توسعه روابط اجتماعی را دنبال می کند. واقعیت این است که توسعه و ارتقای ساختار کالبدی و مادی اجتماعات محلی به تنهایی برای دستیابی به توسعه پایدار و آینده ای بهتر برای ساکنان، به ویژه تهیدستان شهری و روستایی، کافی نیست. برخی از مؤلفه های ساختاری شهر که مانع از توسعه سطح روابط و تعاملات اجتماعی عمیق می شود، بافت و معماری غلط بناها، میدان ها، خیابان ها و بازارها، طراحی غلط و استقرار ناصحیح بخش های مختلف مسکونی، تجاری، اداری و فرهنگی، آشفتگی ظاهری در منظر و چشم انداز شهری است، به نحوی که این آشفتگی بصری در روح و روان شهروندان تأثیر منفی بر جای می گذارد.ازجمله راه هایی که می توان این وضع را اصلاح کرد، پیوند زدن بین جنبه های زیباشناختی، فرهنگی و هنری با وجوه مختلف زندگی جمعی است، مثلاً تبدیل گذرگاه های پیاده به باغ راه ها، ارائه جلوه های بصری بدیع و چشم نواز بر دیوارها و بناهای شهر، توسعه فضای سبز، ایجاد فرصت های جمعی برای گذراندن اوقات فراغت ازجمله سالم سازی و مناسب سازی بوستان ها برای حضور خانواده ها، اصلاح شکل استقرار واحدهای مسکونی، تجاری و اداری به گونه ای که شهر را در دسترس قرار دهد و دریافت خدمات را آسان کند. ازاین رو لازم است کالبد و ساختار شهر را اساساً با در نظر گرفتن کارکردهای فرهنگی و اجتماعی توسعه دهیم، یعنی ابتدا اندیشه کنیم که چگونه می توان به موازات تأمین نیازهای خدماتی شهروندان، نیاز آنان به رابطه اجتماعی، کمال و تعالی، آرامش روحی و روانی و معنوی را هم تأمین کرد. اگر برخی از کلان شهرهای جهان با تراکم معضلات اجتماعی، بزهکاری، تشویش، خشونت، پرخاشگری و آلودگی شناخته می شوند، دلیل آن چیزی جز غفلت از ابعاد و جنبه های فرهنگی و اجتماعی در فضای زیست شهری نیست. ازاین رو هیچ توسعه و رشد کالبدی در شهر پذیرفته نیست، مگر آن که از قبل درباره ابعاد و آثار فرهنگی و اجتماعی آن فکر شده باشد.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 308

فهرست مطالب شماره 308

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×