سرمقاله
یک پرسش اساسی
اساس تولید در آموزه های اقتصادی سه عامل اصلی زمین ، کار و سرمایه می باشد که در اقتصادهای پیشرفته عامل چهارمی به نام کارآفرینی را هم به آنها افزوده اند. به عبارتی برای هر کشوری که بخواهد چشم انداز پیشرفت و توسعه را سرلوحه برنامه ریزی های خود قرار دهد
اساس تولید در آموزه های اقتصادی سه
عامل اصلی زمین ، کار و سرمایه می باشد که در اقتصادهای پیشرفته عامل چهارمی به
نام کارآفرینی را هم به آنها افزوده اند. به عبارتی برای هر کشوری که بخواهد چشم انداز
پیشرفت و توسعه را سرلوحه برنامه ریزی های خود قرار دهد چشم پوشی از این عوامل
ناممکن خواهد بود. در کشورهای پیشرفته شاید هر کدام از عوامل فوق به تنهایی
موجبات توسعه را فراهم آورده باشد چرا که امکان دارد فقط شکوفایی یکی از این
عوامل برای آنها میسر باشد و با غنیمت شمردن همان یک عامل نسبت به استفاده بهینه
از آن اقدام نموده و با برنامه ریزی های هدفمند، بهره برداری های لازم را هم
کرده باشند که نتیجه آن رقم زدن جامعه ای پیشرفته خواهد بود.بنابراین وقتی یک
کشور با استفاده برنامه ریزی شده از یکی از عوامل فوق می تواند عنوان پیشرفت را
در بین سایر کشورها از آن خود کند ، پس استفاده توأم از هر سه یا چهار عامل
موفقیت و پیشرفتش را حتماً تضمین خواهد نمود. در این میان صنعت ساختمان یکی از
صنایع مهم و اثرگذار در اقتصاد کشورهاست که به تنهایی امکان تبلور هر سه- چهار
عامل اساسی رونق تولید را یکجا در خود جمع کرده است.
1-زمین؛ اصلی ترین عامل برای کار و جذب سرمایه در صنعت ساختمان به شمار می رود.
قدر مسلم اگر زمین نباشد امکان بنا روی هوا وجود نخواهد داشت ؛چه در کارهای
زیربنایی و عمرانی که با جاده کشی ، ریل گذاری ، پل و سد سازی آبادانی کشور را
فراهم می آورد و چه از منظر اجتماعی و تامین مسکن برای افراد هر جامعه که بدون
وجود زمین ساخت وساز صورت نخواهد گرفت.
2-کار؛ دومین عامل اصلی رونق تولید کشورها هم در صنعت ساختمان با در کنار هم
قرار دادن گروه های مختلف شغلی اعم از کارگر،کاردان، مهندس ، سازنده،تولیدکننده
و... جایگاهی فراتر از زمین دارد. در واقع حرکت چرخ های صنعت ساختمان بر روی
زمین – یکی از عوامل رونق تولید- با کمک نیروهای کار آغاز می شود. پس صنعت
ساختمان علاوه بر به کارگیری عامل زمین، عامل کار را هم با همه متعلقاتش برای
بارور ساختن تولید کشور در دل خود جای داده است.
3-سرمایه؛ عامل سومی است که در متون اقتصادی از آن به عنوان یکی دیگر از عوامل
اساسی رونق تولید کشورها یاد می شود. سرمایه همچنین جایگاه شایسته ای را برای
رونق صنعت ساختمان به خود اختصاص داده است چرا که در هیچ کار ساختمانی بدون روغن
تسهیلات سرمایه ای و بدون روغن کاری چرخ های محرک های کار بر روی زمین حرکتی
آغاز نخواهد شد.
4- کارآفرینی؛ عامل چهارمی به نام کارآفرینی هر چند در کشورهای پیشرفته به شکلی
پیشرفته نقش خود را در اقتصاد ایفا می کند اما در کشورهای غیر پیشرفته هم نقشی
متفاوت دارد. در صنعت ساختمان این کشورها هم در کنار عوامل تأثیرگذار زمین، کار
و سرمایه،کارآفرینی شاید با شدت کمتر خواه ناخواه اتفاق می افتد. در ساخت وساز
به اقتضای ارتباط کاری گروه های مختلف تولیدی لاجرم کارآفرینی هم صورت گرفته و
اثرگذاری خود را در اقتصاد نشان می دهد.
غرض از مقدمه طولانی فوق نشان دادن نقش و جایگاه ساختمان در تولید و اقتصاد کشور
بود که وزیر محترم راه و شهرسازی در برنامه هایی که برای اخذ رأی اعتماد از مجلس
ارائه داده بودند به نوعی هم جایگاه ساختمان در اقتصاد و هم درگیری صنعت ساختمان
با عوامل سه - چهار گانه فوق الذکر را حائز اهمیت دانسته بودند اما با همه
تأکیداتی که شخص وزیر و معاون و مشاوران ایشان در آن مقطع داشتند اکنون پس از
سپری شدن نزدیک به یک سال از مطرح شدن آن وعده و وعیدها ، ساختمان همچنان چشم انتظار
اجرای برنامه های شهروند محور در شهر و نگاه توسعه ای اقتصادمحور در راه، ریل،
جاده و... است. فعلا برنامه یا برنامه هایی دال بر توسعه زیربناها مشخصاً در راه ها
از x بهY کیلومتر طبق اسناد بالادستی از طرف
متولیان امر ارایه نشده تا چه رسد به اجرای برنامه ها و چیدن میوه های اقتصادی
طرح های زیربنایی و عمرانی ؛ بزرگراه تهران - شمال که روی دولت های گذشته را هم
سفید کرد همچنان در بلاتکلیفی مناقشه های پیمانکاران داخلی و خارجی دست و پا می
زند و "خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل".
همینطور در بخش مسکن برنامه اجرایی که نمود داشته باشد - علیرغم شعارها و
سخنرانی های ایراد شده – به چشم نمی خورد. مسکن مهر که در زمان دولت وقت، وقت ها
و هزینه هایی را صرف خود کرد در دولت فعلی از ادامه راه باز ایستاده است. پاسخ
به توقف - به هر دلیل- مسکن مهر که باید متوقف می شد یا نه؟ و نمایندگان
ملت در خانه ملت چقدر باید پیگیر قضیه می شدند و یا پیگیر شدند یا نه ؟را به
نمایندگان وا می گذاریم و انتظار می رود با توجه به جایگاه نمایندگی شان آنطور
که باید و شاید وظیفه نظارتی خود را حداقل برای جلب نظر و آرای موکلان هم که
شده، قبل از انتخابات پیش رو بجا آورند.
البته در این بخش (مسکن) به جز توقف مسکن مهر،جایگزین های مسکن اجتماعی، مسکن
حمایتی، مسکن مشارکتی و اخیراً مسکن امید - البته نه توسط وزارتخانه متبوع بلکه
وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی - معرفی شده اند، اما آنچه حکایت از شنیده ها
دارد مسکن اجتماعی هم در حد تشکیل دبیرخانه پیش رفته ولی باز از طرح و برنامه
خبری نیست. مسکن امید هر چند اخیراً با اعلام وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی
امیدهای قشر کارگر را برانگیخته و نگاه موافقانی از طیف های کارشناسان مسکن و
اقتصاد ، همچنین نمایندگان مجلس را به خود معطوف کرده- البته مخالفانی هم دارد-
اما پس از پیگیری های زیاد کاشف به عمل آمد آن هم به تبعیت از اسلاف خویش بدون
طرح و برنامه فقط مطرح شده و قرار است سازمان تأمین اجتماعی به عنوان
متولی جزییاتش را اعلام نماید.
اکنون پس از این همه کبری و صغری چیدن – فارغ از هر گونه اعلام موافقت یا مخالفت
با هر کدام از شعارها، طرح ها، اعلام ها و اعمال ها- یک پرسش اساسی مطرح
می شود؛ صنعت ساختمان و مسکن به کدامین سو می رود؟ اما قبل از پاسخ هر کدام از
شما به آن، اعلام می کنیم رو و سوی سؤال فقط وزارتخانه متولی صنعت ساختمان نیست
بلکه همه کسانی که به نوعی به ساختمان می اندیشند و احتمال می دهند وظیفه و
تکلیفی نسبت به رونق ساختمان ، تولید و اقتصاد کشور دارند، مخاطبان این پرسش
هستند.
قادر نصیری
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :