متظاهر مدرن
بر اساس کتاب ژنویِو برونه با عنوان کتابچۀ کاغذدیواری، کاغذ را یکی از درباریان چین به نام تسای لون در سال 105 ق م با ترکیبی از پوست درخت توت، الیاف گیاهی، کتان و کنف اختراع کرد. تقریباً بلافاصله پس از اختراع این مادۀ جدید، مردم شروع کردند به نقاشی کردن روی آن به منظور نمایش روی دیوارها. برخی از اولین نمونه های کاغذدیواری صحنه هایی از شجره نامه ها یا خدایان را به تصویر می کشیدند یا بهشت طبیعی کاذبی به فضای داخلیِ ساختمان می آوردند. در قرن پانزدهم کاغذدیواری راهش را با چاپ دومینو به اروپا باز کرد. دومینو نام طرح هایی بود که با قطعات چوبی ساخته و با دست رنگ آمیزی می شدند. کاغذدیواری های دومینو در ابتدا عکس های سیاسی یا مذهبی در خود داشتند؛ اما بعدها طرح هایی از اشکال هندسی را نیز به نمایش گذاشتند. کاغذدیواری ها اغلب، شبیه مواد گران ترِ دیگری بودند؛ مانند چرم، پارچۀ زربافت و چوب. کاغذدیواری پارچه نما نوعی کاغذدیواری شبیه مخمل در اوایل دهۀ 1600 به شهرت و محبوبیتی گسترده رسید. جذابیتِ ارزان بودن کاغذدیواری روی دیگری نیز داشت. در آن دوره کاغذها را به دیوار نمی چسباندند؛ بلکه به صورت ورقه ورقه با پونزهای مسی از دیوار آویزان می کردند. این روش تا پاسی از قرن هجدهم دوام داشت. در اواخر قرن نوزدهم، معمولاً دیوارها را به سه بخش تقسیم می کردند: اِزاره، حاشیۀ کتیبه و فضای بین این دو بخش. کاغذدیواری در سه قسمت طراحی و چاپ می شد تا به دیوارهای ساده، نمای یک معماری واقعی بدهد. الگوهای ازاره، میانه و کتیبه معمولاً طرح خود را از کشورهای اسلامی و آسیای شرقی وام می گرفتند و به دیوارها حال وهوای دنیاییِ کاذب می دادند. تا اوایل قرن نوزدهم، کاغذدیواری را پنجره ای رو به دنیا می دانستند و این تلقی روزبه روز فراگیر تر می شد. با عرضۀ کاغذدیواری درزدار به صورت توپ های دوازده یاردی، تولیدکنندگان توانستند با بهره گیری از تکنیک ترومپ لوی از نقش های تکراری و ساده به خلق مناظرِ تمام نما روی آورند. با انقلاب صنعتی موجی از اختراعات و نوآوری های گوناگون به راه افتاد. کاغذهای یکدست و بدون درز تقریباً در دهۀ 1820 به میدان آمدند. چاپ با نیروی بخار نیز در دهۀ 1830 پدید آمد. درنهایت رنگ های مصنوعی در دهۀ 1850 رایج شدند. دستگاه های جدید آسان تر و دقیق تر از پیش و باقیمت هایی نزولی، صحنه هایی با جزئیات دقیق چاپ کردند. تا سال 1851، برخی طراحان و منتقدان بر این باور بودند که طراحی کاغذدیواری روبه زوال گذاشته است و به عنوان شاهدی برای این وضعیتِ روبه افول به کاغذهای زننده ای اشاره می کردند که در نمایشگاه بزرگ لندن عرضه شده بود. با آغاز قرن بیستم و ظهور کاغذدیواری های بهداشتی ، فایده گرایی از زیبایی گرایی پیشی گرفت. این نوع کاغذدیواری ها دارای سطوح قابل شست وشو، پشت چسب دار و قالب های برجستۀ محکمی بودند. در اوایل قرن بیستم، کاغذدیواری علیه سلیقۀ مدرنیستی به دیوارهای ساده و بی روح به نزاع برخاست. کاغذهای برجسته دیوارهای ناصاف را هموار کردند. درعین حال طرح های ساده تر به اتاق های نشیمنِ محقر کمک می کردند تا ازلحاظ بصری گسترش پیدا کنند. در دورۀ پس از جنگ، تعویض کاغذدیواریِ خانه مثل مراسم اسباب کشی به خانۀ جدید بود. محبوبیت کاغذدیواری در دهۀ 1980 رو به افول نهاد و پس ازآن هرگز نتوانست خود را کاملاً بازیابد. اما کاغذدیواری هنوز کاملاً از بین نرفته، نوآوری های کاغذدیواری نیز باجرئت و جسارت ادامه دارد. می توان گفت که کاغذدیواری شیء مدرن تمام عیاری است: متظاهری بی پرده که نشان می دهد واقعیت درواقع چقدر ساختگی است.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :