menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

چیستی های انکارناپذیر شهر و معماری ایرانی- اسلامی

سیامک سرمدی چندین سال است که موضوع معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی در مجامع مختلف فرهنگی به جدیت مطرح است. جدای از رابطه معماری اسلامی با معماری ایرانی که خود موضوع بحث جداگانه ای است؛ نفس معماری اسلامی که برخاسته از فرهنگ و هویت اصیل اسلامی است و رابطه آن با معماری امروزی نیز موضوع بحث دیگری است. اصلاً معماری اسلامی چیست و چه مختصاتی دارد؟ شهرسازی مبتنی بر این معماری چگونه ویژگی هایی دارد؟معماری ایرانی- اسلامی به چه نوع معماری گفته می شود؟آیا منظور این است که هر بنا که از قوس برخوردار باشد آن بنا اسلامی است و اگر غیرازاین باشد آن بنا دیگر اسلامی نیست !مسئولان بارها از معماری اسلامی- ایرانی سخن گفته اند اما درباره مشخصات آن به روشنی حرفی زده نشده است . اگر قرار است این معماری موردتوجه باشد باید ویژگی های آن نیز مشخص شود . چگونه است که معماری ایرانی و معماری اسلامی همچون روح دمیده شده در کالبد با یکدیگر پیوند جدایی ناپذیر دارند؟ پاسخ به این پرسش ها نیاز به صرف زمان زیاد و انجام پژوهش های عمیق دارد که برخی از آن ها انجام گرفته است. در مطلب پیش رو، به اجمال نگاهی به زوایایی از این بحث انداخته ایم. معماری را ظرف زندگی انسان تعبیر کرده اند. به عبارت دیگر ، اگر با قواعد و ویژگی های خاصی فکر، احساس و عمل کنیم ، لاجرم نیاز به ظرفی خاص برای نشان دادن آن روحیات و اعمال نیز داریم که معماری یکی از این ظروف است. براین اساس انسان مسلمان ، هنگامی که در مقیاس معماری و شهرسازی و حتی سایر حوزه های زندگی اجتماعی خود قرار می گیرد حالات، احساسات و رفتارهای برخاسته از دین و اعتقاد خود را در ظرف معماری و شهرسازی جاری و ساری می کند. با توجه به درجه و عمق ادراک فرد از اسلام و تأسی او از قواعد و قوانین آن یا به عبارتی بسته به درجه ای از قرب درونی از حقیقت اسلام ، معماری نیز از این تقرب بهره می برد و تأثیر می گیرد. درک درونی از اسلام را می توان به آینه ای تشبیه کرد که با توجه به میزان صاف و صیقلی بودن آن، می تواند پرتوهای نور صادرشده از خورشید اسلام را دریافت کند و به شکل معماری اسلامی بازبتاباند. معماری اسلامی محل تجلی دریافت های هنرمند معمار و مسلمان از اعتقادات اوست. البته ممکن است درک و دریافت فرد از اسلام بسیار زیاد باشد اما او توان منعکس کردن این دریافت را به شکل و قالب معماری نداشته باشد یا بسیار کم توان باشد. به همین دلیل است که شهرسازی و معماری اسلامی در طول تاریخ خود بارها دچار فرازوفرود شده است. گاهی درجه تقید به اسلام در مقاطعی از تاریخ و به دلایلی که مجال آن در این مطلب نیست در جامعه کم شده است بنابراین تقلید و مسامحه و حتی التقاط در معماری رشد کرده است. شهرهای اسلامی در ادوار مختلف تاریخی که بر این سرزمین گذشته است با توجه به کشاکش های تسلیم و عبودیت هنرمندان مسلمان نسبت به اسلام ، دچار فرازوفرود شده اند. به عبارت بهتر، در طول تاریخ به میزان درجه تعمیق اسلام در جامعه، ما نیز شاهد شهر اسلامی هستیم یا حضور آن را کم رنگ و پررنگ می بینیم. تفکرات و آرمان های مختلف در دوره های تاریخی ، معماری شهرهای آن ادوار را هم به وجود آورده است. همان طور که امروزه تفکر و آرمان های مدرن، رقم زننده ساخت شهرهای مدرن و امروزی است. البته در بحث اندیشه و تفکر که بازتاب آن را در معماری و شهرسازی رصد می کنیم موضوع چند پارگی فرهنگ یا یکدست بودن آن نیز اهمیت دارد. درگذشته ، به دلیل یکدست بودن فرهنگ عمومی جامعه و وجود یکپارچگی فرهنگی ، شاهد وحدت در شهرسازی و معماری خود هستیم. امری که امروزه به دلیل ارتباطات وسیع جوامع با یکدیگر و حضور قدرتمند رسانه ها ، دیگر شاهد آن وحدت و یکپارچگی نیستیم. ویژگی های کلی شهرسازی اسلامی در یک نگاه کلی ، معماری و شهرسازی در یک شهر اسلامی بر پایه اهمیت جماعت مردم ، تعاون و همزیستی مسالمت آمیز آن ها قرار دارد. مثلاً با یک نگاه کلی به شهر یزد به خوبی کیفیت مؤانست و همزیستی مردم با یکدیگر را در بافت معماری شهر می بینیم. یا در میدان نقش جهان اصفهان، ترکیب موزون و هماهنگ دین و دنیای مردم و قرارگیری مسجد و بازار در مجاور هم دیده می شود. نزدیکی و قرب دین و دنیا را در جای جای شهرهای اسلامی می بینیم. شهر اسلامی ازنظر ساختار معماری شهری دچار طبقه بندی مرفه و فقیر نیست و اصطلاحاً زونینگ شهری ندارد. بالا و پایین شهری ندارد. مرافقت و دوستی شهر با طبیعت ،عنصر جدایی ناپذیر دیگری در شهر اسلامی است. بالکن ها ، بهارخواب ها و باغچه سازی ها همگی ناظر به اهمیت و پاسداشت طبیعت ، به آب و گلدان و باغچه اعتنا و اهتمام ویژه می شود. در شهرسازی اسلامی ، هرچقدر که تراکم جمعیت فشرده تر و بیشتر باشد ، به همان میزان درجه مراعات احوال شهروندان نیز اهمیت بیشتری پیدا می کند. رفتار در شهر اسلامی حتماً به گونه ای است که باید برای عبور خودروی دیگران ایستاد. لزوماً و مؤکدا طراحی شهر اسلامی به گونه ای است که نباید برای تنفس و هوای شهر آلودگی ایجاد کند. این موارد که نمونه هایی از رفتار و عملکرد در حوزه شهرسازی اسلامی را نشان می دهد ، قبل از آنکه به طراحی و ساخت سازه ها و معماری در شهر مرتبط باشد به درک فهم درست و اصولی از انسان ساکن در شهر اسلامی برمی گردد. مثلاً هنگامی که به پایه گذاری مدینه النبی توسط پیامبر گرامی اسلام(ص) توجه کنیم درمی یابیم که هدف بنیان گذار تمدن اسلامی صرفاً ساختن شهر نبوده است بلکه ، بنیان گذاشتن شکل درست و حقیقی از رابطه انسان با خود ، با دیگران و با طبیعت و خداوند بوده است. مدنیت اسلامی تلاش صرف برساخت انواع سازه در شهر ندارد- هرچند موفقیت های شگرفی نیز در این حوزه دارد- بلکه در وهله اول، درصدد تعریف نسبت ها و روابطی در ارگان های شهری و در کیفیت روابط انسانی است.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 286

فهرست مطالب شماره 286

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×