تاروپود فرسوده بافت شهری
چند سالی است که در طرح های عمرانی دولت و در حوزه ساختمان، رسیدگی به بافت فرسوده شهری، جا خوش کرده و به عنوان گزینه ای قابل تأمل، طرح های اجرایی فراوانی را به خود اختصاص داده است اما دریغ از اجرا و اتمام طرح های پیشنهادی! با توجه به ساخت وسازهای غیراصولی و عدم رعایت مقررات ملی ساختمان با گذشت زمان، هر روز بر آمار بافت های فرسوده افزوده شده و به عبارتی سازندگان به تولید بافت فرسوده پرداخته اند. درحال حاضر بافت های قدیمی شهری و پایدار کردن آنها، بخشی از مشکلات و معضلات اساسی مدیریت شهری به شمار رفته و مسئولان دولتی و مدیران برنامه ریزی شهری را به فکر واداشته تا مناطق بافت فرسوده را شناسایی کرده، طرح های پیشنهادی را در قالب کمیته های مختلف پیگیری و اجرا کنند. به گفته مسئولان 77 هزار هکتار بافت فرسوده در کشور و 3 هزار و 268 هکتار در تهران وجود دارد و علیرغم کوشش آنان، تاکنون احیای مناطق دارای بافت فرسوده به صورت کامل انجام نشده و طرح اصلاح و نوسازی بافت های فرسوده در تهران و برخی از شهرها با فرازوفرودهای زیادی همراه بوده است. ازآنجاکه شکل گیری محلات بنا به دلایل مختلف منطبق با اصول شهرسازی و معماری شهری نبوده به مرور زمان تبدیل به بافت فرسوده شده و همان گونه که می بینید کلانشهر تهران در مناطق مختلفی دارای بافت فرسوده است و نوسازی و بهسازی این نوع بافت ها، توجه ویژه دولت، شهرداری ها و مشارکت مردم را می طلبد. هرچند شهرداری تهران طرح های تشویقی و تخفیف عوارض را برای انجام این کار لحاظ کرده و از سوی بانک مسکن تسهیلات ساخت و احیای بافت های فرسوده در سه سقف 30، 40 و 50 میلیون تومانی در نظر گرفته شد، اما عوامل بسیاری در کندی روند نوسازی بافت فرسوده شهرهای بزرگ، به خصوص کلان شهرها دخیل هستند؛ از یکسو پایین بودن ارزش افزوده برای سرمایه گذاران و از سوی دیگر مقاومت ساکنان این بافت ها در مقابل نوسازی. اهمیت و ضرورت بازآفرینی بافت های فرسوده بر کسی پوشیده نیست و علیرغم اینکه این بافت ها مشکلات متعددی دارند و در برخی موارد موجب بروز ناهنجاری های اجتماعی و فرهنگی می شوند؛ با رهاسازی آنها که سرمایه های ملی محسوب می شوند، عملا قسمتی از شهر که دارای امکانات زیربنایی است غیرقابل استفاده می شود، به عبارت دیگر کم توجهی به این مناطق و عدم اجرای پروژه های بازآفرینی، باعث شده این مناطق در ردیف بی ارزش یا کم ارزش ترین مناطق شهر قرار گیرند. همه ما می دانیم که امکانات شهری در بافت فرسوده نسبت به سایر مناطق، پایین تر و گاهی فاقد تأسیسات زیربنایی و روبنایی مناسب هستند. به طور مثال، اغلب واحدهای ساختمانی در بافت های فرسوده شهری در برابر سوانح طبیعی از جمله زلزله مقاوم نبوده، منظر شهری را تحت الشعاع قرار داده، با سلیقه های مدرن امروزی مطابقت ندارند. در این بافت ها معمولا معابر و کوچه ها با عرض کمتر از 6 متر ایجاد ناامنی کرده به هیچ وجه متناسب با زندگی شهری امروز نیستند. علاوه برآن، در مواقع ضروری و اضطراری عبور و مرور غیرممکن و دشوار شده، در زمان وقوع حادثه ای مانند آتش سوزی، نمی توان به موقع آتش را خاموش کرد و به کمک آسیب دیدگان رفت. گسترش شهرها و ساخت وسازهای غیراصولی و از همه مهم تر مشاهده سقف های ناامن در مقابل زلزله و سوانح طبیعی، دلیل محکمی است که می توان با برنامه ریزی منسجم و توجه بیشتر به ساماندهی بافت های فرسوده شهری پرداخت و با احیای آنها به اهداف توسعه ای دست یافت. امنیت اجتماعی، چرخه اقتصادی و اجتماعی شهری و بهره مندی مردم از مزایای عمرانی ازجمله حقوق نادیده ساکنان بافت های فرسوده است و به طور حتم در این میان احیای بافت فرسوده و بهسازی خانه های واقع در این بافت ها، علاوه بر کاهش ناهنجاری ها و آسیب های اجتماعی، منجر به حذف مهاجرت های درون شهری شده و از گسترش شهر نیز جلوگیری خواهد کرد. برای بهسازی و بازآفرینی بافت های فرسوده باید به اصول شهرسازی، معماری و اقتصاد شهری، مطابق با قابلیت های هریک از مناطق مورد نظر توجه شده با دیدگاه کلان اقدام کرد. دستیابی به این هدف ملی در گرو فراهم آمدن بسترها و زیرساخت های لازم برای اجرای همه جانبه و هماهنگ است. تهران به کلان شهر تبدیل شد، اما وضعیت بناها و خانه های آن همراه با این رشد، تغییر نکرد.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :