مسکن قسطی با ضمانت کرام القاسطین
برای این که پس از خواندن این مطلب توسط عده ای از حامیان، دلسوزان، ذینفعان یا هر چیزی یا کسی که اسمش را می گذارید به دشمنی با بهبود شرایط و وضعیت ساختمان متهم نشویم از همین آغاز اعلام می کنیم ما طرفدار پروپاقرص بهبود اوضاع صنعت ساختمان هستیم . اعلان حمایت خود از ساختمان را نیز فقط مکتوب بر روی یک تکه کاغذ ننوشته ایم بلکه اهالی صنعت ساختمان بیش از یک دهه حضور سبز پیام ساختمان را در همه نمایشگاه ها و همایش های سراسری کشور شاهد بوده و و ناظر هستند اما اقرار می کنیم که هرگز نخواسته ایم برای این صنعت مثل بعضی ها دایه مهربان تر از مادر یا کاسه داغ تر از آش باشیم چرا که معتقدیم چه بسا این گونه مواجهه با صنعت ساختمان نه تنها کمکی به بهبود اوضاع نابسامان آن نخواهد کرد بلکه ضررش به مراتب بیشتر از منفعتش خواهد بود. کلید انتشار رسانه ملی اما بعد از اعلان برائت از دشمنی با صنعت ساختمان اگر بخواهیم به اصل موضوع اشاره بکنیم یعنی موضوعی که طی هفته گذشته به صورت مبسوط در رسانه های شنیداری، نوشتاری و حتی دیداری به آن ناآگاهانه ـ اگر خوشبینانه نگاه کنیم ـ یا آگاهانه پرداخته شد فروش قسطی مسکن بود. کلید انتشار این موضوع را متأسفانه رسانه ملی زد و به تبع آن سایر رسانه ها خواسته یا ناخواسته و یا دانسته و ندانسته به آن دامن زدند. اما فروش قسطی ساختمان که پیش از این با عنوان لیزینگ مسکن از آن یاد می شد، چیست؟ برای این که خوانندگان محترم و کسانی که گوش به زنگ اخبار مسکن هستند بیش از این بلاتکلیف نمانند ابتدا لازم است توضیح داده شود که فروش قسطی مسکن چیست؟ چگونه و برای چه منظوری مطرح شده است؟ اکنون چه سوء برداشت ها از آن می شود؟ با چه سوء تعبیر هایی اطلاع رسانی صورت می گیرد؟ حال این سوء تعبیر می خواهد از طرف رسانه ملی باشد که داعیه دغدغه تأمین آسایش و آرامش بخشی به جامعه را دارد یا سایر رسانه ها که دل در گرو تأمین رضایت عده ای خاص را دارند اما به بهانه حمایت از رونق این صنعت ولی به بهای آسیب رساندن به اقشار آسیب پذیر و حامیان واقعی صنعت ساختمان اقدام به این کار می کنند. دلواپس خواب سرمایه ملی در واقع فروش قسطی مسکن را عده ای از متولیان ساخت و ساز کشور مطرح کرده اند که خود تاکنون از آغاز تا انجام ساختمان سازی را بر عهده داشته اند و اکنون هم اگر نگوییم بخش عمده ای از ساختمان های گران قیمت با نام خانه های خالی روی دستشان مانده است می توانیم بگوییم دلواپس خواب سرمایه ملی در این خانه ها هستند. اینها برای این که بتوانند از سرمایه های خوابیده خود که در واقع سرمایه ملی به شمار می رود- و ما هم بر سرمایه ملی بودن آن صحه می گذاریم- استفاده بهینه نمایند و با تبدیل دارایی های راکد خود ـ که روز به روز هم با اوضاع رکودی مملکت از قیمت شان کاسته می شود ـ به پول نقد دوباره اقدام به ساخت و ساز بکنند پیشنهاد فروش قسطی املاک مازاد را به بانک داده اند. همان طور که اشاره شد این پیشنهاد پیش از این در قالب لیزینگ مسکن مطرح شده بود تا با مثلثی از سازندگان، بانک و خریداران از جمود و رکود خارج شده و به بازار پویا البته با منظوری که گفته شد، روانه گردد. آب کردن خانه های خالی به نظر نمی رسد هیچ کس حتی آنهایی که دل در گرو میهن نداشته باشند مخالف پویایی اقتصاد کشور باشند. در شرایطی که اکنون و در پسا برجام شاهدیم کسانی حتی از آن سوی آب که دل در گرو کشورما ندارند از حضور و سرمایه گذاری در این مملکت استقبال می کنند چگونه ممکن است آنهایی که در این جامعه زندگی می کنند دلواپس و نگران پویایی اقتصاد جامعه خود، نباشند؟ اما حرف و حدیث بر سر چگونگی پویایی بخشیدن به اقتصاد کلان کشور از جمله پیشرفت صنعت ساختمان با آب کردن خانه های خالی با نام و نشان های لیزینگ مسکن یا فروش قسطی مسکن است و اما و اگرهایی که نحوه اطلاع رسانی با رسالت اطلاع رسانی و روشنگری افکار عمومی دارد که نه تنها به تنویر کمک نمی کند بلکه با تشویش اذهان عمومی به رکود بیشتر اقتصاد و صنعت ساختمان نیز دامن می زند. یک حرف است و بس! فروش قسطی مسکن مانند یار قدیمی خود یعنی لیزینگ مسکن در حال حاضر فقط در حد یک حرف است و بس! و این حرف را عده ای هر چند دلسوزانه به عنوان یک طرح به بانک پیشنهاد داده اند که واسطه گری کند و تضمین نماید تا خریداران با اعتماد به بانک، بخشی یعنی حدود یک سوم قیمت املاک گران قیمت و لوکس به تعبیر مشاور مالی وزیر راه و شهرسازی- را که وسع متقاضیان واقعی مسکن به آن نمی رسد، نقداً و مابقی یعنی حدود دو سوم دیگر را نیز با اقساط چند میلیونی به فروشنده بپردازد! نکته ای یا نکاتی که موجب این نگارش شد مواجهه رسانه ها و در رأس آنها رسانه ملی با نوع انعکاس خبری که به قولی نه به دار است و نه به بار! بود . دریغ از ذره ای واقع گویی پیش از آن که اعتماد و ایران به عنوان دو روزنامه ای که در ورای نام شان، دنیایی از معنا نهفته است و یا سایر رسانه ها این خبر را به عنوان تیتر یک ، منعکس کنند تا با توزیع سراسری خود اعتماد هر ایرانی را جلب کنند رسانه ملی در یکی از پرشنونده ترین ساعات (8 صبح) اقدام به انتشار این خبر کرد ولی دریغ از ذره ای واقع گویی و اطلاع رسانی از جزئیات و ورای آن! راه دراز تا رسیدن به پیچیدگی های مقررات بانکی رسانه ملی در حالی از اجرای فروش قسطی مسکن خبر داد که هیچ گونه خبری از اجرای آن از زبان طراحان مطرح نگردیده بود؛ نه طراحان، نه بانک به عنوان ضامن! هیچ یک از اجرای فروش که در واقع عملی نمودن طرح است سخنی نگفته بودند چرا که تا رسیدن به آن مرحله با پیچیدگی های قوانین و مقررات بانکی ، راه درازی در پیش است و این را کسانی که راهشان حتی اگر نصفه و نیمه هم به بانک برای دریافت مثلا وام ازدواج افتاده باشد، می دانند. ملقب به بنگاهداری! بانک ها باز همه می دانند اگر بانک ها از کره آب نمی گرفتند هرگز از طرف مقام معظم رهبری، رئیس جمهور و ... ملقب به بنگاهداری! نمی شدند. در بنگاهداری بانک ها همین بس که اگر به سپرده های کوتاه مدت مردم سود 9 درصدی می دهند از همین مردم هنگامی که به آنها برای کارهای تولیدی نوپا، یا خرید خانه یا جعاله وام می دهند سودهای نزدیک 30 درصدی می ستانند و حتی به این هم رضایت نمی دهند و سوء سودگیری را تا ستاندن سود از تأخیر و دیرکرد اقساط پیش می برند. حسابش این بار با کرام القاسطین با این اوصاف، گویا قرار است همین بانک ها در فروش قسطی مسکن بازپرداخت اقساط خریدار را برای فروشنده ضمانت کنند تا خریدار در صورت عدم امکان پرداخت قسط چند میلیونی! با قیودات بانکی موظف و مکلف به پرداخت قسط شود و اگر نتوانست هم حسابش این بار نه با کرام الکاتبین بلکه با کرام القاسطین (بانک هایی که قسط های خریدار را تضمینی خواهند ستاند و به فروشنده خواهند پرداخت) خواهد بود. و نکته جالب تر در این طرح نه به دار و نه به بار! این که بانک ضامن خود، کارمزد چند درصدی هم از فروشنده یا خریدار که به احتمال زیاد همین خریدار خواهد بود و فروشنده به هیچ وجه تنی به تله این گونه پرداخت ها نخواهد داد، خواهد ستاند. همچنین گویا قرار است به اقساط چنین تضامنی سودهای چند درصدی هم تعلق بگیرد. طرح ربطی به دولت ندارد اما مهم تر از همه اینها که موجب افسوس و دریغ در انعکاس چنین خبری شد استفاده از جزئیات طرح جدید برای خروج بخش مسکن از رکود اعلام شد در روتیتر تیتر اول روزنامه ایران و طرح جدید مسکن دولت در انتظار امضای آخوندی در روتیتر تیتر اول روزنامه اعتماد بود. استفاده از روتیترهای اینچنینی در صورتی بوده که نه در اولی خبری از جزئیات وجود دارد و نه از متن دومی چنان برداشتی از صحبت های آخوندی می شود، بلکه به نقل از وزیر راه و شهرسازی آمده است؛ این طرح ربطی به دولت یا سیستم های تأمین منابع مالی از سوی بانک ها ندارد و بیشتر یک هماهنگی است که میان تولیدکنندگان انبوه مسکن و بانک مسکن صورت گرفته است. و نقش بانک مسکن، نقش تأمین کننده منابع مالی نیست. مسکن قسطی تمام مشکلات را حل نمی کند به این انکارهای وزیر راه و شهرسازی چه در عدم انتظار امضای ایشان و چه در تبری جستن وزیر از نسبت دادن طرح به دولتی بودن می توانید جمله مسکن قسطی تمام مشکلات را حل نمی کند دکتر آخوندی را نیز بیفزایید تا تکلیف مسکن قسطی، طراحان، حامیان، متضامنین ـ که بانک ها باشند ـ و روشنگران آن هرچند روزنامه های صاحب نام و نشان و باسابقه اعتماد و ایران ، حتی رسانه ملی باشند ، بیشتر روشن شود. البته از این که هیچ کدام از اینها در حوزه صنعت ساختمان مانند پیام ساختمان دستی را در آتش این صنعت نسوزانده اند شاید نتوان زیاد بر آنها خرده گرفت اما دغدغه ما علاوه بر ساختمان، کل اقتصاد کلان کشور است که همه رسانه ها ادعای حمایت از رشد و پیشرفت آن و به تبع ارتقای توسعه کشور را دارند. امید به ضمانت حتی اقساطی شان نخواهد بود در این مسیر، بر ما و بر همه رسانه با هر نام و گستره ای است که پیش از اطلاع موثق یافتن از چند و چون و جزئیات یک مطلب اقدام به بزرگنمایی آن مانند مسکن قسطی نکنیم تا خدای ناکرده از یک سو متهم به خدشه دار کردن اذهان مخاطبان نگردیم و از سوی دیگر موجبات سلب اعتماد جامعه از رسانه ها را فراهم نیاوریم که در غیر این صورت نه تنها رسانه ها ضرر جبران ناپذیر سلب اعتماد عمومی را متحمل خواهند شد بلکه حساب مسکن قسطی نیز با کرام القاسطینی خواهد بود که هیچ امیدی به ضمانت حتی اقساطی شان نخواهد بود. قادر نصیری ترزنق
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :