menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

تسهیلات نوسازی یا سراب آرزو ها

گروه ساخت وساز: بافت های فرسوده امروزی که روزگاری هسته اولیه شهر ها بودند، با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کنند. از یک طرف به خاطر فرسودگی، در زلزله ها خسارات جبران ناپذیری را به همراه خواهند آورد و از سوی دیگر انواع مشکلات اجتماعی مانند بزهکاری، قاچاق و سایر ناهنجاری ها حیات ساکنان را تهدید می کند. پس از زلزله بم اظهارات کارشناسانه زیادی از طرف مسئولان در مورد 72 هزار هکتار بافت فرسوده شهری عنوان شد و همه متفق القول بر نوسازی این بافت ها تأکید کردند اما متأسفانه عدم هماهنگی دستگاه ها و نبود عزم جهادی در حوزه اجرا باعث شد تا رفته رفته هیچکدام از شعار های قشنگ از جمله نوسازی سالانه 10 درصد بافت های فرسوده به عمل منتهی نشود. امروز نه از تسهیلات نوسازی خبری است و نه از اقدامات زیربنایی دستگاه های خدمت رسان؛ خدمات هم محدود به تخفیف در عوارض صدور پروانه، آن هم در برخی از کلانشهر ها توسط شهرداری شده است. در ادامه تهیه سلسله گزارش های پیام ساختمان از پروژه های ساختمانی سطح شهر، سراغ یکی از محلات فرسوده تهران رفته ایم و از مالکان و سازندگان در مورد مشکلات پیش روی آنان پرسیده ایم. سراب نوسازی صدای چند کارگر در یکی از کوچه پس کوچه های دو متری شنیده می شد. نزدیک که رفتم کارگران در ساختمانی چهار طبقه اسکلت بتنی مشغول کار بودند. سازنده ساختمان هم آنجا بود. وی در مورد مشکلات نوسازی بافت فرسوده گفت: خیلی کم پیدا می شود ملکی که از هر نظر آماده ساخت و ساز باشد. اینجا بخشی از املاک مشکل سند مالکیت دارند؛ بخشی دیگر نفوذناپذیر هستند و بسیاری دیگر به دلیل عقب نشینی چیزی از خانه شان برای ساخت وساز نمی ماند. وی ادامه داد: واقعا در حوزه نوسازی بافت های فرسوده برخلاف اظهارنظرهای جالبی که از طرف مسئولان وزارت راه و شهرسازی و شهرداری تهران منتشر می شود، خبری از نوسازی نیست. تمام دلخوشی مردم در نوسازی بافت فرسوده این است که تسهیلات می دهند اما به عنوان نمونه سال هاست مالک این ساختمان نتوانسته از این تسهیلات استفاده کند. بانک هم که می رویم عنوان می کنند فعلا خبری نیست. حتی تبلیغات آنقدر زیاد شده که ساکنان خارج از محدوده بافت فرسوده آرزو می کنند که ای کاش آنها هم ساکن بافت فرسوده بودند تا از این همه تسهیلات استفاده کنند اما داخل که می شوی می بینی اینها سرابی بیش نیست. انتخابی میان مرگ و نوسازی بعد ازاظهارات سازنده سراغ ساختمانی دیگر رفتم. ساختمانی که با تجمیع چند خانه کوچک متراژ در حال ساخت بود. یکی از مالکان این ساختمان گفت: اگر می بینید برخی در بافت های فرسوده ساخت و ساز می کنند چون چاره ای ندارند و باید از بین مرگ و نوسازی یکی را انتخاب کنند. وگرنه، این معدود نوسازی ها به خاطر امکانات مسئولان نیست. مرا به انتهای کوچه راهنمایی کرد. این ماسه و سیمان را می بینی؟ اینها مصالحی است که باید از اینجا با دستگاه هایی مانند فرغون بنایی به ساختمان منتقل کنیم. چرا؟ چون وجود تیر های برق در وسط کوچه های تنگ و تاریک عملا ورود ماشین آلات را با مشکل مواجه می کند. الان حدود سه سال است که ساختمان سازی ما به طول انجامیده درصورتی که حداکثر این ساختمان نباید بیش از یک سال طول می کشید. حالا شما تصور کنید که سرمایه گذار با چه امیدی باید به این بافت ها ورود کند؟ اصلا گذشته از این تیر های برق، سیم هایی که در ورودی کوچه وجود دارد را نگاه کنید. به نظرتان ماشین آلات حمل ونقل مصالح از زیر آنها رد می شوند؟ نوسازی بافت فرسوده از پشت تریبون یکی از ساکنان وقتی متوجه شد که خبرنگار هستم، دوان دوان سمت من آمد و گفت: بافت فرسوده نیاز به دلسوزی مسئولانه دارد. مسئولان شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری مدت هاست از پشت تریبون بافت فرسوده را نوسازی می کنند اما وضعیت ما اینی است که می بینی. (دو خانه 40 متری را نشان می دهد که به دلیل عدم رغبت مالکان تبدیل به مانع نوسازی یک محله شده اند.) بنابراین نه امکان نوسازی داریم و نه زلزله می آید که مسئولان را بیدار کند. وی اضافه کرد: مشکلات اینجا فقط فرسودگی ساختمان نیست. الان چهار ساعت است که برق ساختمان ما به خاطر ضعف و فرسودگی شبکه برق قطع شده است. اداره برق هم که مراجعه می کنیم عنوان می کنند که تقصیر شهرداری است که بدون استعلام و هماهنگی با ما پروانه چند طبقه برای ساختمان ها صادر می کند و موجب تضعیف شبکه برق می شود. کسی هم با این وضعیت ساختمان ما را نمی خرد چون امکان ساخت وساز نیست. باز صد رحمت بر پدر و مادر شهرداری که در صدور پروانه تخفیف می دهد. نوسازی مردم محور این است؟! این مالک ناراضی گفت: متأسفانه دولت محترم هر وقت صحبت از نوسازی بافت فرسوده می شود، عنوان می کند که نباید دولت مداخله کند؛ فرایند نوسازی باید مردم محور باشد مدام هم از حقوق شهروندی صحبت می کنند. واقعا حق شهروندی ما این است؟ سؤال من این است که آیا این معابر را باید مردم تعریض کنند یا مسئولان؟ آیا تسهیلات باید توسط دولت با همکاری بانک ها داده شود یا مردم؟! تخریب ساختمان به امید وام ساختمانی نیمه کاره که در طبقه پایین آن یک خانواده سکونت داشتند، توجهم را به خودش جلب کرد. منتظر ماندم تا اینکه یک نفر از ساکنان بیرون آمد. پسر خانواده، دانشجوی جامعه شناسی بود. از او در مورد نیمه کاره بودن ساختمان پرسیدم که پاسخ داد: تمام امیدمان به گرفتن وام بود. پدرم بارها گفت اعتباری به این قول وقرارها نیست اما من گفتم هر جور شده وام می گیرم. کارمان را شروع می کنیم و در حین کار واممان را می گیریم اما حالا ما مانده ایم و این خرابه که نه پولی برای تکمیلش داریم و نه می توانیم با این وضعیت رهایش کنیم. وی افزود: بهانه دولت این است که بانک ها در زمینه تسهیلات نوسازی همکاری نمی کنند. سؤال من این است که آیا دولت توان رایزنی با بانک ها را ندارد؟! شک نکنید اگر دولت بخواهد تمام بانک ها را مجاب به همکاری می کند البته شرطش این است که احتمالا دولت تمهیداتی بیندیشد تا بانک ها رغبت بیشتری به پرداخت این وام داشته باشند. متأسفانه دولت ها فقط در زمان بروز فاجعه حاضرند کمک کنند. درحالی که همین حالا با یک درصد، می توان از هزینه های بعد از وقوع زلزله پیشگیری کرد.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 255

فهرست مطالب شماره 255

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

در این زمینه بیشتر بخوانیم :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×