menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

مسکن های غیرقانونی حاشیه شهرها

مسکن های غیرقانونی که به طور عمده در حاشیه شهرهای بزرگ ، بدون ضابطه و حساب وکتاب و فارغ از سیاست گذاری های حوزه مسکن و ساخت وساز همچون قارچ سر برمی آورند و رشد می کنند، همواره مشمول نگاه منفی سیاست گذاران این حوزه بوده اند . اگر خواننده مطالب گذشته ما در این خصوص بودید حتماً متوجه شدید که ما نیز صحه ای بر مسکن غیررسمی و غیرقانونی نگذاشتیم و از مسکن حاشیه نشینی به عنوان چهره ای زمخت و نازیبا که با ساخت وساز غیراصولی و بعضاً فرسوده خود ، فقر و فلاکت را تکثیر می کند یادکردیم .اما در مطلب این شماره می خواهیم با نگاهی مثبت به این پدیده بنگریم ! اجازه بدهید مطلب را با یک پرسش آغاز کنیم . . . . چرا همواره به بافت فرسوده در شهرها توجه می کنیم اما نگاه و برنامه ریزی برای مسکن های حاشیه ای و سکونتگاه های غیررسمی نداریم؟ بگذارید روشن تر بیان کنیم؛ در تمام جهان هم بافت فرسوده درون شهری وجود دارد و هم مسکن غیررسمی حاشیه ای . پس چگونه است که برای بافت فرسوده ، ارگان و نهاد ، نظریه ، سیاست ، برنامه وبودجه و دفترودستک داریم و وظایف و مأموریت هایی را برای شهرداری ها و ادارات مسکن تعریف می کنیم و بر اجرای آن ها در جهت تبدیل بافت فرسوده به نو اصرار می کنیم اما برای مسکن حاشیه ای و غیررسمی ، طرح و سازوکاری را طراحی و اجرا نمی کنیم؟واقعاً معلوم نیست که چرا به این سکونتگاه ها همچون تافته ای جدا بافته می نگریم . این مجموعه های مسکونی بی ضابطه و خود رشد یافته، واقعیت های شهری ما و تمام جهان هستند. جالب اینجاست که بافت های فرسوده که برای نو کردن آن ها ، ده ها طرح و برنامه و نظر داریم همچون سکونتگاه های حاشیه شهرها هزاران مسئله و معضل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارند . بافت های فرسوده نوعی الگوی سکونتی بازمانده از ادوار گذشته در یک شهر هستند که به شدت دارای مسائل مختلف می باشند . درگذشته ساکنان اصلی این بافت ها در محیط مسکونی خود به شیوه ای پایدار و مناسب می زیستند ، اما پس ازآنکه آنجا را به هر علتی ترک کردند، جمعیت متفاوتی ساکن این کالبد شدند که هیچ وابستگی هویتی با آن ندارند . همین بی هویتی در مسکن غیرقانونی حاشیه شهرها هم وجود دارد . چرا این را برادر تنی می خوانیم و آن دیگری را برادرخوانده و ناتنی؟ به هرحال، محیط های مسکونی غیررسمی و حاشیه ای در حال پاسخ دادن به یک سری از نیازهای سکونتی گروهی از انسان ها هستند. محیط مسکونی که صرفاً یک کالبد و فیزیک نیست . شما نمی توانید هزاران واحد مسکونی(حتی لوکس) با زیربناهای بزرگ را کنار هم قرار دهید و نتیجه بگیرید که اینک یک محیط مسکونی پایدار دارید . چنین نیست . به همین دلیل (و دلایل دیگر) شهر و شهرک هایی مثل واوان و امثالهم(هشتگرد و .. . . ) هنوز که هنوز است نتوانسته اند یک محیط پایدار و مطلوب مسکونی بشوند حال آنکه اسلامشهر در نزدیکی تهران به رغم همه مشکلات ساختاری و بااینکه عمدتاً به صورت تصرف در ابتدا شکل گرفت به نوعی برای خود دارای هویت شده است. مهم این است که در شهر یا شهرک ، انسجام اقتصادی ، اجتماعی و کالبدی ایجاد شود . این انسجام و هویت کمابیش و کج دار و مریز در بسیاری از سکونتگاه های غیرقانونی و غیررسمی شکل گرفته است . در این مناطق ، بسیاری از ابعاد زندگی شهری وجود دارد و سطحی از تعاملات اجتماعی مطلوب در کالبد آن ها جاری است. هرچند فقر و جرم خیزی نیز در این سطوح از زندگی اجتماعی این مناطق کمابیش وجود دارد. در بعد اقتصادی هم در این مسکن های خود رشد یافته ، سطح نسبتاً مناسبی از اشتغال هم به وجود آمده است که شایان توجه است. سکونتگاه های غیررسمی حاشیه شهرهای بزرگ کشورمان نیازمند نگاه حمایتی دولت هستند. همان طور که دولت در اندیشه تأمین مسکن اجتماعی است و انواع الگوهای مسکن ( از مسکن مهر گرفته تا مسکن استیجاری و غیره) را در برنامه های خود مطرح می کند می تواند به سکونتگاه های خودروی حاشیه شهرها نیز به عنوان یک فرصت نگاه کند تا یک تهدید . این سکونتگاه ها می توانند به برنامه ریزان مسکن کمک کنند و در افزایش شاخص تولید مسکن در کشور مؤثر باشند. البته این نظر به معنای ترغیب سازندگان مسکن های غیررسمی نیست بلکه به این معناست که باید واقعیت موجود را پذیرفت و مزایای این مسکن ها را دریافت و آن ها را افزایش داد و به صورتی قابل قبول به اعتباربخشی آن ها همت گماشت .

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 267

فهرست مطالب شماره 267

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×