گل سرخ جهان
میترا یزدچی قسمت هفدهم در ادامه بررسی معماری ایرانی در سفرنامه ها، این بار سفرنامه منتس مادفون روزن را معرفی می کنیم: یکی از ویژگی های سفرنامه منتس مادفون روزن ترسیم آداب و مراسم نوروزی ایرانی است. وی در بخشی از سفرنامه خود در رابطه با سال نو در ایران آورده است: در روز 21 مارس برابر با اول فروردین ماه، آغاز جشن های نوروز ایرانیان است. لبخند بر لب همه نقش می بندد، خورشید می درخشد، گل ها شکوفه می کنند و جویبارها در میان کوهستان ها همانطور که می غلتند و به پیش می روند، آوای گوش نوازی را زمزمه می کنند. حال و هوای تمام خانه ها حتی خانه کاه گلی فقیرترین افراد هم در این ایام دگرگون است و بوی بهار می دهد. همه خانواده ها در این ایام در بشقاب یا پشت کوزه ها سبزه سبز می کنند و از خداوند متعال می خواهند سال پربار و پرمحصولی را برای آنها رقم بزند. آنان که می توانند، خانه خود را با فرش آذین می بندند و آینه را جلوی خانه می گذارند تا نور خورشید را به داخل خانه منعکس کند. به هنگام شب، چراغ و شمع را جلوی آینه قرار می دهند تا دیوارها بدرخشند و منظره روشن و زیبایی برای عابرین ایجاد شود. زن ها کیک و شیرینی می پزند که نه تنها به اقوام بلکه به فقرا هم می دهند. معرفی اصفهان وی در ادامه سفرنامه خود به معرفی زیبایی های اصفهان پرداخته و پس از توصیف آب وهوای آن به توصیف معماری این شهر زیبا پرداخته و آورده است: اصفهان، گل سرخ جهان نام گرفته است، اما اینها چیزهایی نیستند که همه توجه شما را به خود جلب کنند. مساجد آن نه تنها بیشمار و بلکه رنگ آنها آبی و روشن و زیباست. پل های این شهر نیز زیبا و خیابان های آن عریض و مشجر است به طوری که هر خارجی را شیفته و مفتون خود می کند. یک ضرب المثل ایرانی است که می گوید اصفهان، نصف جهان و یک ضرب المثل دیگر می گوید اگر اصفهان نبود، شاهکار خلقت ناقص می شد. گردش داخل شهر را با دیدار از مسجد شاه آغاز کردیم. موقع اذان ظهر بود و جوانی ما را به داخل مسجد هدایت کرد. در این مسجد 18 هزار کاشی به کار رفته بود. کف مسجد با سنگ مرمر بسیار زیبایی به رنگ قرمز مواج که از یزد آورده شده بود مفروش گشته بود. ساحل زاینده رود پس از دیدار مسجد امام و چندین آثار باشکوه دیگر، اسماعیل خان پیشنهاد کرد تا از جلفا و سپس پل خواجو دیدن کنیم و انعکاس نور ماه در زاینده رود را ببینیم. بعد از غروب آفتاب و وقتی که ماه در آسمان بالا آمد به کنار رودخانه زاینده رود رفتیم. صبح روز بعد هم به سمت چهارمحال و بختیاری راه افتادیم که زیبایی های خاص آن ما را متعجب کرد مثلا گورستان ها در کنار جاده بودند. روی هر گور یک مجسمه شیرسنگی بود و هرچه جلوتر می رفتیم تعداد شیرهای سنگی بیشتر می شد.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :