خوش به حال تهرانی ها
این روزها از خونه که میای بیرون، شلوغی و سر و صدا در انتظارته؛ انگار یه صدایی تو گوشت مدام می گه من دیگه نمی تونم تحمل کنم!!!! پیاده روها و سنگفرش خیابونا چقدر طاقت دارن که تو یه ساعتایی سنگینی وزن و قدم های این همه آدمو تحمل کنن؟! دیوارها چقدر در طول روز و شب باید صدای بوق انواع و اقسام ماشین ها رو بشنون و به روی خودشون نیارن... درختای خسته و کهنسال شهر چقدر هوای آلوده رو باید تصفیه کنن؟! اصلاً این مقدار اکسیژن واسه ریه چند نفر کفایت می کنه؟! شب هام که قصه خودش رو داره، وقتی شهر باید به خواب بره و آرامش به پایتختی که هر روز داره جمعیتش بیشتر و بیشتر می شه یه کم رنگ آسایش بده، فقط شکل سروصداها و شلوغیه که عوض می شه، انگارتهران داره داد می زنه من تحمل این همه جمعیت و ساخت وساز رو ندارم، اما صداش تو شلوغی آدم ها و سروصدای این همه ماشین گم شده... تهران شلوغ شده!! یه چیزی بیشتر از شلوغی، مثل یه بادکنک که زیادی بادش کردن و درحال انفجاره و فقط یه ذره دیگه مونده تا از فشار این همه جمعیت و ماشین بترکه... کجان اون خونه های قدیمی؟! اون خونه های قدیمی با اون حیاط های باصفا که، بوی مادربزرگ ها رو می دادن،کجاست طعم چای تازه دم و درختای مو که تابستون ها واسه چیدن انگورهای رسیده اش از دیوار و چارپایه آویزون می شدیم چون همیشه انگورای اون خوشه بالاییه خوشرنگ تر و آبدارتر بود... گی باورش می شه دیگه نه از اون خونه ها خبری هست و نه از اون درخت های مو! **** ******* ********* **** اشتغال، مسکن، رفاه اجتماعی و... مواردی است که در پایتخت نشینی موردتوجه بوده و به نظر می رسد به این موارد در تهران بیشتر از شهرهای دیگر پرداخته شده است. رضایت از شهرنشینی و کیفیت زندگی در جوامع مختلف موضوع حائز اهمیتی است و در کشور ما نیز مسئولان برنامه ریزی های کلان و عملکرد خود را بر مبنای جاری کردن اصل احترام و رعایت حقوق شهروندی تعریف کرده اند. با توجه به عصر ارتباطات و پیشرفت تکنولوژی و نوآوری ها، انتظار می رود رضایت و رفاه بشر تا حدود زیادی تأمین شود. امروزه با در نظر گرفتن مشکلات اقتصادی و وضعیت معیشتی مردم در کشور می توان به یکی از مواردی که از سوی کارشناسان و جامعه شناسان آسیب شناسی شده است، اشاره داشت؛ افسردگی و خستگی مزمن در بین مردم به ویژه در کلان شهر تهران بسیار جدی است. از سوی دیگر با اندکی تأمل می توان به حجم نفرت و خشمی که افراد در وجود خود حمل می کنند، پی برد. نفرت و خشمی که با اندک جرقه ای جمعی را به آتش خواهد کشید و ناشی از عقده ها و کمبودهای فردی و اجتماعی افرادیست که تلاش شبانه روزی و فعالیت های اجتماعی شان برای تأمین معاش و رفاه، بی ثمر مانده و کمتر شاهد امنیت و آرامش نسبی هستند که خواهان آنند. چهره های بی تفاوت یا عبوس مردم و پرخاشگری و عصبانیت به هنگام رانندگی یا در مواجهه با مسائل و برخوردهای مختلف اجتماعی از جمله عواملی است که کاملاً مشهود بوده و نشان از عدم کنترل خشم دارد و گواه تأثیرگذاریِ چالش ها و مشکلات مردم بر روابط و مناسبات اجتماعی شان در جامعه است. همان طور که می دانید فضای کار و جایگاه شغلی برای افراد جامعه به ویژه قشر تحصیل کرده و جوان از موارد مهم و حیاتی است و به نوعی تصمیم سازی برای ازدواج و آینده را رقم می زند. در شهر تهران موقعیت های شغلی زیادی وجود دارد که برخی از آنها کاذب و در بیشتر موارد متأثر از شرایط خاص پایتخت نشینی است و برخی جوانان جویای کار و شهرت را که می خواهند ره صد ساله را یک شبه طی کنند مجذوب خود می کند. جمعیت رو به افزایش تهران برای تأمین نیازهای حداقلی خود ناگزیرند به کسب درآمد بیشتر بیاندیشند و به این منظور به دنبال موقعیت های مختلف شغلی هستند؛ در این میان آنچه بیش از هر چیز موردتوجه قرار گرفته و باید جدی تر به آن پرداخت حضور افراد غیربومی و مهاجر است که موقعیت شغلی شهروندان تهرانی را ربوده و از سهم و جایگاه شغلی آن ها استفاده می کنند. فارغ از مباحث تأمین شغل، بهداشت، رفاه و امور اجتماعی، مهم ترین نیاز تأمین مسکن و سرپناه است که در این صورت ظرفیت شهر برای ساخت وساز بیشتر تهدید می شود. ساخت وساز در دامنه کوه ها و از بین بردن طبیعت و روی آوردن به برج سازی را می توان از جمله راه کارهای رفع این مشکل دانست...و البته خود آن نیز زمینه ساز آلودگی هوا و پایین آمدن کیفیت زندگی در پایتخت است. واقعیت این است که با انفجار جمعیتی این شهر، هر راهکاری آبستن معضلات تازه ای است که به مرور و یکی پس از دیگری آن ها را می زاید.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :