menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

انعطاف پذیری، راه حلی برای مسکن معاصر

نقش و اهمیت مسکن به عنوان سرپناه فیزیکی و روانی انسان، همواره مهم و کلیدی بوده و به خصوص در فرهنگ ایرانی جایگاه رفیعی دارد. یکی از تفاوت های بینش طراحی در فضاهای مسکونی خانه های سنتی و معاصر ایران، توجه به نیازهایی است که در طول زمان به صورت پیش بینی شده یا نشده برای ساکنین ممکن است به وجود بیاید . با کمی تفکر در نحوه نام گذاری فضاهای خانه های سنتی به طور مثال سه دری، پنج دری، شاه نشین، تالار و. .. و مقایسه آن با فضاهای مسکن معاصر مانند پذیرایی، غذاخوری، نشیمن، اتاق خواب و... نوعی تمایل به عدم استفاده اختصاصی و شناوری فضاها برای عملکردهای مختلف به چشم می خورد. درواقع معمار سنتی بیشتر بستری فراهم می کرده تا خود ساکنین به گونه ای که خود صلاح می بینند و بر اساس نیازهای لحظه ای خود، از فضاها استفاده کنند و عملکرد خاصی را به آنها دیکته نمی کرده است. ساکنین خانه های سنتی این امکان را داشته اند که هرگاه اراده کنند اتاق خود را تبدیل به فضایی برای خوردن غذا، پذیرایی از مهمان یا حتی محل خواب خود نمایند، زیرا فضای اتاق ها به صورت کاملاً باز طراحی می شد و همچنین وجود فضاهایی مانند گنجه، تاقچه و کمد در دیوارها نیز این استفاده چندمنظوره را تسهیل می نموده است. با باز و بستن ارسی ها نیز،ساکنین می توانستند ارتباط خود را با حیاط کنترل کرده، بنا به نیاز ایوانی برای خود ایجاد کنند یا صرفاً فضایی محصور. در تابستان و زمستان هم همیشه جبهه ای از حیاط این امکان را داشت که برای آنها شرایط آسایش بهتری ایجاد کند. در نگاهی فراتر نیز، با رشد و گسترش خانواده و ازدواج فرزندان، خانه بزرگ پدری امکان تقسیم به خانه های کوچک تر در تعامل با هم را داشت. تجربه گرفتن از مسکن سنتی ایران و ترجمه آن به زبان معاصر نیازمند پاسخ به این سؤال است که واقعاً در مسکن محدود و گاها حداقلی معاصر که اکثراً با تأثیرپذیری از معماری غرب به صورت مجتمع مسکونی، شهرک ها و ... و به صورت انبوه سازی می باشند، در عمل چقدر می توان برای ساکنین جای مانور و تغییر گذاشت؟ پیامدهای در نظر گرفتن یا نگرفتن این کیفیت در کوتاه مدت و طولانی مدت چگونه است؟آیا اگر خانه ای که ما در آن زندگی می کنیم بتواند در طول زمان به نیازهای متغیر پیش رو پاسخ دهد، بازهم نیاز به جابه جایی احساس می شود؟ توجه به انعطاف پذیری از منظری دیگر نیز حیاتی است. با تغییر الگوی زندگی و افزایش اجاره نشینی و از سوی دیگر مسئله مهاجرت در شهری مثل تهران که در سال های اخیر رشد سریعی در نرخ جمعیت و شهرنشینی داشته است، تقریباً می توان گفت؛ پیش بینی این نکته که چه کسی با چه فرهنگی قرار است ساکن این خانه شود، توسط معمار و در نظر گرفتن نیازهای این ساکن احتمالی، غیرممکن است. تنها راه برای عکس العمل مناسب به این مسئله، پذیرش این حقیقت است که بهترین کاری که یک معمار می تواند بکند، پیش بینی تغییر به جای پیش بینی قطعیت است. اما متأسفانه تفکر غالب در حال حاضر این است که اگر کاربران از چگونگی فضاها احساس نارضایتی کنند، گمان می بریم که به جای دخل و تصرف در فضا باید شیوه زندگی خود را تغییر دهند! اما بر اساس این شرایط، چاره چیست؟ به هرحال در مسکن معاصر باید با کمترین امکانات و تجهیزات ممکن به اکثر نیازهای انسان پاسخ داده شود، بنابراین پیشنهاد می شود از خرد کردن فضاها و اختصاصی کردن آنها تنها به یک عملکرد جلوگیری شود و نگاهی چند عملکردی به آنها شود. این نگاه نه تنها در مقیاس حیطه ها و فضاهای خانه بلکه حتی در مبلمان نیز باید داخل شود. البته در سال های اخیر مبلمان چند عملکردی مثل کاناپه تختخواب شو، میزهای با قابلیت تغییر ابعاد و... مورد استقبال مشتریان قرارگرفته و این خود مهر تأییدی بر ادعای نیاز به انعطاف پذیری است. اما متأسفانه این نگاه هنوز در مقیاس بالاتر از این و در طراحی اتاق ها و فضاهای واحدهای مسکونی خیلی مورد پیگیری قرار نگرفته است.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 235

فهرست مطالب شماره 235

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×