menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

دگردیسی در معماری روستایی

روستا در خیال انسان، آرامش، طبیعت دست نخورده، آسمان آبی، هوای پاک، گذرگاه های کوچه باغی با دیوارهای کاهگلی و خانه های خشتی و نبود خودرو و موتوسیکلت بوده؛ ستاره های شب روستا نیز مانند شهرها در فوران نورها گم نبوده است. در گذشته، روستاها، معماری سنتی داشت و شهرها در ساخت بناهای مدرن خود، برای در امان ماندن از سرما و گرما، پیرو فناوری بود. بافت روستایی در برابر معماری بیگانه غربی، ساختار خود را از دست می دهد و در این راستا دولت ها تسهیلگر شده اند؛ مانند اجرای طرح هادی که بسیاری از روستاها را دارای جاده آسفالت و خانه های شهری ساز کرده، ولی به جایش، بافت روستایی را از میان برده است. برخی روستاهای کهن ایرانی نه اینکه ثبت ملی شده اند، بلکه چشم به راه ثبت جهانی هستند. کم نداریم روستاهایی که مناسب گردشگری است. روستاهای نمونه، گردشگرپذیر بودن خود را وام دار پیشینه معماری و هویت بومی و تاریخی خود هستند؛ اما چه بر سرشان آمده است؟ ورکانه یکی از 20 روستای ملی، در فاصله 25 کیلومتری شهر همدان، با معماری تمام سنگی خود رو به ویرانی است. همه بافت معماری این روستا از بام تا خرند (حیاط)، پوشیده از سنگ سیاه است و ملاتی از گل و تیرهای چوبی، تنها اتصال دیوارهای سنگی خانه هاست. این روستا با 400 سال پیشینه تاریخی و با همه شهرتی که نماهای زیبایش به هم زده، در آستانه دگردیسی ویرانگر است؛ صاحبان خانه های قدیمی این روستا، گرایش به نوسازی یافته اند و به ویران کردن خانه های سنگی خود پرداخته اند تا خانه هایی با نمای آجر و سیمان جایگزین کنند. در گیلان، مؤلفه هایی همچون بی مرزی میان شهرها و روستاها، شتابی به فرایندهای دگردیسی داده است. البته یک بخش این گرایش به شهری شدن، به بی رونقی صنعت گردشگری برمی گردد و روستاییان، کمتر از ورود گردشگران بهره می برند. دگردیسی های معماری ابیانه نیز به اندازه ای آشکار است که دیدارکننده نامتخصص نیز در یک نگاه، درمی یابد که ابیانه قدیمی گم شده است. روستایی زیبا در ته دنیا، با شکوه سازه ها و بناهای بومی، در همیشه تاریخ، جلوه فروخته است، اما اینک در حال ناپدید شدن است. ویژگی پلکانی روستا، رنگ سرخ دیوارها و نمای ویژه بیرونی خانه ها با پنجره های چوبی اروسی و چشم انداز ایوان ها با نرده های چوبی و کوچه های تنگ و باریک خاطره، شاید فقط از ابیانه بود. خانه های قدیمی ابیانه برای چکه نکردن، مهندسی شده بود، ولی امروز بام خانه هایش را ایزوگام می کنند و پنجره های آلومینیومی را جایگزین چوب می سازند. ساخت وسازها دست کم در گوشه ای دور از بافت قدیمی ابیانه و در قالب شهرک انجام نمی گیرد، بلکه تیشه به ریشه معماری ملی و ریشه دار ابیانه می زند تا بر ویرانه هایش خود را بسازد. همین رویدادهای ناخوشایند در روستای تاریخی کندوان رخ داده است؛ اما آنچه بر اورامانات تیر خلاصی زد، شهر شدنش بود که در سال1360 مفتخر به آن شد! از هنرهای روستایی و بافت معماری ماسوله، چیزی نمانده و گردشگر فقط برای هواخوری به ماسوله می رود. آنچه بافت تاریخی خوانده می شود، صرفاً در یک درصد روستاهای ایران می توان سراغش را گرفت. خانه های خشکه چینی چندمرتبه اورامانات با مواد و ملات بومی، دستاورد پیشینیانی است که به جای پیروی کور از مدرنیت زمان خود، به پشتوانه ذوق خود ساخته و پرداخته اند. هنگامی که از اورامانات سخن می گوییم، در حقیقت از معماری پلکانی و خانه های سنگی و تندشیب هایش سخن می گوییم؛ اگر این ویژگی ها از آن گرفته شود، چه تفاوتی است میان آن و خراب آبادهای سنگ بلوکی حاشیه کلانشهرها؟! بی گمان یک روستا که از روستا بودن، فقط نامی برایش مانده و بس؛ تفاوتی با شهر و شهرستان ندارد، نه برای گردشگر داخلی تماشایی است و نه خارجی!

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 236

فهرست مطالب شماره 236

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×