menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

شهر یا کارگاه ساختمانی؟

بی شک تاکنون با تخریب ساختمان های زیادی در محله های مختلف سطح شهر روبه رو شده اید، ساختمان هایی که به ده ها سال قبل تعلق داشته و جزو بافت فرسوده هستند یا برعکس ساختمان هایی که عمرشان زیاد نیست ولی تخریب می شوند تا جایشان را به ساختمان های مرتفع تری بدهند. این روزها محله، خیابان و کوچه ای در شهر پیدا نمی کنید که از ساخت وسازها و عوارض ناشی از آن در امان مانده باشد. گویی شهر تبدیل به یک کارگاه ساختمانی شده و هر روز با طلوع خورشید کارگران مشغول کارند. معضلات و آسیب های بافت فرسوده مقوله پیچیده و دارای ابعاد بسیاری است؛ از امکان ریزش سقف این ساختمان ها گرفته تا عدم امکانات و دسترسی برای اطفای حریق و خدمات درمانی به دلیل کوچه های کم عرض این محلات و همچنین برای ایجاد امنیت، آسایش و آرامش ساکنان و همچنین زیباسازی چهره شهر بسیار منطقی است که نوسازی و بازسازی انجام شود. این در حالی است که با جوانمرگ کردن برخی ساختمان ها تخریب انجام داده، نه تنها برای ساکنان محله، انواع آلودگی های صوتی، گردوخاک، مشکلات ترافیکی را در حین انجام پروژه به وجود می آوریم بلکه موجب هدر رفتن سرمایه های ملی و مصالح به کاررفته شده ایم. همچنین بعد از ساخت بناهای بلند، افزایش جمعیت محله، کمبود پارکینگ و کاهش سرانه فضای سبز و سایر خدمات شهری و اجتماعی را موجب می شویم. یکی از دلایل این امر، نداشتن درآمد پایدار مدیریت شهری است که از چنین ساخت وسازهایی استقبال می کند. از سوی دیگر هر نوع نوسازی یا بازسازی با تخریب و آلودگی محیط زیست همراه است چون تخلیه نخاله های ساختمانی به محیط زیست آسیب جدی وارد می کند. با بررسی این نوع ساخت وسازها و آسیب شناسی، می توان گفت برخی ساختمان ها که به سرعت در لیست بافت فرسوده قرارگرفته و تخریب می شوند از کیفیت لازم برخوردار نیستند و به عبارتی سازندگان به تولید بافت فرسوده پرداخته و با به کارگیری مصالح غیر مرغوب و عدم رعایت مقررات ملی ساختمان، عمر ساختمان ها را کوتاه می کنند و از طرفی ایجاد ارزش افزوده و انتفاع مالی جذابیت فراوانی برای سازندگان و سرمایه گذاران دارد. از همه این معضلات که بگذریم با وجود شعارها و تبلیغاتی که در موردحفاظت و نگهداری فضای سبز شهری شده و قطع درختان به شدت مورد نکوهش قرار گرفته است، همچنان در برخی مناطق شاهد از بین بردن فضای سبز و قطع درختان هستیم؛ به طور مثال از بین بردن جنگل شیان و ایجاد سازه استوانه ای به جای آن و بسیاری موارد دیگر. سؤال این است وقتی تهران دارای طرح تفصیلی است، آیا جایی برای مصوبات خلاف قانون کمیسیون ماده 5 که در بسیاری موارد با همراهی دستگاه های دولتی و اعطای مجوزهای غیرقانونی انجام می شود، وجود دارد؟! همان طور که می دانید بودجه تهران به میزان 18 هزار میلیارد تومان برای سال 94 به تصویب شورای شهر رسید و کارشناسان را با این پرسش مواجه کرد که این رقم برای سال جاری چگونه تأمین خواهد شد؟! قالیباف، شهردار تهران در بهمن 93 با قاطعیت اظهار داشت: اگر همه ساخت وسازها هم در تهران تعطیل شود کل هزینه ها 5150 میلیارد تومان است و درآمدهای بدون عوارض نیز 7400 میلیارد خواهد بود و اگر شهرداری تک محصولی شود می تواند با 2000 میلیارد پیش رو باقیمانده شهر را اداره کند؛ چراکه اقتصاد ما مبتنی بر ساخت وساز نیست، اما امروز دیگر همه می دانند که این اظهارنظر چندان قرین به صحت نیست و ساخت وساز همچنان منبع درآمد مهمی برای شهرداری است. تا زمانی که تراکم اضافی و تغییر کاربری و به عبارتی شهرفروشی وجود دارد، شهرسازی اصولی در شهر انجام نخواهد شد. به راستی پاسخ آیندگان و فرزندانمان را چه کسی خواهد داد؟ مگر نه این است که دیگران کاشتند و ما برداشتیم؛ ما بکاریم تا دیگران برداشت کنند...

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 243

فهرست مطالب شماره 243

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×