ایساتیس شهر بادگیرها
شهر یزد یکی از قدیمی ترین شهرهای جهان است که قدمت آن به پیش از اسلام بازمی گردد و نخستین نامش ایساتیس بوده است؛ این شهر را گذشتگان شهر امنی می دانسته اند چراکه در طول تاریخ از درگیری٬ جنگ در امان بوده و دست نخورده باقی مانده است. بناهای بومی یزد دارای معماری همساز با اقلیم بوده و نمونه ای از معماری غنی ایرانی نیز می باشند؛ به طور مثال شهر کویری یزد که دارای آب وهوای گرم و خشک و بادهای موسمی می باشد٬ علاوه بر اینکه بناها از عوامل جوی نظیر باد و آفتاب محافظت شده اند از آن ها در جهتی مناسب نیز استفاده شده است. یکی از عناصر مهم بناهای بومی یزد بادگیرهای این شهر است که در جهت استفاده درست از بادهای این شهر می باشد٬ بادگیرهای زیاد و معروف این شهر سبب شده تا این شهر به شهر بادگیرها نیز مشهور باشد. بادگیرها وظیفه دارند تا باد مطلوب را از فضای شهر گرفته و به داخل بنا آورده که این عمل سبب خنکی و تهویه فضاهای داخلی بنا می شود٬ همچنین در مواقعی که باد جریان ندارد هوای گرم داخل بنا را به بیرون بنا برده و این جریان هوا سبب تهویه بنا می شود. بادگیر یکی از نمادهای معماری ایرانی در مناطق کویری٬ مناطق دارای آب وهوای گرم و خشک و گرم و مرطوب در جهت استفاده از بادهای موسمی آن برای خنکی و تهویه مطبوع بوده است.از بادگیرهای معروف شهر یزد می توان به بادگیر باغ دولت آباد یزد اشاره نمود که از مرتفع ترین بادگیرهای جهان بوده و هشت طرفه است؛ دیگر بادگیر معروف آن آب انبار شش بادگیر یزد است که دارای بیشترین بادگیر جهان می باشد٬ بادگیرها معمولاً یک طرفه٬ چهار طرفه و هشت طرفه اند اما در شهر یزد تمامی بادگیرها مرتفع و چهار طرفه یا هشت طرفه اند. یکی دیگر از نمونه های سازگاری با اقلیم در این شهر٬ جلوگیری از وزش باد و تابش آفتاب مزاحم به داخل بناها و فضاهای شهری با محصور و مسقف کردن است به طوری که در این شهر کوچه ها کم عرض و دیوارها بلند هستند و گذرها و کوچه ها مسقف هستند که به این کوچه های مسقف ساباط گفته می شود٬ ساباط نیز از نمادهای معماری ایرانی بوده که در این شهر دیده می شود؛ این فضاهای شهری محصور به خاطر حفاظت از گزند باد و آفتاب بوده که کوچه های باریک٬ دیوار بلند و ساباط ها سبب ایجاد سایه شده٬ آسایش و خنکی را به ارمغان می آورد؛ ساباط نیز خود از واژه سایه و باد گرفته شده است٬ این محصور و مسقف بودن در تابستان خنک و در زمستان به علت پوشیده بودن گرم می شود. با توجه به موارد گفته شده می توان به این نتیجه رسید که معماری سنتی ایرانی معماری همساز با اقلیم بوده است و هر اقلیم مطابق با شرایط آب وهوایی٬ جغرافیایی و مصالح بومی اش طراحی می شده است و اقلیم هایی که طبیعت خشنی (مثل اقلیم کویری یزد) دارند در یک همزیستی مسالمت آمیزی قرارمی گیرند که نه تنها شرایط زندگی دشوار در آن اقلیم احساس نمی شود بلکه آسایش و راحتی را نیز در آن با طراحی درست و بومی ایجاد می کردند٬ و البته که نیاز است تا طراحی هم در داخل بناها و هم فضاهای شهری بومی و همساز با اقلیم باشد٬ این گونه طراحی سبب آسایش انسانی و آرامش در زندگی نیز خواهد شد؛ بنابراین می توان به این نتیجه رسید که معماری ایرانی که این روزها به دست فراموشی سپرده شده نمادهای گنبد٬ مناره و... نیست بلکه معماری بومی و همساز با اقلیم بوده است؛ به امید آنکه روزی این گونه معماری دوباره به حیات خود ادامه دهد.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :