آسیب ها و چالش های ساخت و ساز در خاورمیانه
آسیب ها و چالش های ساخت و ساز در خاورمیانه مجله خبری تحلیلی کانستراکشن در تحلیلی که در آخرین نسخه اینترنتی خود با نام چرا پروژه های ساخت و ساز در خاورمیانه ضعیف شده اند؟ منتشر کرد، آورده است: در منطقه خاورمیانه پیمانکاران ساختمانی و مشتریان آنها به طور همزمان دچار اشتباهات مشترکی می شوند و این اشتباهات منجر به ضعف صنعت ساخت و ساز در این منطقه شده است. در ادامه با اشاره به اینکه ایرادها در صنعت ساخت و ساز در هر کشور بسته به فرهنگ مردم آن می تواند تا حدودی متفاوت باشد، آمده است: دلیل اینکه پروژه های ساخت و ساز در خاورمیانه ضعیف شده یا شکست می خورند، تشتت آراء میان حرفه ای های این صنعت است که به کرات وجود دارد. در پی تحقیقات وسیعی که این مجله در مورد دلیل رکود بازار ساخت و ساز در منطقه خاورمیانه و در میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس انجام داد، مشخص شد که تشتت آراء میان دست اندرکاران ساخت و ساز و اشتباهاتی که هر دو طرف پیمانکار و مشتری مرتکب می شوند، سبب ایجاد رکود کنونی در صنعت ساخت و ساز این منطقه شده است. پیش از هر چیز باید بدانیم که پروژه های ساخت و ساز به دلیل عدم طراحی مناسب شکست می خورند. دلایل دیگر هم در دو طبقه بندی زیر می گنجند: دلایل مربوط به مالکین: موضوعات دامنه: نه مقیاس مالی پروژه و نه مقیاس مالی محصول نهایی ساخت و ساز هیچ کدام به طور کامل نیازهای بیزینس تجاری سازنده را پوشش نمی دهند. موضوعات ارتباطات: ارتباطات ضعیف و ناکافی میان مالک پروژه و دیگر سهامداران یک پروژه معمولا سبب تأخیر و ایجاد بن بست های معنادار متعدد می شود. تعیین زمان دقیق برای اتمام پروژه های بلندمدت: عدم علاقه مندی مالکین به اعلام زمان دقیق اتمام پروژه های طولانی مدت سبب ایجاد چالش هایی در زمان بندی و بودجه پروژه های ساخت و ساز شده و موضوع بودجه تأثیر بدی بر برآیند فعالیت های پیمانکار دارد. تیم بی تجربه یا فاقد کیفیت لازم: اگر برای یک پروژه، تیمی فاقد مهارت و تجربه لازم به کار گرفته شود، این پروژه به شکست می انجامد. مشتری برای پروژه ای پول می پردازد که کادری با مهارت و با تجربه داشته باشد و نه تیمی که صرفا بر اساس روابط با مالک انتخاب شده باشد. برآوردهای ضعیف:مشکلات زمانی رخ می دهد که مشتریان درباره محصول نهایی پروژه برآوردهایی دارند که ناکامل است و با بودجه ای که مالک برای پروژه تعریف کرده است، فاصله زیادی دارد. عدم ارتباط میان بودجه های پروژه و نیازهای بیزینسی پروژه: یکی دیگر از دلایل اصلی ضعف هم این است که نیازهای بیزینسی پروژه با بودجه های تعیین شده از سوی مالک و طرح اجرایی تأیید شده، در یک راستا نیستند. طرح های کامل نشده: یک فاکتور رایج در شکست یک پروژه این است که کار ساخت پیش از اتمام و نهایی شدن طرح ها آغاز می شود. کمبود ریسک پذیری: یک موضوع مهم دیگر این است که مالکان ریسک های موجود را به خوبی درک نمی کنند و هر زمان که مشکلی پیش می آید نمی توانند به خوبی از پس آن مشکل بربیایند. زمان بندی غیرواقعی: تأخیر در پروژه در طول ارائه ایده اولیه، طراحی و تأیید آن اغلب سبب می شود که فرآیند ساخت با عجله صورت بگیرد و ایرادهای مهمی در مرحله ساخت ایجاد شود. دلایل مربوط به پیمانکاران: تعریف بخش های جدید در پروژه: اغلب شاهد هستیم که پیمانکاران در میان پروسه ساخت، بخش هایی را به آن اضافه می کنند که در طرح اولیه وجود نداشته و همین امر اشکالاتی را ایجاد می کند. تخمین های ضعیف: مشکلات زمانی ایجاد می شود که پیمانکاران با اطلاعات ناقص یا تاریخ گذشته کار خود را آغاز می کنند. در چنین شرایطی اطلاعات دقیق با ارزیابی های ناکافی در مورد ساخت، نیروی کارگری و قیمت مصالح اختلاط پیدا می کنند. تغییر: هرگونه تغییر در تعداد افراد تیم مدیریت و کارگری یا بودجه پروژه بر افراد و در نهایت محصول نهایی پروژه تأثیرگذار خواهد بود. کمبود منابع و تیم بی تجربه: هر زمان که در پروژه های ساخت و ساز هرکدام از منابع مالی، مصالح، بخش کارگری یا مدیریت ضعیف باشند، این پروژه به شکست می انجامد. قراردادهای نامناسب: زمانی که قراردادهای ساخت و ساز طوری تنظیم شوند که از لحاظ قیمت و شرایط کلی به طرف مالک باشد، با توجه به اینکه پیمانکار در محیط کار با چالش های ویژه ای روبه رو است، این قرارداد نامناسب تلقی شده و باعث شکست در پروژه می شود. پیمانکار از ابتدا باید قراردادی مناسب با مالک منعقد نماید. کمبود حمایت از سوی مدیریت ارشد: زمانی که مدیریت ارشد پروژه برای حل موضوعات و چالش های کلیدی پروژه به موقع حمایت لازم را به عمل نمی آورد، پروژه دچار اشکال می شود. داشتن حمایت مدیریت ارشد پروژه به این دلیل مهم است که به ارتباط ها و گفتگوهای کلیدی با مالک می انجامد. موضوعات طراحی: در موارد بسیاری طراحی پروژه ناکارآمد و ناکافی است و طراحی های انجام شده با محصول نهایی ساخت و ساز انطباق کافی ندارد، در برخی اوقات نیز طراحی صورت گرفته در زمان تعیین شده برای پروژه انجام شدنی نیست. این امر پروژه را ضعیف می کند. موضوعات همکاری: به گفته بسیاری از پیمانکاران، عدم همکاری میان رده های مختلف پیمانکاران و تأمین کنندگان مصالح تأثیرات بسیار خطرناکی بر پروژه دارد. زمان بندی فوق العاده پرفشار: یک زمان بندی فوق العاده پرفشار به ناکارآمدی در پروژه می انجامد و در نهایت پروژه حتی دیرتر از آنچه می بایست، به پایان می رسد. پیمانکار مسئول مدیریت این موضوع است. عدم توانایی برای رویارویی با شرایط پیش بینی نشده: بسیاری از پیمانکاران اغلب تکنیک های مدیریت شرایط پیش بینی نشده را ندارند و به همین دلیل اشکالاتی در پروژه ایجاد می شود. به نوشته مجله کانستراکشن ، تمام موارد بالا منتج از تحقیقی غیررسمی است که این مجله از فعالان عرصه ساخت و ساز در کشورهای عربستان، مصر، قطر، امارات و برخی دیگر از کشورهای خاورمیانه انجام داده است.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :