menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

محرمیت اصل مهم معماری ایرانی- اسلامی

سیامک سرمدی پرداختن به سبک زندگی ایرانی- اسلامی مدت هاست که دغدغه ذهنی کارشناسان ، پژوهشگران و مسئولان مختلف جامعه است. در این میان ، همگان معترفند که معماری از مؤلفه های مهم در شکل گیری سبک زندگی به حساب می آید. معماری را لباسی می توان فرض کرد که به قامت زندگی دوخته می شود. معماری بی هویت، همچون لباسی نافرم و بدشکل سبک زندگی هر جامعه ای را بی قواره و ناموزون می کند.چنین معماری بی دروپیکری ، نه می تواند آرامش ساکنان جامعه را تضمین کند و نه می توان از آن انتظار آسایش داشت. درحالی که معمار باید این دو نیاز آرامش و آسایش را تأمین کند. در معماری باید این نیازها به گونه ای تأمین شوند که اصالت حفظ شود و خط وربط آن باریشه های هویتی نیز محفوظ بماند. از مؤلفه های مهم و شاخص در سبک زندگی مرتبط با معماری ایرانی- اسلامی ، رعایت اصل محرمیت است . نگاه گذرا به تمامی بناها و سازه های معماری گذشته در کشورمان از بناهای عظیم و بزرگ عمومی تا خانه های مسکونی و از فضاهای عمومی شهری تا فضاهای نیمه خصوصی و خصوصی ، همگی نشان از رعایت اصل محرمیت به عنوان شالوده اصلی سبک زندگی در حیطه معماری دارد. منظور از محرمیت در فضای معماری و شهرسازی ، دادن حریم به بنا هم از جنبه ساختاری و هم معنایی است. ابتدا اجازه دهید تکلیفمان را با واژه مَحرَم روشن کنیم. فرهنگ نامه ها و لغت نامه های معتبر ، ذیل این واژه این معانی را آورده اند: مَحرمیت: رازداری ، خویشی(لغت نامه دهخدا) در فرهنگ دکتر معین ، واژه مَحرمیت به معنای مَحرم بودن تعبیر شده و در معنای آن آمده است: آشنا، واقف کار رعایت محرمیت در معماری بیشتر متمرکز بر اصولی است که امنیت فضا را شکل می دهد. این امر در معماری خارجی به عنوان اصل security و privacy در بنا مطرح است. تا اینجای کار معماری ایرانی- اسلامی و معماری فرنگی از اصل محرمیت یکسان بهره می برند. اما محرمیت در حیطه معنایی ویژگی هایی دارد که حرمت و ارزش را برای فضای معماری به ارمغان می آورد به صورتی که فرد در آن فضا به آرامش برسد. این معنا به شکلی عمیق در آیه 80 از سوره مبارکه نخل نیز بیان شده است. جایی که خداوند می فرماید: . . . و جعل لکم من بیوتکم سکنا. یعنی خداوند از خانه هایتان جایی را برای آرامش شما قرارداد. و در ادامه می فرماید: . . . و از پوست چهارپایان ، خیمه هایی برای شما مقرر کرد تا در موقع استقرار و کوچ ، سبک و قابل انتقال باشد . . . . تأکید بر شکل گیری فضا و قلمروهای مَحرم در کالبد یک خانه مسکونی است. این ویژگی برای سایر ابنیه هم صادق است و به شرط عملکردی که آن بناها دارند قابل تعمیم است. محرمیت فضای مسکونی به طور خاص هرچند از اصولی است که از گذشته های دور در معماری ایران وجود داشته است و در دیگر فرهنگ های مشرق زمین نیز کمابیش وجود داشته است اما اوج شکوفایی آن در معماری پس از اسلام دیده می شود. پس از اسلام ، اصل محرمیت و نداشتن دید روی بنای همسایه یکی از معیارهای مهم در طراحی و ساخت بنا و فضا در معماری ایرانی- اسلامی است. به این معنا که ارتباط بصری مستقیم بین فضای بیرونی و شهری به دو دلیل اقلیمی و فرهنگی در معماری گذشته ما قابل بررسی است . ازنظر اقلیمی ، محرمیت بناها و فضاهای معماری ما به دلیل آب وهوای گرم و خشک اقلیم ایران و بارندگی کم همراه با توفان های شن و آفتاب سوزان باید و لاجرم لحاظ می شد. به همین دلیل از حیاط مرکزی در بسیاری از بناهای معماری ایرانی (حتی قبل از اسلام) به عنوان عاملی برای قطع ارتباط مستقیم با عوامل جغرافیایی یادشده استفاده می گردید. در دوران اسلامی همچنان ساخت بنا با حیاط مرکزی ادامه یافت اما عناصر دیگری نیز به معماری ما اضافه گردید که عبارت اند از : درون گرایی ، مردم واری ، خودبسندگی و نیارش(دانش ایستایی و مصالح شناسی) درون گرایی درون گرایی اصل مهمی در محرمیت معماری سنتی ایران پس از اسلام است. استاد پیرنیا در کتاب معماری اسلامی ایران به خوبی به این اصل مهم محرمیت معماری ایرانی می پردازد: . . . . در بیرون از ایران، معماری برون گراست . در باخترزمین کوشک هایی را می بینیم که چون قفسی گشاده میان انبوهی از درختان نهاده است و از درون آن می توان بیرون را نگریست یا در خاورزمین خانه هایی است که پیرامون خود آفتابگردان و سر سایه ای چون مرد گرد دارد و مانند کوشک های باخترزمین به بیرون می نگرد. اما در ایران در میان خانه ، باغچه و استخری می ساخته اند و اتاق ها و تالارها را چون آغوشی بسته گرداگرد آن می چیده اند. دربار و دیوار بیرونی ساختمان ، پنجره و روزن و رخنه ای نبود تا بتوان از درون بیرون را دید و نمای بیرونی با طاق نما و درگاه و کنگره آرایش می شد و تنها درگاه یا سر دری داشت که آی گاه ساختمان به شمار می آمد. اما کاخ های تخت جمشید و شوش و کوشک های روزگار ساسانیان گواهی می دهد که ایرانی همیشه درون گرا بوده و می خواسته است که چون شب در خانه با خانگیان خود دور از نگاه بیگانه آرام بیاساید. . . . درواقع یکی از باورهای مردم ما از دیرباز تاکنون ، زندگی شخصی و حرمت آن بوده است . معماران ایرانی بخش های مختلف یک ساختمان را در گرداگرد یک یا چند سرا سامان دهی می کردند و به این صورت ساختمان را از محیط بیرون جدا می کردند . تنها راه ارتباط دنیای بیرون با درون خانه ، یک هشتی بود که این ارتباط را ممکن می کرد . البته همان طور که گفته شد ، قدمت خانه های حیاط دار در ایران به قبل از اسلام بازمی گردد اما در دوره تاریخی پس از اسلام ، فضاهایی مانند دالان ، هشتی و راهرو بر اساس اصل درون گرایی سعی می کرد تا قلمرو زندگی خانوادگی از عمومی به شیوه ای درست از هم جدا شود. در معماری مساجد ، کاروانسراها و مدارس نیز رعایت این اصل از محرمیت بنا به خوبی دیده می شود. خلاصه کلام آنکه بر پایه این اصل ، همواره بنا در معماری ایرانی-اسلامی به صورتی ساخته می شد که در ترکیب با طبیعت و عناصر آن ، سعی کند محیط مناسب و زیبنده طبیعی را به درون خود بکشاند و مانند حجاب یا صدفی که مروارید را دربر می گیرد ، آن را میان خود نگه دارد و حراست کند. این موضوع، وجه تمایز مهم معماری سنتی ما با سایر کشورهاست. مردم واری مردم واری یعنی رعایت تناسب میان اجزای کاربردی ساختمان بااندام های انسان و توجه به نیازهای او در کار ساختمان سازی . مثلاً در معماری قدیم ایران درگاه ورودی بنا را به اندازه بالای مردم می گرفتند و پنجره یا روزن را چنان می ساختند که پرتو خورشید یا نور ماه به اندازه و دلخواه به درون اتاق وارد شود .و یا اندازه طاقچه به صورتی بود که انسان نشسته و ایستاده بدون مشکل در استفاده از آن به یک اندازه راحت باشند . خودبسندگی اصل اولیه در استفاده معماران ایرانی از مصالح ساختمانی براین قاعده قرار داشت که مصالح موردنیاز ساختمان را از نزدیک ترین مکان به دست آورند . به این دلیل ،کار ساختمان سازی با شتاب بیشتری انجام می گرفت . علاوه بر این ، ساختمان با طبیعت پیرامون خود سازگارتر بود و هنگام نیاز به مرمت و نوسازی ، این کار به سهولت انجام می گرفت .البته این نکته را باید در نظر داشت که معماران ایرانی تا آنجا که امکان داشت از مصالح مرغوب استفاده می کردند اما اگر این امکان فراهم نبود به ناچار مصالح موردنیاز خود را از جاهای دور تأمین می کردند. یک نمونه از توجه معماران به خودبسندگی ، بهره گیری از تاق و گنبد در معماری بود . ازآنجاکه چوب مناسب برای این کار در همه جای ایران وجود نداشت اما خشت و آجر به فراوانی وجود داشت ، معماران هم دست به نوآوری هایی زدند که با خشت و آجر بتوان تاق و گنبد را به عنوان سقف ساخت . نیارش به دانش ایستایی، فن ساختمان و مصالح شناسی ، نیارش گفته می شود . معماران چه در حال و چه درگذشته به نیارش ساختمان بسیار توجه می کردند و آن را در زیبایی ساختمان مهم می دانستند . آن ها به تجربه به اندازه هایی برای پوشش ها ، دهانه ها و جرزها پی برده بودند که همه بر پایه نیارش به دست آمده بود . حال پرسش این است که چگونه در معماری مدرن و امروزی می توانیم محرمیت را در طراحی بنا در نظر بگیریم؟آیا این اصل به عنوان عامل هویت بخش به معماری ما قابلیت بازتعریف و بازتولید دارد؟

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 284

فهرست مطالب شماره 284

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×