نقش آب در معماری ایرانی
حمید شاهین چور نقش آب در شکل گیری نخستین زیستگاه های انسانی پاسخی است به یک نیاز زیستی. اما وقتی فراتر از یک نیاز، خانه سازی و بنای مجموعه های مسکونی بار فرهنگی می گیرد، معماری پدید می آید و آب در زندگی انسان جایگاه هنری پیدا می کند و از خلاقیت هنرمندان و معماران مایه می گیرد . درک مفهوم آب در معماری همان درک معماری آب است. درک قوانین فیزیکی رفتار آب ، احساسات ما در مقابل کنش و واکنش آب و مهم تر از همه نقش و تمثیل و ارتباط آن با زندگی انسان ها است. آب استعاره ای متناقض است و به همراه خاک، آتش و هوا، عناصر چهارگانه تشکیل دهنده جهان هستی به شمار رفته است. آب یکی از عناصر طبیعی به شمار می رود که ماهیتی تغییرناپذیر دارد. هرجاکه ظاهر می شود، کاربرد آن باید منعکس کننده برداشت طراحان و سازندگان از طبیعت باشد. دسترسی به منابع آب از دیرباز به عنوان یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در مکان یابی شهری موردتوجه بوده است. بررسی کلی جغرافیایی شهرهای ایران به خوبی وابستگی میان زندگی شهری و دسترسی به منابع آب را نشان می دهد. فلات ایران به دلیل تنوع اقلیمی و چشم انداز محیط طبیعی در همه جا از منابع آب سطحی مطمئن برخوردار نیست، زیرا همان طور که آب های سطحی زمین، چون دریا و رودخانه و دریاچه در معماری و به وجود آمدن آن نقش دارد، در بسیاری از مناطق که از این منابع سطحی به دور هستند، نیاز مردم از راه منابع زیرزمینی ، چون قنات و چاه ها حاصل می شود. ساحل رودخانه ها بستر پیدایش و رشد بیشتر فرهنگ های کهن جهان است . در ایران نیز هر جا رودخانه ای جاری بوده، به سرعت و شتاب فرهنگی افزوده است و خود نیز در درون فرهنگ جابازکرده است و باید گفت آب درگذشته های بسیار دور باعث به وجود آمدن مراکز حیاتی و روش اقتصادی و شهرنشینی بوده است. پیش از ظهور اسلام، در ایران معماری در کنار آب و در دامن طبیعت بدون آنکه آن را مخدوش سازد، حضور خود را اعلام می کند و نقش آب بیشتر نقش تجردی است. نیایشگاه ها، معابد و آتشکده ها در کنار آب و درنهایت احترام به وجود آب شکل گرفت . گویی آب گذرگاه انسان برای ورود به دنیای دیگر بود. آب نقش معنوی خود را در معماری ایران نشان داد، به گونه ای که گردش آب نمایش تجردی آب در طبیعت است و تمام جوهر و خواص آب به صورت مجرد که ظاهراً جنبه نمایشی پیداکرده و درنیایش آب منظور بوده است. رودخانه ها، چشمه ها و دریاچه ها دارای جایگاه آیینی و اعتقادی بودند. این جایگاه به خودی خود شکل نمی گرفت. ساخت و وجود بنای مکان ها بود که باورها، افسانه ها و آداب و رسومات را متجلی می ساخت. آب هایی که از دهانه سراب های بزرگ از دل کوه، درون غار و از میان سنگ و خاک بیرون زده، روی زمین جاری می شوند، چشمه های کوچک و بزرگی هستند که از میان سنگ و صخره می جوشند و در ساخت بناهایی که در اطراف آن ها ساخته می شود نقش مهمی دارند. در اینجا می بینیم که دو عامل آب و صخره در امر احداث بناهای به وجود آمده نیز دخالت دارند؛ همان طور که آب در ساخت باغ نقش دارد، باغ نیز در به وجود آمدن شهر نقش خود را ایفا می کند. تحولات مربوط به شهرها و رابطه ساختار میان باغ و شهر آن چنان است که می توان از سویی باغ را شهر و شهر را باغ نامید و از سوی دیگر باغ را به مثابه کارگاه طرح اندازی شهر تلقی کرد. نمونه باغ شهر را در اصفهان می توان دید، چهارباغ و کوچه هایی که در جهت های مختلف آن امتداد داشت که یکی از اصول طرح اندازی شهری بود. در ایران باستان، معماری به سوی آب حرکت می کند و در کنار آن آرام می گیرد. در دوره اسلامی، آب در معماری حالت کاربردی پیدا می کند و معماران آگاهانه سعی می کنند به طبیعت تسلط یافته و آن را به نظم بکشانند و با شناخت قوانین فیزیکی و رفتار آب و درک نقش و تمثیل و ارتباط آن با انسان آب را به درون معماری بکشاند. آب در شکل های هندسی در اکثر بناها متجلی می شود و به نوعی مرکزیت وحدت معماری در آب شکل می گیرد. حرکت پر موج آن در مفاهیم مذهبی و ادبی هنری در فرهنگ ما جاری می شود . به این ترتیب آن چنان در ساخت و ترکیب بناهای ما وارد می شود که عملاً نمی توان آن را از شکل ساخته شده جدا دانست. آب در مرکز کوشک ها و باغ ها و غیره ظاهر می شود. در مناطق کویری ، آب کمیاب و زندگی بخش سبب شکل گیری معماری آب انبارها و پایاب ها و یخچال ها می شود و به گونه ای دیگر خود را نشان می دهد. آب در باغ و کوشک، نهرها و آب نماها و جویبار و حوض و استخر و فواره ها را به وجود می آورد و هرکدام از این ها نمایانگر تسلط انسان به طبیعت است، تا تمام این ها را در کنار خود به نمایش بگذارد. آب در معماری حوض ها به عنوان سمبل آب راکد استفاده می شود و به اشکال هندسی منظم، عامل تکمیل کننده بنا می شود. حوض های جلوی بناها مکمل معماری شده و مانند آیینه آن ها را در خود منعکس می کند. حوض هایی که در معماری مساجد شاهد هستیم نیز غیر از نقش تطهیر، جنبه نمادین پیداکرده نماد زندگی و مرگ را به وجود آورده است. آب انسان را هم ازنظر جسمی و هم ازنظر روحی پاک می کند و به طورکلی اینجاست که درک مفهوم آب در معماری همان درک معماری آب است.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :