menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

هنوز نتوانسته ایم ایمن فکر کنیم

در بحث حریق عوامل سه گانه: انسان، فرسودگی تجهیزات و فرسودگی ساختمان نقش دارند که اصطلاحاً به عنوان مثلث ایمنی مطرح هستند. اگر به علل بروز حوادث حریق در کشور بنگریم، عامل انسانی بیشترین نقش را داشته و بعد از آن فرسودگی ساختمان قرار دارد. در کنار اینها باید به تجهیزات قدیمی و استفاده غیرمجاز از سیستم های تأسیساتی اشاره کنیم. بسیاری از سیستم های تأسیساتی از ابتدا برای ساختمان های مسکونی طراحی شده اند ولی بعدها با تغییر کاربری برای امور اداری و تجاری مورد استفاده قرار می گیرند. در حالی که چارچوب فضای فیزیکی و توانمندی های بالقوه این ساختمان برای تأمین سیستم روشنایی و گرمایشی مسکن کفایت نمی کند به مرور زمان با افزایش اتاق ها و تجهیزات جانبی حالت کارگاهی پیدا کرده است. از بین گاز و برق طبیعتاً جریان برق به خاطر قدمت و گستردگی بیشترین خطر را ایجاد می کند، ضمن اینکه امکان دسترسی غیرمجاز به برق همواره وجود دارد ولی در خصوص گاز اینگونه نیست. گازکشی یک سیستم جدیدی است که استانداردهای خاصی در خصوص آن اعمال می شود. لوله کشی گاز عموماً روکار است و در صورت بروز مشکل سریعاً شناسایی می شود ولی برق توکار است. همین موضوع شناسایی خطر را با مشکل مواجه می کند و حتی می تواند باعث تحریک گاز شود؛ بنابراین جریان برق در بروز آتش سوزی متهم اول است. قانون ایمنی مشکل قانونی کمتر مورد توجه است اگر قانون مشکل داشته باشد می توان آن را به سهولت اصلاح کرد. ما قانون ایمنی داریم که وزارت کار به همراه وزارت راه و شهرسازی آن را تدوین کرده اند. در بخش برق و گاز به اندازه کافی قوانین و استاندارد تعریف شده است ولی بسیاری از آنها در کتابخانه ها خاک می خورند، تنها در مواقعی به آنها مراجعه می شود که جنبه حقوقی داشته باشند. هرچند استانداردهای کافی در خصوص ایمنی تجهیزات تأسیساتی تعریف شده است با این حال مشکل اصلی به چگونگی رویکرد و نگاه ما به ادبیات ایمنی برمی گردد. واقعیت اینکه هنوز نتوانسته ایم موضوع ایمنی را در خانواده ها نهادینه کنیم. متولیان فرهنگی کشور باید در خصوص این مسئله پاسخگو باشند؛ بنابراین تا زمانی که فکر می کنیم با دادن صدقه مشکل ایمنی برطرف می شود مشکلات همچنان ادامه خواهد داشت. در حالی که ایمنی راهکار و ساز و کار تعریف شده ای دارد و نیازمند نگاه درست و علمی است ولی ما هنوز نتوانسته ایم ایمن فکر کنیم. اگر بخواهیم ایمنی را در جامعه رواج دهیم شرط اصلی مسئولیت پذیر بودن مردم است. برای اینکه انسان ها مسئولیت پذیر باشند باید قبول کنیم که دیگران هم حق دارند. در حال حاضر حس مسئولیت پذیری در بخش های مختلف جامعه به اندازه کافی وجود ندارد این موضوع در بخش ایمنی و جلوگیری از حریق هم مشهود است. تجهیزات فرسوده و غیراستاندارد تاسیساتی تجهیزاتی که در ساختمان های ایران به کار می روند، تابع استاندارد هستند. تجهیزات خارجی استانداردهای خاص خودش را دارند ولی باید با استانداردهای ایران همخوانی داشته باشند. ملاک ما برچسب استاندارد روی کالا است که نحوه استفاده از آن مشخص شده اگر مصرف کننده طبق آن عمل کند قاعدتاً نباید مشکلی داشته باشد ولی زمانی که این تجهیزات خارج از موارد توصیه شده مورد استفاده قرار می گیرند نمی توان پای سازنده تجهیزات را به میان کشید. مشکل دیگری که در کشور وجود دارد نامشخص بودن عمر دستگاه های تأسیساتی است زیرا مردم به دلیل برخی اعتقادات و مسائل اقتصادی حاضر به تعویض دستگاه پس از پایان عمر آن نیستند و آنقدر از دستگاه استفاده می کنند تا حادثه ای ایجاد شود و سپس آن را تعویض کنند. همه اینها به فرهنگ ایمنی برمی گردد که متأسفانه در کشور ما بسیار ضعیف است. اعلام و اطفای حریق در بافت های فرسوده در بخش اعلام و اطفای حریق بیشترین توجه ما به ساختمان هایی است که در حال ساخت هستند یا به تازگی ساخته شده اند. به این علت که با توجه به رشد ساخت و ساز در کشور فرصت پرداختن به بافت های فرسوده و تجهیز آنها به سیستم های ایمنی و اطفای حریق کمتر ایجاد می شود و برای فعالان بخش ایمنی امکان جذابیت و ریسک در این زمینه وجود ندارد. بیشترین حوادث در بافت های فرسوده است و باید برای آنها فکر اساسی شود. سازمان های زیادی در این خصوص دخیل هستند از وزارت راه و شهرسازی، شهرداری گرفته تا صاحبان خانه های مسکونی و تجاری و صنعتی. به نظر می رسد اصلاح ساختمان ها باید در سه برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت انجام شود. خوشبختانه برنامه های بلندمدت خوب طراحی شده اند ولی در کوتاه مدت و میان مدت زیاد موفق نیستیم به این دلیل که؛ سرمایه گذاری عمده در این بخش صورت نمی گیرد و متقاعد کردن ساکنان، مالکان، مستاجران، سازمان ها و نهادهای بهره بردار به سادگی میسر نمی شود. البته شهرداری برای ساختمان های در حال ساخت نصب سیستم های اعلام و اطفای حریق را الزامی کرده است. با این حال مسئله مهمی که در بخش ایمنی خانه مطرح است؛ ناشناخته بودن خطر و عدم نظارت سازمان ها و نهادهای ذی ربط است. تعهدات به درستی اجرا نمی شود و در اغلب اوقات به دلیل جابه جا شدن متولیان اولیه در عمل نتیجه مطلوب را نخواهیم داشت. پیمانکارها بعد از انعقاد قرارداد معمولاً ادامه کار را به پیمانکارهای جزء واگذار می کنند و آنها هم ممکن است کار را به اشخاص دیگری واگذار کنند و این دست به دست گشتن هزینه ها را افزایش داده و ناچار می شوند از کیفیت کار بکاهند. متأسفانه این مسئله به عنوان فرهنگ غالب ساخت و ساز مملکت درآمده است. سخن پایانی... ساخت و ساز در کشور ما جنبه فرهنگی پیدا نکرده است و اغلب فعالان این بخش بسازبفروش هستند. تا زمانی که به این موضوع توجه نشود نظارت بر ساخت و سازهای غیرمجاز به سادگی میسر نمی شود. ما باید گروه هایی تشکیل دهیم که بر کار مجریان ساخت و ساز نظارت کنند، منظور رواج سازمان های مردم نهاد یا ان. جی. او است این گروه ها می توانند کارهای بر زمین مانده مسئولان را انجام دهند. باید فضا را برای آنها فراهم کنیم تا فرهنگ سازی کنند و خود ما هم باید ایمن رفتار نماییم و از آنها حمایت کنیم.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 239

فهرست مطالب شماره 239

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×