چرا پل فروریخت؟
وقتی سال 2013، پل مهم منطقه اینترستیت5، نزدیک مونت ورنان، در واشنگتن، فروریخت، سؤال هایی مبنی بر اینکه چه چیزی باعث شد تا پل فروبریزد، به وجود آمد. از همان زمان تاکنون، گزارش های مختلفی در خصوص این اتفاق، ارائه شده است و اکنون یک تیم تحقیقاتی از اساتید مهندسی شهرسازی دانشگاه ایلینوی، این مسئله را دوباره بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که چند عامل دست به دست هم داده و این رخداد را رقم زده است. بازسازی پل بیش از 15 میلیون دلار هزینه برداشت و البته علاوه بر آن مردم این منطقه و مناطق دیگر که نمی توانستند به منطقه اینترستیت دسترسی داشته باشند، متحمل ضررهای اقتصادی دیگری نیز شدند. بررسی علت ریزش این پل، به دلیل اینکه پل های بسیار دیگری با همین طراحی وجود دارد، بسیار مهم بود. این پل زمانی که یک تریلی با بار بیش از ارتفاع مجاز به روی آن رفت و به دومین چهارچوب متقاطع آن برخورد کرد، فروریخت. در بررسی و تحلیل این وضعیت، محققان، عوامل مسبب این حادثه را برشمردند. ازجمله، وضع مقررات نامناسب ، چرا یک کامیون با چنین ارتفاعی، اجازه حرکت روی این پل را داشت؟ عامل ساختاری ، که یک برخورد جزئی، موجب واکنش هایی شد که درنهایت پل را درهم شکست، و درنهایت خطای انسانی ، درست عمل نکردن خودروی کمکی تریلی. در پاسخ به اینکه چرا این تریلی اجازه تردد روی پلی را داشت که ارتفاع آزاد آن از ارتفاع خود تریلی کمتر بود، باید گفت، ثبت اطلاعات غلط در مورد این پل در سازمان حمل ونقل واشنگتن، به این خودرو با ارتفاع بیش ازحد مجاز اجازه ورود به روی پل را داد. بخش آغازین پل، به شکل منحنی بود، بنابراین فضای آزاد دو طرف پل نسبت به مرکز آن بیشتر بود. اما اطلاعات ذخیره شده در سازمان حمل ونقل، فقط از فضای آزاد بیشتر پل خبر می داد و مقررات عبور و مرور خودروها بر مبنای آن تنظیم شده بود. بنا به گفته یکی از محققان، مسئله اصلی در این وضعیت، ارتفاع آزاد متغیر پل بود. بسیاری از پل ها در بخش آغازین پل به شکل مربع هستند، بنابراین فضای آزاد تمام مسیرهای روی پل، یکسان اند. ارتفاع تریلی 480 سانتی متر بود و پایگاه داده ها فضای آزاد پل را 526 سانتی متر اعلام کرده بود.اما این فضا در مرکز پل تقریباً 60 سانتی متر بیشتر از لبه ها، جایی که تریلی روی آن حرکت می کرد، بود. این محقان می گویند، اگر هنگام اعلام فضای آزاد پل، کمترین ارتفاع را در نظر می گرفتند، در تنظیم مقررات مربوط به تردد، خطایی رخ نمی داد و چنین وسیله نقلیه ای اجازه ورود به روی این پل را پیدا نمی کرد. از طرفی همیشه باید با استفاده از فن آوری های موجود، مانند لیدار- یکی از فناوری های سنجش از راه دور است که از طریق روشن کردن هدف با لیزر و تجزیه وتحلیل نور منعکس شده، فاصله ها را اندازه گیری می کند- ارتفاع آزاد روی پل را زمانی که سطح پل بازسازی شده و یا در زمستان پر از برف می شود، دائم اندازه گیری شود. از طرفی معمولاً تریلی های با ارتفاع بسیار زیاد، خودروهای دستیار برای هدایت خوددارند و در این وضعیت، این خودرو نتوانست، راننده تریلی را به خوبی راهنمایی کند و به او تذکر دهد که ارتفاع آزاد روی لبه های کناری پل برای حرکت تریلی کم است. درواقع راننده خودروی دستیار باید با راننده تریلی تماس می گرفت و می گفت که مسیرش را با بخشی که فضای آزاد آن بیشتر است هماهنگ کند. در این خصوص راه حلی می توان پیشنهاد داد و آن نصب حسگر روی پل است که به موقع به راننده ها، هشدار دهد. تجزیه وتحلیل ساختاری پل هم نشان داد که برخورد با چهارچوب متقاطع دوم، موجب صدمه شده و با ریزش آن، قسمت بالای خرپای پل را نیز به سمت پایین کشیده و کل ساختار را درهم شکسته است. باید تمام ساختار پل را به گونه ای محکم ساخت تا هرگاه به بخشی از پل ضربه ای وارد شد، آن بتواند فشار ایجادشده را به کل ساختار توزیع کند و جلوی ریزش پل را بگیرد. محققان امیدوارند با انجام گرفتن توصیه های فوق، از وقوع چنین اتفاق هایی در خصوص پل های دیگر پیشگیری شود.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :