شکوه شهرسازی در دوره ساسانی
در یکصد و ده کیلومتری جنوب شیراز، در میان یک دره کوهستانی که نزدیک به 10 تا 20 کیلومتر پهنا دارد، آثار شهری که به صورت دایره ساخته شده هنوز باقی است. قطر این شهر دایره ای شکل به دو کیلومتر می رسد و آن را به صورتی دقیق و هندسی با 20 خیابان شعاع گونه که همه به مرکز دایره می رسند، به 20 بخش مساوی تقسیم کرده بودند. نام شهر در اصل اردشیر خوره (فر اردشیر یا شکوه اردشیر) بود. اردشیر پاپکان بنیانگذار سلسله ساسانی بود که پس از شکست آخرین پادشاه اشکانی (اردوان پنجم) در سال 224 میلادی به حکومت رسید. این شهر دایره ای شکل، مهد امپراتوری بزرگ ساسانی به شمار می آمد که از سده سوم تا هفتم میلادی رقیب سرسخت امپراتوری روم و سپس بیزانس بود. نزدیک به 800 سال بعد، در دوران فرمانروایی آل بویه، نام این شهر را به فیروزآباد تغییر دادند. این شهر در حالت اولیه خود با دیواری گلی و خندقی به عرض 35 متر محصور شده بود. با این حال شعاع های بیست گانه آن در داخل دشت پیرامون شهر هم ادامه می یافت و کل دشت را به یک چرخ عظیم 20 پره ای شبیه می ساخت. در دور شهر دیواری بوده است که در چهارسوی آن چهار دروازه اصلی شهر قرار داشته اند. در داخل شهر نیز محدوده مرکزی شامل ساختمان های اداری، آتشگاه اردشیر و به ویژه برج مستحکم و بلندی بوده که امروزه از شکوه و عظمت آن جز ویرانه ای برجای نمانده است. این برج دارای زیربنایی حدود 10 10 متر و ارتفاعی حدود 30 متر بوده است. شاید این برج نماد قدرت و حکومت مرکزی پادشاه بوده باشد که امکان ارتباط چشمی با استحکامات بالای جاده ورودی به شهر را نیز میسر می کرده است. با این همه، باور عمومی بر این است که این برج مهم ترین نقش خود را در زمان طراحی و ساخت شهر ایفا کرده است. دکتر دیتریش هوف، عضو انستیتو باستان شناسی آلمان که در این شهر به حفاری های باستان شناختی دست زده، می گوید: بی شک مهندسان ساسانی دارای دانش کافی و ابزار لازم بوده اند که توانسته اند نقشه هندسی این شهر را پیاده کنند؛ اگر چنین نمی بود نتیجه کارشان این چنین دقیق و درست درنمی آمد. از آنجا که دشت فیروزآباد یکسره مسطح نبوده، مهندسان در آغاز یک برج اولیه در مرکز شهر ساختند تا از بالای آن بتواند سراسر دشت را ببینند. دیگر اینکه اهمیت بسیار داشته که از همه جای دشت، نوک برج دیده شود. در نتیجه برج را به عنوان نخستین گام بنای شهر با سنگ ساختند تا بر فرازش سکوی مسطحی برای کار ایجاد کنند و از آن به مساحی (نقشه برداری) و نظارت کارهایشان بپردازند. مهندسان نیاز مبرمی به یک وسیله دیده وری داشته اند که احتمالا از چوب ساخته شده بود. این وسیله را که دارای شاقول بوده و چیزی مثل مگسک تفنگ، ولی کمی بزرگ تر، هم داشته، به ترتیب روی تک تک شعاع های دایره روی سکو تنظیم می کردند. مساح (نقشه ّبردار) بالای برج که به ابزار دیده وری مجهز بوده، به مساح روی زمین علامت می داده که تیرک های مساحی اش را پیش و پس ببرد تا به نقطه ای برسد که کاملا با شعاع دایره روی سکو همخوانی داشته باشد. مساح بالایی می توانسته، به مساح پایینی علامت بدهد که تیرک مساحی را در زمین فرو کند و نقطه موردنظر را مشخص سازد. سپس نفرات بعدی در امتداد این نقاط به دست آمده قرارمی گرفتند تا خطی صاف که کاملا در امتداد شعاع روی برج بود، روی زمین پدید آورند. مهندسان می توانسته اند این روش را برای تک تک شعاع های دایره تکرار کنند. در این شهر مدور درجه خطوط صد درصد بوده و سامانه ای که بر اساسش کار می کرده اند، هیچ نقصی نداشته است. این همه دقت و صحت در کار اعجاب انگیز است. به نظر می رسد که این الگوی کاری را برای پیاده کردن نقشه خیابان های متحدالمرکز ادامه داده اند تا به باروی دفاعی شهر رسیده اند که دارای چهار دروازه در چهار طرف دایره بوده است. در نزدیکی یکی از این دروازه ها کاخ باشکوه اردشیر قرار داشته است.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :