پس لرزه سیاسی زلزله طبیعی
زلزله ای به بزرگی هفت و سه دهم در مقیاس ریشتر- شاید شدیدتر از زلزله های بوئین زهرا، رودبار و بم، اما با تلفات جانی خوشبختانه کمتر از آن ها- شهرستان ها و روستاهای استان کرمانشاه را به لرزه درآورد. هرچند زلزله کرمانشاه با حدود 436 کشته و 7817 نفر مصدوم علاوه بر داغدار کردن خانواده های زیاد، ویرانی های بسیاری را نیز بر جای گذاشت،اما آنچه در این میان از همان آغاز زلزله و به طور شبانه روزی و موازی با اعلان اخبار تلفات جانی و خسارات مالی زمین لرزه کرمانشاه داغدارتر از زیان های مالی و جانی آسیب دیدگان در رسانه های کشور نمود یافت برنامه های به ظاهر تحلیلی، نقد و بررسی مقاوم سازی و یا غیر مقاوم سازی ساختمان ها بود طوری که توگویی با این میزگردهای موردی و مقطعی خواهند توانست تمام مشکلات نه فقط پیشین حتی پسین زمین لرزه های کره خاکی را نیز حل کنند. نکته جالب توجه در کلیه میزگرد های برپاشده به بهانه زلزله استان کرمانشاه، نه واکاوی علت و علل غیر مقاوم سازی ساختمان ها، نه معرفی مسببان و خاطیان اهمال گر در مقاوم سازی و نه بررسی و ارائه راهکارهای علمی و کارشناسی شده برای مواجهه با حوادث و بلایای طبیعی مشابه، بلکه مجادلات بی ثمر، انداختن توپ تقصیر در زمین یکدیگر و محکوم نمودن فرد آن سوی میز بود که به دفاع نه از حرفه و صنف بلکه از خود می پرداخت. چه بسا بخش اعظم مجادلات مهاجمان و مدافعان دو طرف میزگردها اشاره به گذشته محتوم و ریشه یابی نافرجام حوادث مشابهی بود که خود عذری بدتر از گناه بود. برخلاف کشمکش های حرفه ای و صنفی این گونه ای در میزگردهای شبه تئوری پردازانه رسانه ملی، اما هم وطنان نوع دوست؛ پاسداران در روستاهای زلزله زده، ارتشیان در شهرهای زلزله زده، هنرمندان، ورزشکاران و همه آحاد میهن اسلامی در میدان حادثه حاضرشده و به میان حادثه دیدگان زمین لرزه کرمانشاه و هم وطنان کرد شتافته بودند. اما زلزله استان کرمانشاه اولین زلزله ای نبود که مجادلات برخی و بالعکس نوع دوستی عده ای دیگر را برانگیزد و احتمالا آخرین زلزله هم نخواهد بود. همان طور که اشاره شد پیش ازاین نیز زلزله هایی در شهرهای بوئین زهرا، رودبار، بم، ورزقان آذربایجان و با شدت کمتر در سایر نقاط حادثه خیز و روی گسل کشور رخ داده بود یا حوادث دیگری از نوع برخورد قطارهای مسافربری تهران-مشهد با مشهد-تبریز، تصادف های مرگبار اتوبوس ها که منجر به در آتش سوختن ده ها نفر از هم وطنان شد و موارد بسیار ازاین دست در کشور اتفاق افتاده که هرکدام به نوبه خود بسترساز برپایی میزگرد های بی حاصل و مهم تر از برپایی میزگرد و مجادله، منجر به سؤال و استیضاح وزیر مربوطه شده است؛ به چند نمونه ازاین گونه اتفاقات که مدت زمان زیادی از حادث شدنشان نگذشته می توان در حوزه راه و ساختمان اشاره کرد که ازقضا در همین دولت یازدهم نه تنها تا مرحله استیضاح وزیر پیش رفته بلکه به سؤال و استیضاح سه باره و چهارباره وزیر راه و شهرسازی نیز انجامیده است(همان چیزی که در حال حاضر و پس از زلزله استان کرمانشاه و ویران شدن خانه های هم وطنان کرد مطرح گردیده است). آن طور که از شواهد و قرائن پیداست و بوی آن از صحبت های نمایندگان مجلس شورای اسلامی به مشام می رسد، طرح مجدد استیضاح دکتر آخوندی، وزیر راه و شهرسازی دکتر روحانی این بار در دولت دوازدهم است. آزمون استیضاح وزیر «راه» توسط نمایندگان مجلس– که حق مسلمشان است! - در حالی برای چندمین بار به جریان افتاده و آزموده می شود که این کار، پیش ازاین حداقل به صورت خیلی جدی تر در برخورد قطارها، امتحان خود را پس داده است و تقریبا می توان از هم اکنون که هنوز این بحث جدی نشده است، نتیجه آن را پیش بینی کرد؛ و تقریبا هیچ. بااین وجود و با تمام احترامی که نگارنده برای تصمیمات- چه سیاسی و چه غیرسیاسی - نمایندگان قائل است، آنچه برای مردم و افکار عمومی جای سؤال دارد، این است که نمایندگانی که عنوان «نمایندگی ملت» را با استقرار در «خانه ملت» و با صرف هزینه های آن چنانی از بیت المال یدک می کشند، چرا اقدام به اتخاذ تصمیماتی می کنند که پایانش از همان آغازش پیداست؟ اکنون که در داخل کشور، فصل وصل، همدلی، همکاری و همراهی با هم وطنان -علیرغم فرارسیدن فصل سرما در مناطق زلزله زده - با سرازیر شدن سیل کمک های مردمی به این مناطق فرارسیده است و در عرصه منطقه ای و بین المللی نیز به ثمر نشستن بذرهای اتحاد و یکدلی با پیروزی مدافعان حرم به فرماندهی مستقیم حاج قاسم سلیمانی بر حکومت خود خوانده داعش جشن گرفته می شود باید به جای کارهای بی حاصل اقدامات اساسی و آینده نگرانه انجام داد. بازسازی مناطق زلزله زده جدید در استان کرمانشاه، بازسازی های به تأخیر افتاده از زلزله های آذربایجان، بم، ... و حتی بازسازی خرابی های برجای مانده از مناطق جنگی دوران هشت سال دفاع مقدس در داخل کشور، همچنین فرصت بازسازی مناطق آسیب دیده و ویران شده به دست داعش در کشورهای دوست و برادر عراق، سوریه و ... مجال بی نظیری را پیش روی فعالان ساختمانی قرار داده است که استفاده از این فرصت تنها به دست خود فعالان صنعت ساختمان میسر نخواهد شد. بر این اساس، انتظار می رود دغدغه داران استیضاح وزیر راه و شهرسازی به خاطر اهمال احتمالی یا حتمی شخص وزیر و زیرمجموعه اش در نظارت ناقص بر مساکن ویران شده بخصوص مساکن مهر در زلزله اخیر، به جای استیضاحی که تجربه نشان داده است فرجام «تقریبا هیچ» اش از هم اکنون معلوم است با فراخواندن وزیر راه و شهرسازی به مجلس نه برای استیضاح به روال سابق، بلکه برای برپایی جلسات همدلی و همراهی با رویکرد و در راستای بسترسازی برای فعالان ساختمانی و ساخت وساز بهتر، مقاوم تر و آبادتر بر روی ویرانه های ناشی از زلزله کرمانشاه و جنگ داعش اندیشه کنند.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :