حادثه شهران؛ زلزله تهران و دیگر هیچ
گروه ساخت و ساز: حادثه ای که در غرب تهران به خاطر شکستگی خط اصلی لوله گاز رخ داد، مجموعه ای از واقعیت های پنهان در زیرپوست شهر را اول برای مسئولان و دوم برای شهروندان نمایان کرد. در این حادثه که فعلاً اظهارنظرهای ضد و نقیض و بعضاً فاقد کارشناس دقیقی، دو علت را برای بروز آن مطرح می کند، ابتدا نشست زمین اتفاق می افتد و سپس لوله گاز در زیر زمین واقع در محله شهران، به خاطر این نشست دچار شکستگی می شود و در نهایت، در اثر قطع و بریدگی کابل های برق در محدوده نشست و ایجاد جرقه، نقطه شکست لوله گاز دچار انفجار و حریق می شود. مدیریت بحران ناآماده صرفنظر از اینکه علت نشست زمین شهران، عملیات حفاری مترو یا نشست زمین بوده است، حادثه شهران مشخص کرد که مجموعه دستگاه ها و نهادهای متولی مدیریت بحران فاقد آمادگی و توان کافی هستند. شکل عملیات امداد و نجات و مهار بحران در حادثه شهران، نقاط ضعف مجموعه گروه های متولی کار را به خوبی آشکار کرد. البته میزان خسارت و تلفات جانی در حادثه شهران، به سه علت، گسترش پیدا نکرد. این حادثه در یک روز تعطیل و در ساعات اولیه صبح، آن هم در نقطه ای خارج از بافت متراکم و مرکزی شهر تهران به وقوع پیوست. این سه ویژگی حادثه سبب شد نارسایی های جمعی عوامل مهار حادثه، چندان به تشدید ابعاد حادثه اولیه و حوادث ثانویه نینجامد. آتش سوزی ناشی از انفجار خط لوله گاز شهران به گفته شاهدان عینی و همچنین بر اساس اخباری که در برخی خبرگزاری ها منتشر شد، از حدود ساعت 4:30 بامداد شروع و عملیات مهار کامل آتش تا ساعت 6:20 صبح طول کشید. کارشناسان حوزه مدیریت بحران شهری معتقدند چنانچه حادثه ای مشابه شکستگی لوله گاز شهران، در بعدازظهر یک روز کاری در یکی از مناطق مرکزی یا فرسوده تهران رخ می داد، مدت زمان مهار اولیه بحران و ابعاد خسارت و گرفتاری های بعدی به صورت تصاعدی و تا چندین برابر حادثه شهران، گسترش پیدا می کرد. بی اطلاعی از مفقودان حادثه از دقایق اولیه بروز حادثه در شهران، مهمترین وسیله اطلاع رسانی در سطح وسیعی از منطقه، از دسترس ساکنان خارج شد. در اثر نشست زمین و ایجاد حفره عمیق در محل، دو کارگر امدادرسان در لحظه بروز حادثه، مفقود شدند. مسئولان در آن زمان می توانستند از طریق تماس با تلفن های همراه این دو نفر، نسبت به بازگشت آنها به محل اقامت شان یا مفقودی حتمی، اطلاع دقیق پیدا کنند اما از مدار خارج شدن شبکه تلفن همراه و تداوم آن تا چندین ساعت پس از لحظه وقوع حادثه، این امکان ساده را از عوامل مدیریت بحران گرفت. مهمترین واقعیت پنهان در زیرپوست تهران که بخش هایی از آن در پی حادثه شهران سر باز کرد، در آسیب پذیری شدید شریان های حیاتی شهر خلاصه می شود و این چالش، یعنی نقص ساختاری خدمات زیربنایی شهر تهران می تواند در مواقع بروز حوادث طبیعی وقوع حوادث ثانویه را سبب شود. فقدان نقشه شریان های حیاتی سازمان مدیریت بحران شهر تهران، در مواقع بروز حادثه شهری یا حوادث طبیعی و غیرمترقبه، مسئولیت عالیه برای هماهنگی دستگاه های ذیربط از بخش های مختلف دولت و شهرداری را برعهده دارد. در این سازمان، یک اتاق بحران وجود دارد که هنگام بروز حوادث، نمایندگان دستگاه ها و سازمان های مسئول، با حضور در آن عملیات هماهنگی جمعی را راهبری می کنند. در حال حاضر اگر چه نقشه های جانمایی شریان های حیاتی، برای هر یک از خدمات زیربنایی، در اختیار دستگاه مربوطه است اما مجموعه کامل این نقشه ها در اختیار یک نهاد واحد وجود ندارد به طوری که گفته می شود عوامل برخی پروژه های بزرگ عمرانی در پایتخت که نیاز به حفاری عمیق در شهر دارند، بعضاً برای دسترسی به نقشه های شبکه شریانی حیاتی، باید مراجعه های مکرر به مراجع مختلف داشته باشند که برخی از آنها نیز بدون نتیجه می ماند. از سوی دیگر، مهمتر از نبود نقشه واحد از این شبکه حساسیت پذیری فوق العاده و عدم انعطاف سریع شریان های حیاتی در مواقع بروز حادثه است. خطوط انتقال خدمات زیربنایی در تهران، با توجه به گستردگی جغرافیایی شهر، تراکم جمعیت و ترافیک معابر اصلی، باید به گونه ای از سوی دستگاه های مسئول، مدیریت و نگهداری شود که امکان قطع و وصل اضطراری شبکه انتقال در یک محل یا منطقه، در کمترین زمان ممکن، امکان پذیر باشد. برای این منظور، باید اهرم های مکانیکی یا نرم افزاری قطع کننده، در نزدیک ترین موقعیت به محله ها، در دسترس تیم های امداد و نجات و ماموران آتش نشانی باشد. تنظیم فاصله فیزیکی شیرهای قطع کننده گاز و آب و سوییچ های قطع برق در محله ها از این بابت که تعداد این اهرم های کنترلی در فواصل کم با یکدیگر و به تعداد زیاد موجود باشد، می تواند در هنگام حوادثی همچون سیل یا زلزله، میزان تسلط سازمان مدیریت بحران بر ابعاد حادثه را افزایش دهد و دامنه مدیریت را کامل کند. شانس آوردیم همت ترافیک نداشت در ماجرای انفجار لوله گاز در شهران، یکی از دلایلی که سبب شد مدت زمان حریق ناشی از انتشار گاز طولانی شود، فاصله اهرم های قطع کننده تا محله درگیر حادثه بود که البته نبود ترافیک در بزرگراه همت باعث شد اعزام اکیپ امداد برای قطع گاز، بدون مانع ترافیکی انجام شود. اما در صورتی که موقعیت اهرم های قطع کننده، در نزدیک ترین فاصله به هر یک از 354 محله شهر باشد و آدرس و نقشه آنها برای تمامی عوامل امداد و نجات و نهاد متولی مدیریت بحران، از قبل مشخص و همچنین نقشه های آنها در اختیار ماموران آتش نشانی باشد، در این صورت حضور سریع عوامل بحران در محل حادثه، بلافاصله منجر به قطع آن بخش از شریان هایی که می تواند حوادث ثانویه را رقم بزند (همچون گاز و برق) می شود. مشکلی که باید قبل از زلزله رفع شود مشکل دیگر شبکه شریان های حیاتی شهر تهران که باید تا قبل از زلزله احتمالی رفع شود این است که خطوط انتقال نیرو در مناطق بیست و دوگانه وابستگی شدیدی به هم دارند؛ به این معنا که اگر به هر علت، خط انتقال یکی از خدمات زیر بنایی در یک محله یا بلوک شهری آسیب ببیند یا به صورت عمدی و برای مهار یک حادثه قطع شود، به ناچار سایر محله های موجود در آن منطقه و حتی چند منطقه مجاور از این نارسایی و محدودیت سهم خواهند برد. این چالش البته مربوط به همه شریان های حیاتی نمی شود اما مثلا در شبکه تلفن همراه که در خیلی از کشورها از جمله ژاپن به عنوان یک کشور لرزه خیز، در مواقع بروز حوادث طبیعی، به ابزار دولت و مدیران بحران برای هشدار سریع در لحظه پیش از وقوع زلزله تبدیل شده است، در تهران و لااقل در حادثه شهران، نشان داد که امکان سرویس دهی به شهروندان برای کنترل ابعاد حادثه را ندارد. واقعیت تلخ بعدی در این ماجرا آن بود که نهادهای متولی بحران و مدیریت حوادث در پایتخت، به رغم انواع مانورهایی که سالانه برای سنجش میزان آمادگی دستگاه های مرتبط با امداد و نجات انجام می دهند، در عمل و در مواجهه با حادثه ای در مقیاس به مراتب کوچکتر از زلزله که کل شهر را فرامی گیرد، از قدرت کافی برخوردار نیستند. کلام آخر سال هاست که زلزله شناسان نسبت به وقوع زلزله تهران اظهار نگرانی می کنند. زلزله ای که اگر بالای 6 ریشتر باشد، احتمالا تهران را تا چندین دهه تعطیل خواهد کرد. با این وجود گهگاه در اظهارات مسئولان مدیریت بحران شاهدیم که اقدامات قابل توجهی برای مقابله با زلزله تهران پیش بینی شده است اما واقعیت های عینی چیزی متفاوت از این اظهارات را جلوی چشم میلیون ها شهروند تهرانی به نمایش می گذارد. حادثه شهران نشان داد که فقط باید امیدوار باشیم این زلزله اتفاق نیفتد در غیر این صورت امیدی به مسئولان سازمان مدیریت بحران، هلال احمر و... نیست. حال فقط یک سوال باقی می ماند و آن اینکه سازمان هایی که پس از 12 روز جنازه یکی از کارگران را در منطقه ای مشخص پیدا می کنند، چه عملکردی در زلزله ای خواهند داشت که گفته می شود در همان نخستین دقایق وقوع یک میلیون کشته بر جا خواهد گذاشت؟! nbsp; nbsp; /p
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :