اقتصاد بیمار صنعت برق
در روزهای گذشته شبکه های مختلف تلویزیونی، رادیویی و رسانه های دیگر پر از اخباری در ارتباط با احتمال خاموشی در برخی از استان های کشور است و دائم شاهد هشدارهای جدی نسبت به احتمال قطع برق در تعدادی از استان های کشور هستیم؛ تا جایی که معاون توانیر از آمادگی برای قطع 10 درصد مشترکان در صورت تداوم وضعیت کنونی خبر داد و گفت: میزان برق مصرفی کشور با 9 درصد افزایش نسبت به مدت مشابه سال گذشته به 55 هزار و 400 مگاوات رسید، امکان تأمین برق بیش از این میزان وجود ندارد و برای جلوگیری از خاموشی به ویژه در مناطق گرمسیر نیازمند همراهی عمومی هستیم. او همچنین چند روز پیش نیز هشدار جدی نسبت به قطع برق استان تهران و چهار استان دیگر داد. در حال حاضر از 35 میلیون مشترک برق در کشور 28 میلیون مربوط به بخش خانگی است و بیش از 33 درصد برق تولیدی در این بخش مصرف می شود. البته در روزهای گذشته مسئولان وزارت نیرو برای مدیرت منابع، برق تعدادی از صنایع و کشاورزی را قطع کرده اند تا بتوانند برق بیشتری برای مصرف خانگی هدایت کنند. در روزهای گذشته مسئولان وزارت نیرو اعلام کرده اند با 4000 مگاوات مدیریت مصرف از سوی مشترکان خانگی و تجاری این مشکل به طور کامل برطرف خواهد شد، اما 4 هزار مگاوات صرفه جویی به معنی چیست؟ اگر تاکنون از جاده کرج به قزوین عبور کرده باشید، نیروگاه عظیم برق شهید رجایی را حتما دیده اید، نیروگاهی که 2 هزار مگاوات برق تولید می کند و برای رسیدن به عدد 4 هزار یعنی باید اندازه دو برابر میزان تولید این نیروگاه صرفه جویی در کشور صورت گیرد. از طرف دیگر هر مگاوات برق معادل یک میلیون وات است و وقتی از 4 هزار مگاوات صرفه جویی صحبت به میان می آید یعنی 4 هزار باید در یک میلیون ضرب شود تا به عدد میزان وات آن برسیم که معادل 4 میلیارد وات است؛ حالا اگر این عدد را تقسیم بر 100 وات ( لامپ های معمولی پراستفاده در خانه ها کنیم) به عدد 40 میلیون لامپ ( برای نمونه) می رسیم و این یعنی برای صرفه جویی در زمان پیک مصرف و جلوگیری از قطع شدن برق نیاز است که 40 میلیون لامپ ( یا معادل آن) وسیله برقی خاموش شوند. اما دراین بین سؤال اصلی این است که چرا برق در کشور باید به نقطه بحرانی و در آستانه خاموشی برسد؟ سؤالی که پاسخ آن را به اعتقاد کارشناسان باید در اقتصاد صنعت برق دنبال کرد. اقتصاد صنعت برق ایران بیماری مزمن دارد و هر از چندی این مشکل خود را به خوبی نشان می دهد به خصوص با گرم شدن هوا. بر اساس اعلام مسئولان وزارت نیرو قیمت هر کیلووات ساعت برق در کشور بین 50 تا 60 تومان است در شرایطی که قیمت تولید آن حداقل 150 تومان تمام می شود و همین موضوع هم هست که اقتصاد صنعت برق را دچار مشکلات شدید کرده است؛ یعنی درواقع قیمت برق در کشور ما واقعی نیست و این موضوع باعث شده که وزارت نیرو از عهده تعهدات خود برنیاید و با بدهی های بسیار زیادی روبه رو شود. به گفته علی رضا کلاهی، رئیس سندیکای برق دلیل ریشه ای تمام این مشکلات، بحث عدم تعادل در اقتصاد صنعت برق است. از زمان طرح تثبیت قیمت ها توسط مجلس هفتم ، کمترین تورم را در مورد نرخ برق داشتیم. یعنی در مقایسه با هزینه مخابرات، بنزین، آب، گاز و غیره، کمترین افزایش قیمت در بخش برق اعمال شده و متأسفانه صنعت برق دستخوش یکسری تصمیم گیری های سیاسی نیز شده است که همین مسئله باعث عدم تعادل ریشه ای در اقتصاد صنعت برق نیز شده است. او در ادامه در مورد میزان بدهی ها می گوید: مطالبات حوزه پیمانکاری تأمین تجهیزات حدود 500 میلیارد تومان و در حوزه تولیدکنندگان برق حدود هشت هزار میلیارد تومان است وجود بدهی های چند هزار میلیارد تومانی وزارت نیرو ( که البته در چند سال گذشته به دلیل تعریف نشدن پروژه های جدید افزایش پیدا نکرده و روند رو به کاهش داشته ) باعث شده سرمایه گذاری های جدید روی این حوزه و راه اندازی واحدهای جدید نیروگاهی آن چنان که بایدوشاید لازم است صورت نگیرد و همین موضوع نیز به کمبود منابع منجر شود. اگرچه که ازنظر کلی میانگین مصرف انرژی در ایران بیشتر از بسیاری از کشورها هست ولی موضوع مهم تر تأمین نشدن منابع لازم برای توسعه زیرساخت هاست. چندی پیش وزیر نیرو اعلام کرد که در برنامه ششم توسعه قیمت برق رو به واقعی شدن خواهد رفت، اتفاقی که به اعتقاد کارشناسان هم می تواند روی کاهش و مصرف بهینه تأثیر بگذارد و هم سامان دهی اقتصاد صنعت برق شود.حالا باید ببینیم دولت دوازدهم تا چه اندازه برای تحقق این مهم مصمم است.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :