menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

مهندسی؛ از آمار تا آثار

مهندسی؛ از آمار تا آثار رئیس جمهور محترم در آخرین گفت وگوی رادیو و تلویزیونی خود با مردم ضمن این که هدف اصلی دولت را رونق اقتصادی و اشتغال جوانان دانست، بابیان این که 11 میلیون نفر از افراد کشورمان تحصیل کرده دانشگاهی هستند و این رقم بسیار مهمی است، گفت: ما جزو پنج کشور اول دنیا در بخش فارغ التحصیلان مهندسی هستیم. پیش از رئیس جمهور نیز معاون علمی و فناوری ایشان با اشاره به پتانسیل بالای ایران ازنظر نیروی انسانی مطرح کرده بود: تعداد مهندسان فارغ التحصیل ایران، معادل کشور آمریکا و ایران پنجمین تولیدکننده مهندس در دنیاست. ازنظر کمی و آماری فرمایش رئیس جمهور محترم افتخارآمیز و امیدبخش است ـ همان طور که خود ایشان هنگام بیان عبارت ما جزو 5 کشور اول دنیا در بخش فارغ التحصیلان مهندسی هستیم صورت متبسم و امیدوارداشتند ـ اما آیا امیدواری صوری و افتخارآمیز از آمار هرچند واقعی مهندسان کافی به نظر می رسد؟ آیا تولید مهندس به اندازه مهندسان فارغ التحصیل آمریکا- به نقل از معاون رئیس جمهور- دردی از دردهای جامعه مهندسی و کشور را دوا کرده است یا پس از این خواهد کرد؟ این که هر ایرانی از داشتن نیرو و ظرفیت فنی و تخصصی جامعه اش به خود ببالد طبیعی است و خوشحالی رئیس جمهور محترم نیز از این قاعده مستثنی نیست اما آیا درمرتبه پنجم تولید مهندس قرارگرفتن ایران توانسته است چهره ساخت وساز و کیفیت ساختمان های کشور را در کارنامه مهندسی ساختمان تغییر دهد یا نه؟ سؤالی است که پاسخ دادن به آن به نظر نمی رسد راحت باشد! البته خود رئیس جمهور از کنار آن به راحتی گذشتند و بدون کوچک ترین اشاره ای به خروجی چه مهندسان ساختمانی در هفت رشته تخصصی و چه سایر مهندسان موضوع دیگری را مطرح کردند. شاید عدم اشاره رئیس جمهور محترم به دستاوردهای جامعه مهندسی دلایل متعددی داشته باشد که یکی از آن ها عدم وقت کافی در پرداختن به مسائلی ازاین دست در یک برنامه تلویزیونی بود اما یکی دیگر از دلایل عدم اشاره به نتیجه علم مهندسی مهندسان می تواند ضعف و کاستی های آثار قابل اشاره ـ اگر نگوییم عدم وجود آثار ـ این جامعه باشد. آثاری که از جامعه مهندسی حداقل در بخش صنعت ساختمان قابل اشاره ! و مشاهده است همین ساخت وسازهای ناموزونی است که به راحتی در منظر دیدگان عموم مردم ازجمله شخص رئیس جمهور و معاون علمی و فناوری ایشان قرار گرفته است. کیفیت حال حاضرساختمان های ساخته شده توسط ناظران و مجریان مهندسی همینی است که اغلب مسئولان و سیاست گذاران این صنعت بر پایین آمدن عمر ساختمان تا 30 سال بر آن اعتراف می کنند و همواره در همایش های تخصصی اعم از همایشی با عنوان حقوقی یا با نام کیفیت ساخت وساز از عدم رعایت حقوق بهره برداران ساختمان توسط سازنده و مهندس شکوه می کنند. ازجمله انتقادات دیگری که به این جامعه تحصیل کرده به بزرگای معادل فارغ التحصیلان آمریکا وارد می شود عدم حضور مهندس ناظر در محلی است که باید بر ساخت وسازآن محل نظارت دائم داشته باشد. بهره برداران ساختمانی از این که مهندس ناظر را در محیط ساخت وساز پیدا نمی کنند و برای تأیید کار خود باید ماه ها به دنبال ناظر بگردند تا رضایتش را در تأیید کار ساختمانی خود جلب کنند همواره شکایت دارند و این عدم رضایت را گزارش های میدانی ما تأیید می کند. این که چرا مهندسان ناظر ساختمان از سر نظارت در محل ساخت و ساز فراری هستند و چه علت هایی -ازجمله پایین بودن حق نظارت - بر آن مترتب است بحث دیگری است که شاید از جهاتی حق با مهندسان ناظر باشد اما آیا این روند( ادامه فراری بودن از محل نظارت یا امتناع از آن) بدون یافتن راه حل منطقی و صنفی قابل قبول جز به ضرر خود مهندسان و جامعه مهندسی و درنهایت بهره برداران ساختمان تمام نخواهد شد؟ اشاره به عدم رعایت وظیفه نظارتی مهندس ناظر و در مقابل، عدم استیفای حق وحقوق ایشان آن چنان که شایسته است تنها یک نمونه از خروار نابسامانی های خروجی و دستاوردهای فنی و تخصصی جامعه مهندسان است. البته منظور از جامعه مهندسان یک تشکل یا فارغ التحصیلان رشته های مهندسی نیست که حتی خارج از تشکل ها بیکار هستند بلکه نقد ما از آنجایی شروع می شود که نطفه نظام آموزشی تربیت مهندس با چشم انداز نه چندان روشن بلکه تاریک بسته می شود! نظام آموزشی ای که نه تنها علم لازم و متناسب با تخصص کاربردی به فارغ التحصیلان جامعه مهندسی را به آن ها نمی آموزد که نتیجه اش ساختمان های بدقواره به لحاظ معماری و فاقد کیفیت و کم عمر به لحاظ فنی و مهندسی است بلکه این نظام آموزشی حتی برآوردی از نیازمندی های کمّی متناسب با نیاز کشوراین فارغ التحصیلان را در آینده ندارد و مازاد نیروی مهندس در کشور از همین بی برنامگی آموزشی ناشی می شود که از قضا در لحظاتی موجبات تبسم صوری رئیس جمهور را هم فر اهم می آورد. البته همان طور که در بالا اشاره شد بهره مندی از این ظرفیت و پتانسیل- که دارایی اصلی کشور محسوب می شود- موجب مباهات نه فقط رئیس جمهور بلکه هر ایرانی است اما آیا واقعاً آن ظرفیتی که از این کمیت مهندسی انتظار می رفت تاکنون برآورده شده است؟ اگر این گونه بوده پس چرا آثار این آمار مهندسی همواره موردنقد قرارگرفته و نوک تیز پیکان انتقادات مسئولان و متولیان حداقل صنعت ساختمان متوجه این گروه بوده است؟ اما با همه نقدهایی که بر جامعه مهندسی و آثار و خروجی کارهای آن ها وارد است آیا نباید از این دارایی و ظرفیت که سرمایه های کلانی برای تربیت آن ها خرج شده است به شکل دیگری استفاده کرد؟ چگونه می توان از این سرمایه انسانی استفاده بهینه نمود و از کجا باید آغاز کرد ؟ به نظر می رسد برای آغازی دوباره از بهره مندی از پتانسیل های کشور باید باز به سخنان رئیس جمهور در همان برنامه رادیوتلویزیونی برگشت؛ آنجایی که ایشان از احیای اخلاق سخن گفتند. هرچند اشاره رئیس جمهور به اخلاق در آن برنامه رویکردی تعاملی با جهان داشت و شاید هم به نوعی روی سخن ایشان با منتقدان داخلی دولت بود اما نفس احیای اخلاق موضوعی نیست که بتوان آن را در حصار تنگ مسائل و انتقادات چند پهلوی سیاسی وسیاست محصور کرد؛ اخلاق که گستره ای به بزرگی تمام ابعاد وجودی انسان و بلکه بشر دارد، در صورت احیای دوباره می تواند نه تنها جامعه مهندسی بلکه تمام آثار مهندسان اعم از معماری، مهندسی، فرهنگ، اقتصاد و... و حتی جهان را احیاء کند. قادر نصیری ترزنق

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 265

فهرست مطالب شماره 265

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×