menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

زیبایی شناسی در عرصه عمومی پایدار ساختمان های بلند شهری

جذابیت و کیفیت زیبایی شناسی عرصه عمومی ساختمان های بلند شهری از دغدغه های مهم مدیریت شهری و صاحب نظران دانش طراحی شهری است و به یکی از مهم ترین سنجه های توسعه یافتگی و ارتقاء زندگی شهری تبدیل گردیده است. در این میان ارتقاء کیفی و زیبایی شناختی عناصر مصنوع تشکیل دهنده عرصه عمومی شهری، به دلیل اهمیت و ویژگی عملکردی خود در ایجاد آسایش و ایمنی و تأمین نیازهای انسانی، نقشی اساسی و سرنوشت ساز برای ارتقاء پایدار عرصه عمومی ساختمان های بلند شهری محسوب می شود. توسعه پایدار عرصه عمومی ساختمان های بلند شهری توسعه پایدار اکنون سرفصل جدیدی در نظریه های شهرسازی است که با نقد از آسیب های زیست محیطی مانند افزایش گازهای گلخانه ای شروع شد و به هواداری از پایداری هر چه بیشتر در استفاده از زمین انجامید. این ادعای جدید به شکل های مختلفی در عرصه های شهرسازی واردشده و چارچوب نظری پیداکرده است. به طوری که نظریه های شهرسازی جدید خود را متعهد به پایداری در محیط شهری و همکاری در تعریف توسعه و پایداری می دانند و چنین می نماید که همه نظریه ها به گونه ای این نگرش جدید را، اگر نظریه جدیدی در توسعه شهری ندانند، آن ها غایت و هدف خود می دانند.(کلهر نیا، 1391). در سال های اخیر مطالعاتی در خصوص پایداری در عرصه های عمومی ساختمان های بلند شهری به عنوان یکی از اصلی ترین فضاهای شهری صورت پذیرفته که ازجمله ی آن ها پژوهش های ارائه شده در همایش عرصه های عمومی شهری پایدار است. نتایج و یافته ها مبین کاستی ها و مشکلات فراوان در غالب عرصه ی عمومی ساختمان های بلند شهری به شرح زیر است: 1- از جنبه زیست محیطی، ناپایداری عرصه ی عمومی شهری، مواردی نظیر مصرف بالا و ناکارآمدی انرژی، تخریب محیط و منابع طبیعی، آلودگی هوا، آب، خاک و صدا، شکل گیری جزایر گرمایی و سامانه هوای وارونه و سایر مشکلات را دربرمی گیرد. به طور خاص انتشار آلاینده های ناشی از احتراق سوخت های فسیلی به آلودگی شدید هوا و سایر منابع حیاتی، به ویژه در شهرهای بزرگ و کلان شهرها منجر شده است. 2- در بعد اجتماعی، فضاهای شهری، فضاهایی مردانه و ناعادلانه هستند. ناامن بودن فضاهای شهری برای کودکان و زنان، نامناسب بودن محیط شهر برای ناتوانان جسمی و نابینایان، محروم بودن جامعه مدنی از مشارکت در فرآیند برنامه ریزی و طراحی فضای شهری و در حاشیه ماندن اقشار فرودست، جلوه های مختلفی از بی عدالتی در بهره مندی از عرصه های عمومی شهر به شمار می آیند. 3- در بعد اقتصادی، مغفول ماندن جاذبه های گردشگری شهری، ضعف زیرساخت ها، وابستگی مدیریت شهری به درآمدهای ناپایدار و ناسالم، فراهم نبودن شرایط دسترسی به بازارهای مالی داخلی و خارجی به منظور سرمایه گذاری در توسعه و تجهیزات عرصه های عمومی ساختمان های بلند شهری، دوگانه انگاری و گسیختگی در ایجاد فضاهای اختصاصی و عرصه ی عمومی شهری و سرانجام نوسان های شدید در اقتصاد کلان کشور، توجه به ایجاد عرصه های عمومی باکیفیت را به حاشیه رانده و موجب کاهش توان رقابت پذیری شهرها در عصر روابط فراملی و جهانی شده است. نارسایی ها و مشکلات فوق سبب شده است که باوجود گسترش درک مدیریت شهری از رسالت خطیر خود درزمینهٔ بهبود کیفیت فضاهای شهری و تلاش در جهت تحقق آن همچنین افزایش خواست عمومی جامعه مبنی بر ضرورت تأمین فضاهای شهری امن، زیبا، عادلانه و دسترس، کماکان کیفیت زندگی در شهر به طور عام، فاصله ای بسیار با وضعیت مطلوب دارد. (بیانیه نهایی اولین همایش ملی فضاهای عمومی شهری پایدار، 1392) مفهوم عرصه عمومی شهری(فضاهای باز و بسته شهری) فضاهای همگانی ساختمان های بلند شهری(عرصه عمومی) از آن دسته مکان هایی تشکیل می شود که همه به آن دسترسی داشته باشند. گرچه این دسترسی ممکن است در زمان هایی محدودشده باشد این تعریف هم فضاهای درونی و هم بیرونی را شامل می شود. فضاهای بیرونی مانند: خیابان ها، میدان ها و پارک ها و فضاهای درونی مانند: رواق ها، سالن های ایستگاه های قطار و ساختمان های عمومی و فضاهای دیگری که عامۀ مردم به آن ها دسترسی دارند، نظیر فضاهای داخلی مجتمع های تجاری(جان لنگ،1387). این دسته از فضاها به واسطۀ مقیاس عملکردی و همچنین طیف متنوع و گستردۀ مخاطبین خود دارای بیشترین سهم در حیات جمعی شهروندان می باشند. ازاین رو ارتقاء کیفی این دسته از فضاها بیش از سایر انواع فضاها موجب ایجاد جامعه شهری سالم و شکوفا خواهد شد. به عبارت دیگر فضاهای عمومی ساختمان های بلند، فضاهایی هستند که ما با غربیه ها شریک می شویم. (پاکزاد،1383) در تأکید بر اهمیت زیبایی شناختی عرصه عمومی ساختمان های بلند شهری و بخصوص فضاهای باز همگانی توجه به رفتارها و فعالیت های شهروندان در این عرصه بیانگر ویژگی این گونه فضاها است. فضاهای عمومی ساختمان های بلند شهری مانند دیگر فضاهای همگانی شهری قابل تقسیم به انواع مختلف: الف- میدان: به محدوده ای ساکن، جمع پذیر، یکپارچه و دارای زندگی جمعی برای شهروندان اطلاق می شود. میدان می تواند مقیاس ها و کاربردهای متفاوتی داشته باشد. مانند : میدان شهری، میدان محلی، میدان تشریفاتی. ب- مسیر: فضایی خطی و جمعی و حاوی ارزش های فرهنگی و محیطی که طی دوران مختلف جهت دسترسی و زندگی اجتماعی شکل گرفته است. مانند: خیابان شهری، بولوار، خیابان محلی، کوچه و بن بست و... . ج- کناره و ساحل: لبۀ آب، جاهایی که مفرح و با طراوت بوده و موجبات فراغ بالی شهروندان را فراهم می آورند و شامل ساحل دریا و دریاچه، کنارۀ رودهای دائمی و کناره رودهای فصلی می شود. د- پله: فضایی که ضمن دارا بودن سلسله مراتب و ایجاد امکان برای دسترسی عمودی به فضاهای متفاوت شهر امکان رؤیت مناظر پیرامون و متعاقب آن جذابیت برای وقوع زندگی جمعی برای شهروندان را فراهم می آورد و شامل پله های شهری پله های محلی و پله های تشریفاتی می باشد. ه - ورودی: مفصلی است که نقش مکانی برای گذار روانی از عمومی به خصوصی، از بیرون به درون را ایفا می نماید. مانند ورودی شهر، ورودی محله (پاکزاد، 1383). زیبایی شناختی شهری واژه زیبایی شناسی را در سال 1750 الکساندر بوم گارتن برای بیان مفهوم سلیقه در هنرهای زیبا ابداع کرد)لنگ، 1383). بوم گارتن در کتاب زیبایی شناسی ، استتیک را همان علم آگاهی محسوس می داند(Baumgarten ,1988) ؛ هگل در مقدمه بر زیباشناسی، استتیک را عنوانی برازنده نمی داند و اصطلاح کالیستیک (علم به زیبایی) را نیز نارسا می داند که از زمان وولفگ(1679-1754) زیباشناسی نوعی گفتمان فلسفی انگاشته شد)هگل، 1363). علم زیبایی شناسی نیز به سازواره بررسی روش های احساس محیط و موقعیت فرد درروند این احساس می پردازد(گروتر، 1375) آغاز، فلسفه فکری زیبایی شناختی شهر از قرن نوزدهم میلادی بوده و امروزه به مفهوم زیباسازی و هویت سازی در فضاهای شهری بکار می رود. جنبش زیبایی شناسی شهری رویکرد پیشرفته ایست که نه تنها به خاطر زیبایی، بلکه ترجیحاً به معنای ابزار کنترل اجتماعی از طریق تأمین رضایتمندی شهروندان و پاسخگویی به نیاز آن ها موردتحقیق و مطالعه قرار می گیرد. در برابر زیبایی ها نوعی از تعجب و شگفتی به وجود می آید، چه زیبایی های طبیعی و چه زیبایی های هنری برای به وجود آوردن تعجب، زیبایی باید در حدی باشد که مافوق نمودهای معمول زیبایی جلوه نماید. اگر زیبایی در حد معمول باشد اگرچه کم وبیش موجب لذت می گردد، ولی به آن جهت که ذهن آن را در گروه شایسته های معمولی تلقی کرده است، موجب تعجب و شگفتی نمی گردد (پاکزاد، 1385). معیارهای کیفی محیط(بصری و ادراکی) مرتبط با زیبایی شناسی شهری عبارت اند از: 1- ادراک و لذت بصری( زیبایی شناسی)، 2- حس مکان، 3- هویت و هویت مکان، 4- خاطره انگیزی مکان، 5- خوانایی و تصویری روشن از محیط، 6- فرم فضای شهری، 7-آلودگی بصری یا نازیبایی بصری.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 290

فهرست مطالب شماره 290

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×