menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

تشدید رکود با حذف بسازبفروش ها

گروه ساخت وساز: با وجود اینکه حجم ساخت وساز و صدور پروانه توسط شهرداری ها روزبه روز کاهش می یابد اما عوارض ساخت وساز سال به سال گران تر می شود و معدود کسانی که در این شرایط باید ساختمان سازی کنند، مجبورند در ماه های انتهایی سال برای گرفتن پروانه اقدام کنند. علاوه بر این خبر دومرحله ای شدن صدور پروانه ساختمان خیلی زود به گوش سازنده ها رسیده و آنها نمی خواهند در سال آینده کارشان به اما و اگر بکشد. در ادامه تهیه سلسله گزارش های پیام ساختمان از مراجعات مردم به شهرداری، سراغ یکی دیگر از مناطق 22گانه تهران رفته ایم و از آنها در مورد دلیل مراجعه و عملکرد شهرداری پرسیده ایم. ساختمانی که فروریخت ارباب رجوعی پله ها را غرولندکنان پایین می آید؛ از او می پرسم ظاهرا خیلی ناراحت هستید. پاسخ می دهد: می خواستی ترانه بخوانم؟ چندی پیش ساختمانم را به یک سازنده دادم تا برایم بسازد. مهندس ناظر هم بر طبق قانون از طرف سازمان نظام مهندسی برای ساختمان من مشخص شد اما دیروز (روز قبل از تهیه همین گزارش) ساختمانم به دلیل فاصله بالای دهانه ها فروریخت. وی ادامه می دهد: نکته جالب اینجاست که مجری ساختمان به رغم تردیدی که داشت، در این مورد با مهندس ناظر مشورت کرد و مهندس ناظر، این سازه را بلااشکال اعلام نمود. موضوع را به مسئول شهرداری گفتم اما عنوان می کند که باید گزارشت را به سازمان نظام مهندسی بدهی نه به ما. فکر می کنید سازمان نظام مهندسی چه کار می کند؟ نهایتا مهندس ناظرش را به شورای انتظامی دعوت کرده و پروانه او را برای مدتی معین پیش خودش نگه می دارد. صد رحمت به مجری که حاضر است سهم خودش را از اتفاق پیش آمده بپردازد. به خود آقای مهندس ناظر هم که زنگ می زنم ایشان می گوید من کاره ای نیستم اصل کاری مجری است که باید جوابگو باشد. امان از دفاتر! ارباب رجوع دیگری که با کت و شلوار شیک مشغول خواندن یک پرونده است، می گوید مهندس ناظر است و منتظر آمدن مجری است. از او در مورد وضعیت این روز های نظارت می پرسم. وی می گوید: نمی شود روی شغل نظارت حساب باز کرد. روزبه روز وظایف ناظر سنگین تر می شود و در عوض حقوقش افت می کند. این دفاتر خدمات الکترونیک هم که قوز بالاقوز شده اند؛ در هر مرحله ای که می خواهیم گزارش مرحله ساخت وساز را به شهرداری ارسال کنیم، باید از طریق این دفاتر انجام شود و در هر مرحله از ما پول می گیرند. درحالی که این کار با دسترسی ساده مهندسان ناظر به سیستم قابل انجام است. ساختمان بد بیخ ریش سازنده در همین حین که با مهندس ناظر مشغول صحبت بودم. دوست ناظر که سازنده بود به جمع ما اضافه شد. وی در انتقاد از وضعیت امروز صنعت ساختمان گفت: حدود یک سال پیش ساختمانی را برای یکی از همسایه ها ساختم که پایان کار و سندش را گرفت و تمام شد. اما به یکباره اتفاق ناگواری افتاد که به هر که می گویم، تعجب می کند. مسئله از این قرار است: در آن زمان که ساخت وساز ساختمان دو طبقه تکمیل شد، مالک ساختمان عنوان کرد نیازی به حفاظ برای پشت بام نیست چون پول کافی ندارد و شاید هم در آینده ای نه چندان دور طبقه سوم را روی آن بنا کند؛ بنابراین من هم صحبت ایشان را گوش کردم. بعد از مدتی مالک ساختمان درگذشت. وی اضافه می کند: متأسفانه چند روز پیش بچه 6 ساله در پشت بام مشغول بازی بود که در همین حین از لبه پشت بام سرخورده و به پایین سقوط کرد. خوشبختانه کودک زنده ماند، اما لگن و دو دستش شکست. حالا پسر صاحب خانه که از خارج برگشته یقه من را گرفته که چرا پشت بام محافظ ندارد. هر چه هم می گویم پدرتان نخواستند، عنوان می کند پدر من ناشی بوده آیا شما باید هر کاری می کردی؟ خلاصه اینکه از من شکایت کرده است. دادگاه هم از من خواسته که تمام و کمال یک نسخه از پرونده ساخت وساز ساختمان را از شهرداری بگیرم. دنبال مهندس ناظر هم می گردند؛ مهندس ناظری که در زمان ساخت وجود نداشت و یک نفر به جای ایشان فقط برگه ها را امضا می کرد و اصلا از ساختمان خبر نداشت. پای مجری همیشه گیر است و ساختمان بد بیخ ریش سازنده است. مصرفی شدن مسکن از این مجری نگون بخت در مورد دومرحله ای شدن صدور پروانه ساختمان می پرسم که او پاسخ می دهد: شهرداری با این دومرحله ای شدن تا می تواند پول می گیرد؛ قطعا به تعداد دفعاتی که باید مالک و سازنده مراجعه کنند، باید پول بپردازند. اما مسئله به همین جا ختم نمی شود و این موضوع برای شهرداری و ما از جهاتی خیلی بد است. برای ما بسازبفروش ها خیلی بد می شود چون عملا دستمان از ساخت وساز کوتاه می شود و این خبر خوبی برای شهرداری ها نیست. به هرحال بخش اعظم ساخت وسازها توسط بسازبفروش ها انجام می شود و با این کار عملا حذف می شوند. حذف بسازبفروش یعنی حذف سرمایه گذاری در بخش مسکن و این موضوع باعث حرکت ساخت وساز به سمت مصرفی شدن و در نتیجه تشدید رکود مسکن می شود. دعوا سر لحاف ملانصرالدین نفر آخری که با پیام ساختمان گفتگو کرد با استیصال می گفت: حدود 10 سال پیش زمینی به عنوان ارث به من رسید. در همان زمان بنده باید برای ادامه تحصیل به اسکاتلند می رفتم. حدود یک سال پیش دو نفر از زمین خواران حرفه ای با کشیدن یک نقش حساب شده برای تصاحب ملک من اقدام کردند. بدین معنی که هر دو نفر سر مالکیت ملک من به طور صوری کارشان به دادگاه می کشد و چون ملک بنده سند ندارد، قاضی در نهایت با بررسی اظهارات رأی به مالکیت یکی از آن دو می دهد و در نهایت هر دو خوشحال و خندان ملک را صاحب می شوند. حتی رسما شروع به ساخت وساز کرده اند؛ چشمتان روز بد نبیند همین که شنیدم شوکه شدم. حالا بین ثبت، شهرداری و دادگستری در آمد و رفت هستم.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 239

فهرست مطالب شماره 239

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×